آرامیس مشاور




تاثیر یادگیری در شاد زیستن، تعریف اختلالات یادگیری

از یادگیری، تعاریف متعددی به وسیله صاحب نظران مختلف ارایه شده است اما همه تعاریف را در مکتب عمده روان شناسی می توان خلاصه کرد.
روان شناسان رفتارگرا (behaviorism) می گویند: یادگیری یعنی ایجاد تغییرات کم و بیش دائمی در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط بر این که این تغییرات در اثر تجربه بوجود آمده باشد. با توجه به تعریف بالا، تغییرات موقتی در رفتار مانند هیجانات ، خستگی و نظایر آنها ، یادگیری به حساب نمی آیند. (هیلگارد – مارکویز) یعنی یادگیری موقتی نیست ، در رفتار بالفعل فرد آشکار است، و یا تجربه، یعنی خواندن کتاب، گوش دادن نوار، زمین خوردن کودک، دیدن از پدر و مادر یا معلم و .. بوجود می آید. این مکتب اعتقاد دارد که تجربه تنها منبع اصلی دانش اندوزی است و یادگیری از راه تجربه کسب می شود.

روان شناسان شناختی (Cognitivism) میگویند: یادگیرنده در حافظه خود یک ساخت شناختی تشکیل می دهد که نگهدارنده و سازمان دهنده اطلاعات مختلف است که در موقعیت یادگیری روی می دهد، وقتی که او با محرکی مواجه شد، در حافظه خود به جستو می پردازد و حاصل جستجوی یادگیرنده منجر به بازیافت او می شود و پاسخ را پیش بینی و ابراز می کند. این ها در یادگیری به فرآیندهای ذهنی توجه دارند. از این رو ، تغییر حاصل در فرآیندهای درونی ذهنی شخص را هم می دانند ، نه تغییر در رفتار آشکار را، این ها مهم ترین منبع یادگیری را خرد و اندیشه افراد به شمار می آوردند.
یادگیری می تواند عمدی و با اراده یا غیرعمدی و اتفاقی باشد.

تعریف اختلال یادگیری
اختلال یادگیری به مواردی اتلاق می شوند که پیشرفت فرد در آزمون های استاندارد شده خواندن، حساب کردن و بیان نوشتاری پایین تر از سطح سنی، هوشی تحصیلی مورد انتظار باشد. این گونه کودکان با وجود هوش بهنجار، در یک یا چند زمینه گفته شده دچار ناتوانی یا اشکالات یادگیری هستند. نارسایی های ویژه یادگیری به مواردی گفته می شود که کودک « در یک یا تعدادی از فرآیندهای اساسی یادگیری مثل فهم مطلب- کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری دچار مشکل باشد.»

نظریه های مطرح در اختلالات یادگیری
1- نظریه غلبه طرفی مغز: این نظریه معتقد است مغز انسان از دو نیمکره راست و چپ تشکیل شده و غلبه یک طرف بر طرف دیگر، مم کن است اشکال در یادگیری ایجاد کند. مثلا ضعف نیمکره چپ که مرکز تکلم و یادگیری است . کورتیس 1972 – اورتون 1937 از جمله طرفداران این نظریه بودند.
2- نظریه کوتاهی دامنه توجه: طرفداران این نظریه معتقدند که کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری ، دچار اشکال در تمرکز توجه و دقت اند. که ممکن است علت آن نقص ذهنی باشد و یا فرآیند رشد آنها در کسب دقت و توجه طبیعی ، دچار تاخیر یا وقفه شده باشد. راس 1976 و سنف از طرفداران این نظریه هستند.
3- نظریه فرابری آگاهی ها: تاکید این نظریه بر روند دریافت آگاهی ها و ماهیت کوشش کودکان برای شناخت جهان پیرامون خود است. این نظریه به نقش ادراک کودکان و حافظه آنان توجه دارد. طرفداران این نظریه عقیده دارند که کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری، دچار دشواری هایی در خصوص دریافت، ضبط و بازگرداندن آگاهی های داده شده و تجزیه و تحلیل آگاهی ها در مجرای یادگیری هستند ، در این نظریه حواس مختلف در یادگیری موثرند . براین و براین 1975 از طرفداران این عقیده هستند.
4- نظریه تاخیر در رشد: طرفداران این نظریه معتقدند که کودکان با اختلالات یادگیری، کندتر از همسالان خود آگاهی ها و محرک های محیطی را جذب می کنند، این کودکان فقط در کمیت یادگیری با همسالان خود فرق دارند، مثل کودکان کوچک تر از خود عمل می کنند و هیچ ضایعه ویژه ای ندارند. کریشلی 1970 این عقیده را مطرح کرده است.
5- نظریه ضایعات خفیف مغز: طرفداران این نظریه اعتقاد دارند که، کودکان با اختلالات یادگیری ، در مقایسه با کودکان به هنجار، مادران این کودکان هم بیشتر دچار مشکل طبی هستند. برت تر 1972 و هانتر 1972 و هاستراک 1976 از طرفدران این نظریه هستند.

