بر اساس آمارهای منتشره از سوی نهادهای مسئول در آمریکا میانگین زمانی که زنان برای ازدواج دوباره در این کشور صبر می کنند سه سال و یک ماه است. 54 درصد از زنان مطلقه در این کشور در 5 سال اولیه بعد از طلاق دوباره ازدواج می کنند. از این بین 67 درصد در ازدواج دومشان دوباره به طلاق می رسد. اکنون سئوال این است که آیا این افراد به این علت دوباره ازدواج کرده اند که فردی را یافته اند، که مناسب است و می تواند دوستش داشته باشند یا این که به دلیل تنهایی تن به ازدواج مجدد داده اند و بنابراین به رابطه ای کشیده شده اند که قربانگاه است. این دلیل به معنای آن است که فردی را در کنارمان به عنوان همسر می پذیریم چون از زندگی تنها هراس داریم؛ هر چند این نکته درست است که تنها زندگی کردن سخت است. برای آنکه هم بتوانیم خودمان را از اشتباه مجدد که انتخاب فردی نامناسب است دور کنیم و هم از فاصله بین طلاق و ازدواج مجدد بهترین بهره را ببریم، راهکارهای زیر ارائه می شود:
خودتان را بهتر بشناسید؛
شگفت انگیز نیست که وقتی ما در رابطه با افراد دیگری قرار می گیریم، از خودمان جدا می شویم. این موضوع به ویژه برای زنان مصداق دارد. زنان معمولاً هر آنچه شوهرشان می گوید و عمل می کند را مدنظر قرار می دهند و در رابطه با او اغلب خود واقعی شان نیستند. به همین دلیل افراد بایستی قبل از آنکه به ازدواج مجدد فکر کنند، خودشان را بشناسند، تمایلات و تنفرهایشان را دوباره بازتابی یا التیام دهنده استفاده کنند؛ یعنی دوره ای که خودشان را دوباره به فردی تبدیل کنند که دوست دارند باشند. برخی از افراد طلاق گرفته دوست دارند تا به ادامه تحصیل بپردازند. که با وجود تمایل شدید به آن به علت ازدواج از آن دور مانده بودند. برخی نیز می توانند دوباره به کار یا هنری که در آن سابقه دارند ولی به علت ازدواج از آن دست کشیده اند، برگردند. اینها گام هایی است برای آنکه فرد خودش شود.
خودتان را دوست داشته باشید؛
اگر خودتان را دوست نداشته باشید، هیچ کس دیگری نیز شما را دوست نخواهد داشت. اگر شما فردی را در آیینه می بینید. دوست ندارید، پس چیزهایی که توانایی تغییرش را دارید، تغییر دهید. اما شما باید چیز هایی را که نمی توانید تغییر دهید بپذیرید. تحقیقات نشان داده است که افراد تمایل به ازدواج با کسانی را دارند که اعتماد به نفس شان زیاد است؛ اما شما این کار را تنها به این دلیل که امکان ازدواج مجددتان را افزایش دهید. انجام ندهید. به خودتان عشق بورزید. به این دلیل که سزاوار عشق هستید.
یک سرگرمی داشته باشید؛
داشتن سرگرمی به معنای آن نیست که هیچ وقت دوباره ازدواج نکنید بلکه این کار برای بهزیستی شما مفید است. شما باید در زندگی تان چیزی داشته باشید که موجب شادی و رضایت شما شود. حتی وقتی که در زندگی مشترک هستید نیز همسرتان تنها منبع شاد کامی تان نیست و برای شادکامی نیاز به منابع دیگری دارید.
با دوستانتان رابطه داشته باشید؛
به طور طبیعی وقتی در زندگی مشترک قرار دارید، رابطه با دوستان کاهش می یابد، واقعیت آن است که شما زمانی برای بودن با آنها در اختیار ندارید، اما بعد از طلاق رابطه با دوستان می تواند سیستم حمایتی خوبی برای شما باشد. هر فردی نیاز به دوست دارد. دوستان خوب می توانند دوره بعد از طلاق را بسیار قابل تحمل تر کنند.
نگران نیافتن همسر برای ازدواج مجدد نباشید؛
فشار برای یافتن همسر مناسب را از روی دوشتان بردارید. آرام باشید و اجازه دهید که اتفاقات به صورت طبیعی طی شوند. موقعی که آرامش داشته باشید می توانید در هنگام انتخاب همسر انتخاب درستی را انجام دهید. عشق مهمترین نیاز بشری است، زیرا برای درمان تنهایی مطلوب تر از چیزهای دیگری همچون هوس، شیدایی و نیاز غریزی است که اغلب به جای عشق اشتباه گرفته می شود. هنگامی که می خواهید دوباره ازدواج کنید مطمئن شوید که آیا علت ازدواجتان عشق است یا مواردی است که به جای عشق اشتباه گرفته می شود و مطمئن شوید که به دلیل مناسبی ازدواج می کنید.
محمد ملکی / کارشناس ارشد روانشناسی
گردآوری : مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس
