آرامیس مشاور




خشم که از دوست رسد نیکوست؟!

بیشتر کسانی که در انتها غلط رابطه محبت امیز ولی خشم الود قرار دارند، فکر می کنند که فقط این سه گزینه را دارند:
1- امیدوار باشند و دعا کنند که شریک صمیمی خشمگین شان تغییر کند.
2- برای جبران بعضی از آسیب هایی که از خشم و ناسزاگویی به انها وارد کرده در پی گرفتن کمک تخصصی باشند.
3- رابطه ای را که دارند قطع کنند.
من یک گزینه قابل اعتماد دیگری را به شما پیشنهاد می کنم : شما می توانید از راهی شروع به عمل کنید که به قربانی شدن منتهی نمی شود. سوال این است که چطور این کار را بکنید؟ راه اصلی شناختن تله ها است ...

تله های فکری را حذف کنید
اگر در یک رابطه عاطفی خشم آلود دارید ،احتمالاً به خاطر افتادن در چند تله فکری است. چه نوع تله هایی؟ اینها تله هایی هستند که به دو احساس قدرت یکسان مربوطند؛ عشق و خشم. آنچه که در فکر شما (که عشق و خشم را خود نگه می دارد) می گذرد مانع دستیابی شما به چیزی می شود که بیشتر از هر چیزی برای شما مهم است : رابطه که هم صمیمی است و هم سالم.
تله شماره 1: خشم گذر است اما عشق می ماند
برخلاف این باور، خشم یک وضعیت مزمن و زهر آلود است. باور کنید، وقتی عشق از بین می رود، خشم مدت ها بعد از آن هنوز می ماند.
تله شماره 2: اگر او شما را دوست دارد، تغییر خواهد کرد
اگر چه عشق می تواند به عنوان مشوقی برای کنار گذاشتن خشم باشد، اما عشق به خودی خود نمی تواند انگیزه ای کافی برای تغییر یک هیجان دیرپا، با ساختار عاطفی پیچیده باشد. برای مدیریت خشم جنبه های مختلفی وجود دارد و هیچ راه حل ساده ای در کار نیست.
تله شماره 3: همه نیاز شما عشق است
شاید در این مورد گروه های موسیقی پاپ با ترانه خود بتواند شما را متقاعد کنند که همه نیاز شما عشق است . اما شما به خیلی چیزهای دیگر هم نیاز دارد . خیلی ها فکر می کنند که اگر دو نفر عاشق یکدیگر باشند، هیچ چیز دیگر مهم نیست. اما علاوه بر عشق، باید خیلی چیزهای دیگر هم در زندگی شما مطرح باشد . مثل انرژی ، سلامتی و موقعیت شغلی.
تله شماره 4: عشق شما نشانه اهمیت قائل شدن است
آخرین تله فکری آن است که به شما می گوید ، اگر کسی از تو خشمگین شد یعنی برای تو اهمیت قائل است. افراد خشمگین فقط نگران خودشان هستند. انها فقط به خاطر خودشان ابراز خشم می کنند، تا کمی از بخار خود را تخلیه کنند. از استرس خوشان رها شوند و بر علیه چیزی که به نظر آنها غیر منصفانه است، تظاهرات کنند. اگر آنها واقعا نگران شما بودند هر اقدام سریعی را که می توانستند به عمل می اوردند تا خشم خود را به صورت مداربسته ای درآورند.
چه باید کرد؟
• بخشی از مسئله نباشد. اگر نمی توانید راه حلی برای خشم کسانی که دوست شان دارید پیدا کنید، بخشی از مشکل خشم آنان هم نباشید. روابط مانند خیابان های دوطرفه اند. خشم کسانی که دوست شان دارید روی شما اثر می کند، رفتار شما هم به نوبه خود روی خشم آنها اثر دارد. شما نباید برای آنها تسهیل کننده خشم باشید. یعنی کسی نباشید که آنها را تاجایی خشمگین می کند که دیگر راه برگشتی ندارند. وقتی کسی که در حالت عصبانیت آشکار می گوید: «بهت اخطار می کنم ، دیگه هیچی نگو!» حرف او را گوش کنید. اگر کسی که به خاطر از دست دادن خونسردی اش او را خوب می شناسید گفت: «از سر راهم برو کنار، باید از اینجا برم بیرون!» بروید کنار، وگرنه به احتمال زیاد آسیب می بینید . زیرا فشار قرار دادن کسی که خشمگین است فایده ای ندارد.
• به خاطر عصبانبت کسی دیگر عذرخواهی نکنید. به جای گفتن «معذرت می خواهم که عصبانیت کردم.» بگویید «می بینم که یک چیزی عصبانیت کرده. می خواهی راجع بهش حرف بزنیم؟»
• نسبت به رفتار بد کسی دیگر ساکت نمانید. کسانی که خشم غیر منطقی نشان می دهند به پاسخ اصلاحی نیاز دارند. وقتی صدایشان بیش از حد بلند می شود یا حرکات شان دیگران را می ترساند باید به آنها گفت. اگر ساکت بمانید و بگذارید به همان صورت ادامه دهد، فکر خواهد کرد که رفتارش درست و مناسب است.
• مسئله را کوچک نکنید. مردم دوست ندارند به انها بگویند که خشم شان شدید بوده است. اما شما باید به فرد نزدیک تان بگویید که چقدر عصبانی بوده است.
• خشم دیگری را توجیه نکنید به طرف مقابل تان کمک نکنید خشم خودش را توجیه کند. کسانی که زیادی خشمگین می شوند باید مشکل خودشان را حل کنند. دلیلی برای توجیه غضب طرف پیدا نکنید.
• خود را به عذری برای خشم طرف خود تبدیل نکنید. تقریباً همه افراد خشمگین این طور شروع به تعریف وضعیت خود می کنند که دیگران «منو عصبانی می کنند.» وقتی از انها پرسیده می شود: «چرا در آن وضعیت عصبانی شدی؟» آنها جواب می دهند : «زن من یا شوهر من یه کاری کرده ...» آنها باید بتوانند مسئولیت خشم خودشان را به عهده بگیرند. تا وقتی که انها مسئولیت خود را به عهده نگیرند، هیچ کار زیادی برای آنها نمی شود انجام داد.
• از پرداخت جریمه ها خودداری کنید. چرا بعضی از والدین مبلغ جریمه رانندگی فرزندان خود را پرداخت می کنند، یا خسارت درها، تلفن ها و ماشین هایی را که این «جگر گوشه ها» داغان کرده اند می دهند .منطق این کار خیلی ساده است. اگر شما پرداخت کنید ، مقصر شمایید. اگر آنها پرداخت کنند، مقصر آنها هستند. منظور شما هم از پرداخت همین است ، نه؟


ماهنامه سپیده دانایی، شماره 76