انواع اختلالات یادگیری
1. دیسلسکی یا نارساخانی ، که علت دقیق و مشخصی ندارد. در ایران حدود 11 درصد کودکان به این نوع اختلال دچار هستند.
2. عقب ماندگی در خواندن و عدم درک کلی کلمات
3. نقص و نارسایی در ترکیب سیلاب ها و کلمات معنی دار
4. اختلال در بیان نوشتاری (پایین بودن مهارت های نوشتاری) ( اختلال تکلم یا گفتار)
5. اختلال در مهارت های حرکتی
6. اختلال در فهم و درک و یادگیری ریاضی

علایم اختلال یادگیری
نارسا خوانی (اختلال در تلفظ کلمات)
عدم درک معنی کلمات یا جملات یا اندیشه های پیچیده و انتزاعی
ناتوانی در خواندن و یا کند خوانی
کندتر انجام دادن تکالیف و یا تمام نکردن کار
اختلال در یادگیری ریاضی
عدم توانایی در ترکیب متن ها
غلط های املای زیاد
ناتوانی در به یادآوری ترتیب حروف یا اطلاعات جدید
ناتوانی یا تاخیر در راه رفتن ، بستن بند کفش ، بستن دکمه لباس، کشیدن زیپ شلوار، مشکل در جور کردن قطعات ، مدل سازی، نقاشی، دویدن ( اختلال مهارت های حرکتی)
عدم توانایی در تعمیم آموخته ها به موقعیت های جدید
عدم توانایی در بازشناسی علایم، حروف، کلمات و ...
دشواری در گوش دادن ، فکر کردن، خواندن نوشتن، هجی کردن

علت اختلالات یادگیری
1- زیست شناختی
 ضعف شنوایی (تیزی شنوایی – تمیز شنوایی)
 ناتوانی در تطبیق حروف و کلمات به صورت سمبل ها
 نتوانی در درک معنی کلمات
2- عوامل خارجی
 هیجانات (ترس – خشم، عصبانیت – لجبازی)
 ناسازگاری های خانوادگی یا روابط نامناسب اعضای خانواده و یا محرومیت روانی – اجتماعی
 نقایص بینایی (دوربینی ، آستیگماتیسم)
3- ضایعه مغزی
 صایعه مغزی قبل و یا هنگام تولد (آسیب دیدگی جنین، زایمان سخت و یا کم اکسیژنی (anoxia)
 تولد زودتر از موقع
 مسمومیت مادر در دوران بارداری
 خونریزی در ایام بارداری قبل از سه ماهه سوم حاملگی و جدا شدن پیش از موقع جفت
4- عوامل ژنتیکی ، تغذیه ، تربیت و آموزش
 کم کاری غده تیروئید
 سوء تغذیه
 تنگی نفس
 وجود موانع ذهنی و فشار والدین و یا معلولیت خاص
 عوامل ژنتیکی
 عوامل تربیتی و اقتصادی خانواده
 هوشبهر کم یا ضایعه مغزی قبل از 12 سالگی
 فقدان انگیزش کافی، مثل عدم تناسب نیازها با آموزش ها یا روش های غلط آموزش
 فقدان توجه و دقت کافی
 دقت بیش از اندازه به جزیی از کل
 فقدان هماهنگی لازم در حرکات
 لجبازی یا اذیت کردن والدین یا مربیان
 التهاب مغزی (Encephalities)
 نامناسب بودن برنامه های درسی و نوع ارزشیابی
 نامناسب بودن رابطه کودک با معلم، اولیای مدرسه، یا همکلاسی ها
 شکست های تحصیلی پی در پی ، که منجر به ضعف اعتماد به نفس فرد می شود.
 ضعف دانش پایه
 عملکرد ضعیف حافظه فعال
 ضعف بهداشت روانی در منزل

