آرامیس مشاور




از روی عادت عاشق می شوید! مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

رابطه با جنس متفاوت؛ چرا  و چگونه؟!
اساسا هیچ دوستی را نمی توان بدون هدف و انگیره دانست. ممکن است انگیزه برای فردی که از بیرون ناظر این رابطه است مشخص نباشد و یا این گونه به نظر برسد که یک زوج بدون هیچ گونه تفکری اقدام به برقراری یک رابطه کرده اند. ولی در واقع این گونه نیست و تحت هیچ شرایطی نمی توان از واژه بی هدف استفاده کرد.
اطمینان داشته باشید که چیزی درون دختر یا پسر وجود داشته که وی را به طرف دوستی با جنس متفاوت سوق داده است و این همان انگیزه دوستی است.

برای دوستی ها چند فرض وجود دارد. یک فرض این است که افراد با آدم هایی که از نظر شخصتی در تضاد با آنها هستند، رابطه پیدا می کنند و با آنها طرح دوستی می ریزند. شعاری که برای این گروه به کار می رود، این است که «کبوتر با کبوتر، باز با باز». گروه دیگری هم هستند که براساس صلاحیت ها و توانایی های افراد و با توجه به آینده نگری برای خودشان دوست انتخاب می کنند. البته دسته بندی های دیگری هم وجود دارد. به طور مثال، مجاورت دو فرد، آشنایی می آورد، آشنایی جذابیت می آورد و به واسطه همین دو نفر با هم طرح دوستی می ریزند.

دختر و پسری که فقط همدیگر را به عنوان دوست انتخاب می کنند و به قول خودشان " just friend' هستند . هیچ رابطه خاص و بسیار صمیمانه ای با هم نخواهند داشت و صرفا به صورت گروهی و جمعی اوقات فراغتشان را با هم می گذرانند و هدفی برای عمیق شدن رابطه وجود ندارد، اما از این نکته غافل اند که همین مجاورت و آشنایی خود به خود جذابیت ایجاد می کند؛ حتی اگر در مرحله اول این دو مطابق میل هم نباشند. این امر موجب بروز مشکلاتی می شود. از جمله این مشکلات می توان به شکل گیری رابطه ای که به هیچ عنوان عمیق نیست ولی طرفین را دچار وابستگی های احساسی و عاطفی بسیار می کند، اشاره کرد. این موضوع آن قدر آرام و آهسته و در سطح ناخودآگاه ذهن رخ می دهد و پیشرفت می کند که هیچ کدام از دو نفر متوجه آن نخواهند شد. شدت وابستگی هم به قدری بالاست که بعضا با عشق اشتباه گرفته می شود.
از طرفی دیگر، تجربه ثابت کرده است که هیچ دختری صرفاً به قصد دوستی با یک پسر اقدام به برقراری رابطه نمی کند. حتی ممکن است شعار و حرفش صرفا دوستی باشد، اما ته ذهنش به ازدواج فکر می کند و البته در پسران این وضعیت متفاوت است. پسرها می توانند در ذهنشان مرز بین دوستی و ازدواج را حفظ کنند، ولی دخترها قادر به انجام این تفکیک نیستند. یعنی دخترها اغلب کسی را برای دوستی انتخاب می کنند که معیارهای جذابیت برای ازدواج را داشته باشد و چون پسرها در دوستی به ازدواج فکر نمی کنند، معمولا این دخترها هستند که در این قبیل دوستی ها متضرر می شوند.
نکته دیگر این است که این گونه دوستی ها تجارب زیادی برای طرفین به همراه خواهد داشت و یعد از مدتی طرفین از این کسب تجربه پشیمان خواهند شد؛ چرا که در ضمن کسب این تجارب، به طور ناخواسته و ناآگاهانه وابستگی شدیدی به یکدیگر پیدا می کنند، به طوری که جدایی هر چند که به صلاح دو نفر باشد، برایشان سخت و ناگوار خواهد شد. قطع رابطه در این شرایط یک نوع شک کردن به کفایت و صلاحیت طرف مقابل در فرد ایجاد می کند و این در حالی است که فرد نمی خواهد خودش را یک بازنده که در انتخاب دوست دچار اشتباه شده است، بداند. بهترین راهکار در چنین شرایطی «تجدید قوا بعد از شکست» است. دو نفر باید عزت نفس خودشان را بازسازی کنند و سعی کنند براحساسات ناخودآگاهشان چیره شوند و بپذیرند که ادامه این دوستی به صلاحشان نخواهد بود . این افراد باید بدانند که راه را اشتباه رفته اند و موفقیت در زندگی یعنی حذف عوامل خطا.
ما خودمان مقصر شکست ها و اشتباهات زندگی مان هستیم و نباید تقصیر را به گردن دیگران بیندازیم . باید بپذیریم فردی که ما با او دوست شده ایم، از همان ابتدا مجموعه ای از اخلاق و رفتارهای فردی و اجتماعی را داشته است. اگر اکنون این رفتارها برای ما ناگوار به نظر می رسد، به این معنا نیست که طرف مقابل دچار تغییرات زیادی شده است و یا ما را فریب داده است بلکه این ما بوده ایم که از همان ابتدا با دقت نکردن و احساسی عمل کردن، این رفتارها را نادیده گرفته ایم. پس بهتر است فرد هر چه سریع تر تکلیف خود را در چنین روابطی روشن کند و از ادامه بیهوده ان اجتناب ورزد.
دکتر عزت الله کرد میرزا/ ماهنامه سپیده دانایی
گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس

بازدید 2032 بار
آخرین ویرایش در یکشنبه, 24 شهریور 1392 ساعت 06:46

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.