آرامیس مشاور




آیا شبکه های اجتماعی احساس تنهایی را کاهش می دهند؟

تنها میان این همه دوست مجازی
ما عموماً تصور می کنیم که تنهایی یعنی جدایی فیزیکی از دیگران. اما این تعریف ساده ، ماهیت خطرناک و زیان اور این وضعیت را در بر نمی گیرد: پریشانی عمیقی که افراد هنگامی که باور دارند روابط اجتماعی شان معنایی کمتر از آنچه باید باشد دارد، حس می کنند. این وضعیت می تواند آن دسته از افرادی را توصیف کند که در میان دریایی از ارتباطات موجود در سایت های شبکه اجتماعی به زحمت شنا می کنند. منطق به ما می گوید ارتباطات اجتماعی فراوان می تواند درمانی برای افسردگی و اندوه باشد: هر چه تعداد تماسها و ارتباطات بیشتر باشد، احتمال و شانس پیدا کردن روابط خوشایند و لذتبخش بشتر می شود. اما این موضوع چندان سر راست و درست نیست.

روی بد سکه
زمانی نه چندان دور فرض می شد که شبکه، یک مرداب اجتماعی یکنواخت و خسته کننده است. جان کاچیوپو، متخصص علم عصب شناسی اجتماعی دانشگاه شیکاگو و همکار مولف کتاب «تنهایی: ماهیت انسان و نیاز به ارتباط اجتماعی» می گوید «تقریباً تمامی مطالعات اولیه درباره افرادی که از اینترنت به منظور تعامل اجتماعی استفاده می کنند نشان داده است که آنها دارند تنهاتر می شوند.» آن مطالعات با این تصور پیش بینی شد که افرادی که از اینترنت استفاده کرده و روابطی که به صورت آنلاین شکل می گیرند، آنلاین باقی خواهد ماند. کاچیوپو می گوید: «برای کاربران معلول و ناتوانی که نمی توانستند به اطراف حرکت کند، این عمل به خوبی موثر واقع می شد اما برای دیگران ، خیر» یک شخص حتی نمی توانست با قطعیت بداند که در طرف دیگر خط واقعا چه کسی حضور دارد. تا چندی پیش پژوهش روان شناسی می گفتند که معمولاً اجتماعی شدن آنلاین در نتیجه فرار فرد تنها از آشفتگی و بی قراری روابط واقعی انجام می شود.
این دیدگاه شوم و ترسناک از شبکه سازی اجتماعی و به موازات دقیقتر و جزئی تر شدن تغییرات پژوهش، شروع به تغییر نمود . در مطالعه ای در دانشگاه ایالت کالیفرنیا، لوس آنجلس، در سال 2008 روانشناسانی به نام کاوری سابرامانیام و گلوریالین با 192 دانش آموز دبیرستانی درباره این موضوعات که آنها چگونه از اینترنت برای برقراری ارتباط استفاده می کنند، چه مدت را به آنلاین بودن سپری می کنند و به طور نمونه در کدام سایت ها زیاد رفت و آمد می کردند مصاحبه نمودند. سپس شرکت کنندگان در این مطالعه به منظور سنجش میزان تنهایی و حمایت اجتماعی به ازمون های روانشناختی پاسخ دادند. نه مقدار زمان کلی آنلاین بودن و نه مقدار زمانی که صرف برقراری ارتباط به صورت آنلاین شده بود، هیچ کدام با افزایش تنهایی همبستگی نداشتند.
این نتایج در واقع انعکاس و بازتاب نتایج پژوهشی است که در سال 2006 در دانشگاه سیدنی توسط روانشناسی به نام اندرو کمپبل و همکارانش انجام شد. آنها دریافتند مقدار زمانی که صرف برقراری ارتباط به صورت آنلاین می شود با سطوح بالای اضطراب یا افسردگی – پیرو و ملازم تنهایی هستند – رابطه ای ندارد. کاربرانی که زیاد آنلاین هستند همچنین فکری می کردند مدت زمانی را که به آنلاین بودن سپری می کنند به لحاظ روانشناختی برایشان سودمند است، البته گزارش آن ها حاکی از آن بود که اعتقاد دارند کاربران تنها تر هستند.
وجود یک ارتباط بین تنهایی و شبکه سازی اجتماعی فقط زمانی پدیدار می شود که متغیرها چرخش داده شوند و پژوهشگران تنهایی را به عنوان یک مقدمه و پیشایند عضویت در شبکه های اجتماعی مطالعه نمایند. به منظور درک چرایی این موضوع، یک پژوهش قابل تامل درباره فعالیت های مغز آدم های تنها را با هم می بینیم.
یک مطالعه تصویربرداری مغزی در سال 2009 توسط کاچیوپو و همکارانش نشان داد که مکانیسم های عصبی افراد تنها و غیر تنها که مطابق با اینکه آنها انزوای اجتماعی را – که عنصر اصلی – تنهایی است – چگونه ادراک می کنند متفاوت است. آزمودنی ها در حالی که به یک دستگاه ام آر ای متصل بودند، مجموعه ای از تصاویر را مشاهده کردند که برخی دارای تصویرهای ذهنی مثبت بودند مانند تصویر افراد شاد و پول، و دیگر تصاویر دارای تداعی های منفی بودند مانند صحنه هایی از تعارض یا مبارزه انسان ها. هنگامی که دو تصاویر خوشایند را می دیدند، ناحیه ای از مغز که پاداش ها را تشخیص می دهد در افراد غیر تنها نسبت به افراد تنها پاسخ بیشتری را نشان داد. به همین نحو، کورتکس بینایی آزمودنی های تنهای آزمون به تصاویر ناخوشایند افراد نیرومندتر از تصاویر ناخوشایند اشیاء پاسخ داد، که این موضوع نشان می دهد توجه افراد تنها به خصوص جلب درد و رنج و پریشان انسان می شود. افراد غیر تنها چنین تفاوتی را نشان ندادند.
حالا این ها چه ربطی دارد به کاربران شبکه های اجتماعی؟ کاچیوپو توضیح می دهید «زمانی که شما تنها هستید، مغز شما در یک وضعیت هوشیاری زیاد برای تهدیدات اجتماعی است، اگر چه شما اشکارا منتظر آنها نباشید». توهین و بی احترامی، سرزنش، بیگانگی و بیزاری، شایعه و بدگویی همگی سطوح بالاتری از استرس را در افراد تنها فرا می خوانند که تا حدودی با ازدیاد تولید هورمون استرس، یعنی کورتیزول، قابل اندازه گیری است. این تاثیر به هنگام آنلاین بودن افزایش می یابد زیرا در آنجا پیش بینی تهدیدهای اجتماعی دشوارتر است. یک سکوت طولانی بین پاسخ دادن ها در طول چت آنلاین می تواند موجب این ترسها شود که دیگران شما را از مکالمه محروم می کنند و دارند پشت سرتان شایعه پراکنی می کنند . منبع دیگر ناامنی ، رواج فراوان شبکه های اجتماعی است: تعداد تماسها و ارتباطاتی صرفا به تعداد انگشتان دست هنگامی که دیگران می توانند با فهرست خود استادیومی را پر کنند، می تواند باعث آن شود که افراد تنها احساس کنند امیال و خواسته هایشان بسیار دور از دسترس تر می شوند.

