چه چیزی در حس انتقام بعداز طلاق اشتباه است؟
1- حس انتقام و خشم بعد از طلاق به بخش های دیگر زندگی ظغیان می کند. هنگامی که خشم تان نسبت به همسر سابقتان شروع می شود، شما بیشتر در آن فرو می روید و بر زندگی تان غلبه می کند. شما با فرزندتان، همکارانتان و دوستانتان بدخلق می شوید. همچین این افکار می تواند همه هیجانات را لکه دار و فاسد کند.
2- عشق و نفرت. خشم بعد از طلاق ، هیجانی طبیعی است اما خونسردی و بی تفاوتی نسبت به همسر سابق هدف مطلوب است. یادتان باشد که نفطه مقابل عشق نفرت نیست، بلکه بی تفاتی است.
3- دنیا را از طریق چشم های خشمگین می بینید. زمانی که ما به نقطه ای می رسیم که بیش از هر زمان دیگری خشمگین هستیم. توجه مان را به چیزهایی جلب می کنیم که عصبانیت ما را تدام می بخشد . در این حال احتمال کمتری دارد که متوجه لحظات شاد شویم؛ موقعیت هایی که ما را آرام می کنند یا نادیده گرفته می شوند یا مقداری تغییر می کنند تا با نگرش خشمگینانه مان متناسب شوند.
4- افکار انتقام جویانه به فرزندتان آسیب می رساند. اگر شما همیشه عصبانی و بدخلق باشید، نه تنها این حالتان به تعاملتان با فرزند رسوب می کند، بلکه همکاری شما با همسر سابقتان برای مراقبت از بچه ها هم غیر ممکن می شود. فرزند هر دو والدش را بسیار دوست دارد. این علاقه به این دلیل که آنها طلاق گرفته اند تغییر نخواهد یافت. فرزندان بسیار زود می فهمند که والدینشان هنور با هم مشاجره دارند، تلاش والدین برای پنهان کردن این واقعیت سودی نخواهد داشت. آنها در این هنگام بسیار آشفته می شوند و بچه های کوچک تر نمی توانند متوجه شوند که چرا چنین اتفاقی افتاده است. این گیجی و آشفتگی می تواند به اضطراب منجر شود. در واکنش به این اضطراب، تعداد زیادی از کودکان بیش از آنکه یک کودک باشند، نقش مصلح و سازش دهنده بین والدینشان را ایفا می کنند.
اکنون که این موارد را خواندید ، پس چرا می خواهید در گذشته باقی بمانید؟ اکنون زمان آن است که افکار انتقام جویانه بعد از طلاق را دور بریزید . به سوی آینده حرکت کنید که منتظر شماست به جای آنکه به گذشته پر از آسیب و خشم بچسبید.
مهدی ملک محمدی، کارشناس ارشد روان شناسی