عوامل موثر در درمان اختلالات یادگیری
1. از دیدگاه روان شناسان رفتارگرا تعامل بین یادگیرنده و معلم منجر به یادگیری های، فراگیر می گردد.
2. از دیدگاه روان شناسان شناخت گرا تعالی بین محیط آموزشی و یادگیرنده منجر به یادگیری های ، فراگیر می گردد.
3. عده ای نیز معتقدند که برنامه های آموزشی و ردسی – امکانات فیریکی کلاس – وسایل و تکنولژی آموزشی – روش ها – معلم ، کتاب و ارزشیابی همه در یادگیری فراگیر موثر هستند. اما مهم تر محور قرار دادن یادگیرنده است. (مشارکت شاگرد)
4. گروه چهارم می گویند علاوه بر موارد بیان شده در بند بالا، نیازهای فراگیر، نوع انگیزش، میزان هوش و استعداد فردی یادگیرندگان در یادگیری آنها موثر است.
نگارنده اعتقاد دارد که تعامل بین محیط، معلم، دانش آموز، برنامه های درسی، استفاده از وسایل کمک آموزشی ، روش های تدریس، مطابق بودن مطالب آموزشی با نیازهای فراگیر ، نوع انگیزاننده ها، میزان حافظه، هوش و استعداد بالقوه یادگیرنده مهم بوده و علاوه بر آنها بهداشت روانی خانواده ، محبت والدین و توجه به آنها به درس فرزند نیز، اثرات فراوانی در یادگیری دارد. همچنین خستگی، بی خوابی، اضطراب و بیماریها نیز اثرگذارند.
5. کمک به تقویت هماهنگی بین چشم و دست با استفاده از ورزش ها، کارهای دستی، حرکت از روی دیوار کوتاه – مهره بند کردن – سوزن نخ کردن – رنگ کردن نقاشی – لی لی بازی – تیله بازی – فوتبال – نقاشی با انگشتان – تکمیل قسمت های حذف شده یک تصویر – آزاد گذاشتن برای نوشتن داستان – تعقیب مطلب هنگام خواندن با انگشت، در یادگیری موثر هستند.
هم چنین خواندن کتاب های جنبی بر حسب علاقه نیز در تقویت یادگیری مهم بشمار می آیند.
6. تقویت حافظه ، حافظه معجونی است که از دو بعد «مادی» و «معنوی» که به خاطر عدم به کارگیری درست آن موجب ضعف حافظه و افت یادگیری می شود، حافظه زمینه ساز استعداد است و استعداد عبارت است از توانایی بالقوه فرد در زمینه های مختلف. تقویت حافظه به وسیله:
الف) استفاده از فسفر، مثل خوردن گنجد، پنیر، ماست، ماهی، بادام، پسته، نخود تازه، عدس، کلم، کاهو، گردو، اسفناج و ...
ب) تقویت اکسیژن رسانی به مغز
ج) استفاده از ویتامین A
د) آرامش و استراحت
هـ ) رفع تخیلات و اوهام
و) مرور ذهنی بوسیله بستن چشم و تکرار آنچه که خوانده اید در ذهن خود.

عواقب اختلال یادگیری
موجودات زنده، از راه یادگیری توانایی انجام اعمال را کسب می کنند، یعنی عملکرد شخص همان محصول یادگیری است، اگر یادگیری دچار اختلال شود رفتار هم مختل می شود.
هم چنین مهارت های زبانی، مانند: درک و فهم یا نامگذاری اصطلاحات ریاضی، رمز گشایی یا حل مساله یا تشخیص علامت های ریاضی هم مشکل می شد . علاوه بر ان فرد کلمات را به درستی ادا نمی کند و معنی آنها را هم نمی فهمد در نتیجه مود تمسخر دیگران قرار می گیرد.
یادسپاری علایم – مطالب، اعداد ، پیروی از توالی مراحل و سلسه مراتب ریاضی ، شمارش، یادگیری جدول ضرب، بسیار مشکل و ناممکن می شود.
فرد متن های نوشتاری را نمی تواند ترکیب کند و یا اشتباه های دستوری مثل نقطه گذاری و ... در نوشته هایش دیده می شود که بر شخصیت اجتماعی او لطمه می زند.
شخص از مدرسه و درس گریزان می شود و به همین دلیل ضمن اینکه اجتماعی ، اقتصادی می بیند، مرتب با والدین یا معلمان خود نیز دچار مشکل می شود.
تذکرات:
1) برای درمان باید تشخیص داده شود که، آیا کودک در زمینه یادگیری مشکل فراگیری دارد؟ آیا مشکلات خاصی وجود ندارد که مانع یادگیری شود؟
2) در نام مشکلات یادگیری بین صاحب نظران توافق وجود ندارد و عبارت هایی مثل: عقب ماندگی ذهنی، کودکان دارای ضایعات مغزی، ضایعات خفیف مغزی، دارای آسیب های عصبی و یا کودکان دارای مشکلات یادگیری یا دارای نارسایی های یادگیری به کار برده اند.
3) تنها از طریق اندازه گیری هوشبهر نمی توان کسی را دارای مشکل یادگیری نامید.
4) تشخیص اختلال یادگیری ( در بیان نوشتاری ) قبل از کلاس اول ابتدایی به ندرت صورت می گیرد.

برگرفته از کتاب : مهارت های شاد زیستن، روانشناسی شادی و سلامت، خسرو امیرحسینی
گردآوری: مرکز مشاوره آموزشی، پژوهشی و درمانی آرامیس