روی خوب سکه
پس جای تعجب نیست آن دسته از کاربران شبکه اجتماعی که به بهترین وجه می گذارنند کسانی هستند که از تکنولوژی برای حمایت از دوستی های موجود خود بهره می برند. در سال 2007 در مطالعه ای بر روی سالمندان ، شیما سام دانشجوی دکترای رشته پیری شناسی در دانشگاه سیدنی و همکارانش دریافتند هنگامی که ارتباطات اجتماعی آنلاین، ارتباطات آفلاین نیز باشند. استفاده از شبکه های اجتماعی تنهایی را کاهش می دهند. با این حال هنگامی که افراد سالمند تلاش می کنند تا از شبکه های اجتماعی برای ملاقات و یافتن افراد جدید استفاده کنند ، همواره بیشتر از قبل احساس تنهایی می کنند.
در واقع به نظر می رسد، تعامل رو در رو همان متغیر محوری در تاثیرات شبکه سازی اجتماعی باشد. در سال 2009 در مطالعه درباره تنهایی و عضویت در فیسبوک، روانشناسی به نام لارافریبرگ از دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا به همراه تیمش دریافتند دانشجویانی که در زندگی رو در روی خود روابط اجتماعی دارند آن شخصیت را به محیط آنلاین می اورند و واقعا از منافع آن بهره مند می شوند. آن دسته از دانشجویان تنهایی که از این تکنولوژی استفاده کردند تنهاتر شدند.
افراد تنها شخصیت واقعی خود را نیز به محیط آنلاین می آورند. یک شخص تنها و به لحاظ اجتماعی بی عرضه ممکن است برای لحظاتی شخصیت و نقاب یک فرد خوش صحبت، خوش مشرب اجتماعی را به خود بگیرد اما نمی تواند همیشه این طور بماند. فریبرگ می گوید: «تنهایی فاصله بین آنچه شما می خواهید و آنچه شما دارید است و تنهایی شدید و مزمن موجب می شود افراد به شیوه هایی عمل کنند که دیگران را از آن ها دور می کند. شبکه اجتماعی برای مدیریت تنهایی تجهیز نشده است و در واقع می تواند آن را بدتر سازد.»


نوشته دیوید دی سالوو، ترجمه دکتر رضا قربان، روان شناس تربیتی