• تزلزل یا نا استواری شخصیت مانند مانند دیگر ناهنجاری های شخصیتی حاصل روش های تربیتی نادرست و غیرعلمی است، بنابراین برای شناخت علت های آن باید به دوران کودکی فرد بازگشت.
• هنگامی می توان از تزلزل شخصیتی در فردی حرف زد که او نتواند به درستی دریابد که در چه موقعیتی چگونه باید رفتار کند. از یک جنبه، تزلزل شخصیت حاصل تضاد روش های تربیتی گوناگون در یک جامعه است؛ به این معنا که فرد مثلا در خانواده با یک روش خاص تربیت شده و ارزش های ویژه ای را فرا گرفته؛ اما در جامعه و به ویژه مدرسه روش ها ارزش هایی مخالف و حتی مغایر با آن روش ها و ارزش های خانوادگی به او آموخته می شود.
• حاصل تزلزل شخصیت همیشه در چارچوب های فردی باقی نمی ماند، این مسئله گاهی وقت ها ابعاد اجتماعی به خود می گیرد. برهمین اساس روانشناسان بر این نظرند که در بسیاری از جنایتکاران و تبهکاران به نوعی شخصیت شان در دوران کودکی نفی شده است . این افراد برای غلبه بر این احساس طردشدگی به فکر انتقام از جامعه برمی آیند.
• خلاها و کمبودهای عاطفی در دوران کودکی می تواند افراد را برای داشتن چنین شخصیتی مستعد کند. کودکانی که مرتب در خانه و مدرسه به دلایل گوناگون سرزنش می شوند، نمی توانند شخصیت محکم و استواری داشته باشند. تحقیر از عوامل مهم در ایجاد تزلزل شخصیت است. تحقیر به عزت و اعتمادبنفس کودکان لطمه می زند، تحقیر می تواند مستقیم کلامی و بدنی (تنبیه) و یا غیرمستقیم مثلا مشارکت ندادن کودک در مسائل و مشورت نکردن با او باشد.
• امروزه در تربیت نوین، والدین تنها نقش نان آور و یا حامی و مراقب را برای کودک برعهده ندارند. پدر و مادرها می توانند و باید در نقش یک دوست با کودک خود رفتار کنند تا کودک بتواند مشکلات و تعارض های عاطفی و روانی خود را با کمک آنها از میان ببرد.
گردآوری: مرکز مشاوره روانشناسی آرامیس