آرامیس مشاور




شکاف نسل ها پدیده ای نوظهور نیست! مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

بحث شکاف نسل ها Generation Gap طبیعتاً به اندازه تاریخ جهانی و تاریخ روایی مذهبی قدمت دارد. در تغییر نورانی حضرت امیر آمده است: «کن ابن زمانک» فرزند زمانه خویشتن باش. یا فرمودند که فرزندان خویش را برای زمانه ایشان تربیت کنید.

از نظر جامعه شناسی، انسان از نسل کشاورزی به صنعتی و سپس اطلاعاتی تغییر یافته است. اتفاقی که افتاده عبارت از این است که سرعت تغییرات اجتماعی و زیستی از 1950 به دلیل انفجار اطلاعات Informational Age بسیار شتاب گرفته است. اواخر قرن گذشته با ظهور اینترنت و IT عملا بشر در وضعیتی بی سابقه از نظر تغییرات ارتباطی قرار گرفت. ارتباطات تصویری علی رغم فواصل 10 هزار کیلومتری با یک تلفن ساده و دیدن تصویر همزمان، سرعت بالای ازسال اطلاعات هر اتفاقی از جمله جنگ و زلزله و افتادن فلان خواننده هنگام اجرا و ظهور شبکه های اجتماعی اینترنتی و وبلاگ و میکرووبلاگ، همه و همه بدون سابقه مشابه در زندگی بشر بود و جامعه شناسان و آسیب شناسان، برای اولیتن بار به این وقایع برخوردند و تحلیل ها هنوز مبتنی بر آماری 30-220 ساله است نه 150 ساله.
در این پدیده شکاف نسل ها که واژه ای جامعه شناختی – روانشناختی است بسیار جدی شد، به این معنی که دختر متولد دهه 70 به زبانی دنیا را ادراک می کند و با دوستانش صحبت می کند و ارزش هایی دم می زند که مادر متولد 1348 او نه آن را درست درک می کند و نه میتواند پاسخی در خور به آنها بدهد.
هر چه جامعه سنتی تر باشد، قوانین جدید ارتباطی و تربیتی دیرتر تغییر می کند؛ منتها تغییر لاجرم است و باید بپذیریم پاسخ به سوال «دختر خوب کیست؟» امروز بیانی متفاوت دارد با جواب همین سوال در سال 65
راهکاری که ما نوشته ایم؛ شنیدنش خالی از لطف نیست و البته مدعی جامعیت آن نیز نیستیم و راه برای توسعه و تکمیل آن کاملا باز است.
نسل بعدی را اگر می خواهید درک کنید باید تا حدی تن به یادگیری تکنولوژی های جدید بدهید. اپل و اندروئید و ویندوز و اپلیکیشن و شبکه اجتماعی و game های رایانه ای زمینه هایی هستند که با ورود به آنها می توانید دنیای فرزندان خود را بهتر درک کنید . مادری که نوشته های صفحه اجتماعی دخترش را می خواند بهتر به شناخت می رسد تا مادری که فرق موبایل و تبلت را هنوز نمی داند!
فلسفه تربیتی خود را بازبینی کنید : بپذیریم مادر و پدر خوب بودن به معنی تعطیل کردن زندگی و فقط «تحلیل زندگی فرزندان » نیست. والدین متعادل بخشی از انرژی خود را می گذارند برای تربیت فرزندان و بخش عمده را برای تعادل زندگی شخصی و تحقق فردیت خود می گذارند و تنها این نوع مرد بودن ، پدری خوب بودن را به ارمغان می آورد. مادری که ورزش شخصی می کند، امروز برای فرزندان پذیرفته تر است تا مادری که صبح تا شب به دنبال رتق و فتق امور فرزندان است که متاسفانه آخر هم ختم می شود به باجگیری عاطفی و رفتارهای مخرب.
داشتن زندگی شخصی به معنی عدم رعایت دیسپلین های معقول نیست. دیسپلین به معنی نظم و سازماندهی است نه دیکتاتوری. مطمئن باشید همچنان مصرف مواد مشکوک، پرخوری، بی بند و باری مالی و دوستان بد داشتن، خط قرمز های تربیتی فرزندان ما است؛ از آن سو مخالفیم که پدر گوشی فرزند خود را بگیرد و به جای گفت و گو فرزندش را بازجویی کند. مخالفیم که فرزند هرگز نتواند فردیت خود را در خانه به خاطر استبداد والدین کسب کند. فرزند 16 ساله شما اگر می خواهد میهمانی برود ، هم باید اطلاع دهد و هم باید اجازه بگیرد، ولی در 26 سالگی فقط باید طبق یک روش قابل مذاکره، ساعت به منزل دیرآمدنش را اطلاع دهد. هدف ما این است که زندگی مجردی این آدم مسوولانه باشد نه محکومانه.

دکتر شیری، گردآوری مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس

بازدید 1857 بار
آخرین ویرایش در شنبه, 20 مهر 1392 ساعت 23:18

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.