آرامیس مشاور




روان شناسی ساتیا سای بابا و هوادارانش مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

سامری در قرن بیست و یکم
شاید برایتان شگقت آور باشد اگر بدانید در سال 2000 میلادی ، یعنی آغاز قرن بیست و یک میلادی ، تعداد طرفداران «ساتیا سای بابا» که خود را یک تجسم زمینی از خداوند، معلم معنوی و معجزه گر توصیف می کرد حدود 6 میلیون نفر تخمین زده شد.او که در ساعت 7 و چهل دقیقه روز 24 آوریل سال 2011 در سن 85 سالگی درگذشت.

اغلب طرفداران او از طبقات متوسط به بالای مناطق شهری هند هستند که از سطح بالای ثروت و سواد برخوردارند. شنوندگان و مراجعاتش از روسای جمهور و افراد مشهور تا افراد عادی گسترده بودند. گزارش شده است که جشن تولد 80 سالگی سای بابا با حضور بالغ بر 1 میلیون نفر برگزار شده بود که از هند و دیگر کشورها به این جشن آمده بودند. این میزان هوادار نشان از فراوانی ذهن هایی است که میل به این نوع خرافات و عرفان های کاذب دارند و در مواجهه با یافته های علمی روان شناسان که کارهای خارق العاده او را حقه و فریب می دانند، بی تفاوت هستند. چرا چنین است؟

اعتقاد راسخ به خرافات و عرفان های کاذب
روان شناسانی که در زمینه خرافات و به خصوص عرفان های کاذب تحقیق کرده و موضوع سای بابا و هواداران او ار نیز ذیل همین موضوع بررسی می کنند، اعتقاد دارند که انسان ها به دلیل میل به کنترل یا رسیدن به قطعیت بیشتر به دنبال خرافات و عرفان های کاذب هستند. دکتر استارت ویسه روان شناس و نویسنده کتاب «باور جادویی: روان شناسی خرافات» ، در این زمینه می نویسد «بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که گاهی برای افراد ، داشتن یک یقین اشتباه، بهتر از تردید است. خرافات به افراد، حس کاذب اطمینان از رسیدن به نتیجه خوب را می دهد.» اما این تمامی ماجرا نیست و خرافات نتایج و پیامدهای منفی بسیاری هم دارد. یکی از مهم ترین پیامدهای منفی خرافات، اختلال در زندگی عادی است. برای مثال، افرادی که از روز 13 می ترسند به علت اضطراب بیهوده در این روز، در کارشان تغییراتی ایجاد می کنند یا یک فرصت کاری که آن روز مطرح می شود را نادیده می گیرند. پیامد منفی دیگر خرافات این است که تمامی شکست ها در زندگی به شانس نسبت داده می شود و از عدم توانایی و عملکرد ضعیف خودمان غفلت می شود.
دکتر ویسه ، در زمینه رغبت طبقه متوسط و بالاتر جامعه هند به سای بابا می گوید «به نظر می رسد هوش و طبقه اجتماعی نقش کمی در تعیین اینکه افراد خرافاتی هستندیا نه، دارد.» او می گوید:« در دانشگاه هاروارد- جایی که فرض می شود افراد با هوش زیادی در آن قرار دارند – دانشجویان برای شانس بیشتر، مکررا پای تندیس جان هاوارد را پاک می کنند.

نبرد با روان شناسان
در چهار دهه اخیر برخی از روان شناسان تلاش کردند تا با تحقیقات علمی، درستی یا نادرستی ادعاهای سای بابا را به اثبات برساند. اما همه آنها با بی رغبتی «سای بابا» مواجه شده و در انجام تحقیقاتشان ناکام ماندند.
دکتر لندورهرالدسون، روان شناس ایسلندی، در این رمینه نوشته که نتوانسته اجازه سای بابا برای تحقیق در مورد کارهایش را به دست اورد به همین دلیل از طریق مصاحبه با پیروان و مخالفان او، رفتارهای معجزه گونه سای بابا را بررسی کرده است. برخی از کارهای خارق العاده او که توسط هواداران گزارش شده شامل؛ «شناور بودن در هوا، هم زمان در دو مکان بودن، غیب شدن، تغییر سنگ به نبات، تغییر آب به نوشیدنی دیگر، تغییر آب به بنزین، پدید آمدن اشیا به محض مطالبه، تغییر رنگ لباس در حالی که فرد آن را پوشیده است، افزایش مقدار غذا، شفای بیمارهای حاد و مزمن، اطلاع از تصورات و رویاهای افراد، کنترل آب و هوا، تغییر شکل یافتن به صورت های مختلف و ساطع کردن نور از خود».
هرالدسون نوشته بزرگترین موردی که به نظر می رسد از بین گزارش هواداران واقعی است یک گردن بند هندی با 32 اینچ ارتفاع و 16 اینچ عرض از هر طرف بوده است. هرالدسون می گوید: معجزات نسبت داده شده به سای بابا به هیچ عنوان واقعیت ندارد، تنها در حد ادعای طرفداران او است که البته آنها نیز معجزات را از دیگران شنیده اند. «سای بابا» در واکنش به تحقیقات روان شناسانی از جمله هرالدسون در یک سخنرانی در سال 1974 می گوید «حس بینایی نمی تواند واقعیت را ببیند و این حس تنها اطلاعات اشتباه به انسان می دهد. برای مثال، افراد زیادی هستند که کارهای من را دیده اند ولی بعداً شروع به اظهار نظر علیه من می کنند.»
در آوریل 1976 دکتر ناراسیمیاه، فیزیکدان و استاد دانشگاه بنگال، سرپرست کمیته ای برای بررسی علمی و منطقی فعالیت های سای بابا شد. او به سای بابا نامه نوشت که به صورت گسترده ای نیز منتشر شد. در این نامه ها او سعی کرد سای بابا را متقاعد کند تحت شرایط کنترل شده کارهای معجزه گونه اش را انجام دهد. اما ساتیا سای بابا در پاسخ گفت که این دعوت سای ناراسیمیاه را نادیده می گیرد، زیرا احساس می کند که رویکرد او در این تحقیق نامناسب و بی جا است. بعدها سای بابا در این مورد گفت:« علم باید تحقیقاتش را بر چیزهایی محدود کند که متعلق به حواس پنجگانه انسان است، در حالی که مباحث مرتبط به روح از حواس انسانی ، فراتر است. برای اینکه متوجه ماهیت قدرت معنوی من شوید می توانید تنها از مسیر معنویت بیایید، نه از راه علم.» کمیته ای که ناراسیمیاه تشکیل داده بود بدون اینکه بتواند به سرانجامی برسد در آگوست سال 1977 منحل شد. او بعد از انحلال این کمیته ، پاسخ ندادن سای بابا به نامه هایش را یکی از چند نشانه ای دانست که اثبات می کند معجزات او متقلبانه است.

محمد ملکی ، کارشناس ارشد روان شناسی

بازدید 2242 بار

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.