آرامیس مشاور




دلایل روانشناختی تردید در ازدواج

انتظارات معقول و نامعقول
ازدواج به عنوان مهم ترین رفتار اجتماعی برای دستیابی به نیاز های عاطفی و کسب امنیت همواره مورد تأیید روان شناسان بوده است. توجه به کانون خانواده روابط گرم و تعاملات مناسب ین افراد می تواند موجب رشد و پیشرفت انسان ها شود. ازدواج می تواند هم اسباب آرامش و خوشبختی ما را فراهم سازد و هم می تواند مانع از تحقق این موارد باشد.
در جوامع در حال گذار و رو به رشد، همانند کشور خودمان و برخی کشورها، افزایش سن ازدواج و حتی کاهش ازدواج در سال،نگرانی هایی را نزد متخصصان مختلف به ویژه بهداشت روان فراهم ساخته و در پی علت یابی این موضوع برآمده اند.

مطالعات مختلف در این خصوص نشان می دهند که دختران و پسران با گذشت زمان دچار ابهامات با شک و تردید های بسیاری در انتخاب همسر می شوند. یک بخش از این شک و تردیدها به دلیل انتظاراتی است که در قالب معیار ها و ملاک های انتخاب همسر مطرح است، بخش دیگر شکل گیری طرح واره هاست و دیگری تحریفات شناختی و در آخر تأثیر دگرگونی ارزش ها بر تغییر معیارهای انتخاب همسر است.
 انتظارات نامعقول
مردم در جامعه فعلی، انتظارات برای ازدواج را به دو دسته کلی انتطارات ضروری (معقول) و غیر ضروری(نامعقول) طبقه بندی می کنند. از نظر آنها، انتظارات ضروری شامل با ایمان بودن، خوش اخلاق بودن، مسئولیت پذیری، وفاداری ، عفیف بودن، دقیق و نکته سنج بودن، فداکاری با درآمدی مناسب، اما انتظارات غیر ضروری شامل زیبا بودن، با هوش بودن، پولدار بودن، هنرمندبودن و گوش به فرمان بودن، داشتن موقعیت اجتماعی خاص است. در این میان آنچه مهم است، دلایل شکل گیری انتظارات نامعقول ازدواج است.
 دلایل شکل گیری انتظارات نامعقول
1) باورهای خانوادگی، قومی و قبیله ای در مورد ازدواج کردن؛

این باورها از طریق آموزش و تربیت والدین به فرزندان منتقل شده است. به عنوان مثال؛ خانواده ای که از کودکی این انتظار را در فرزند خود شکل داده اند که دختر یا پسر من برای حفظ آبروی خانوادگی باید با یک پزشک یا مهندس یا بازاری ازدواج کند، دختر یا پسرم باید با یک آشنا و هم شهری ازدواج کند و...
2) تناقص میان باورهای خود و باورهای خانواده
بعضی اوقات دلیل مردد بودن افراد برای ازدواج این است که میان باورهای خود و باورهای خانواده تناقص وجود دارد و خانواده خود اقدام به پیدا کردن زوج مناسب کرده و طبیعتاً این انتخاب برخاسته از باورها و معیار های اعضای خانواده است، در حالی که خود فرد این باورها را با قبول ندارد یا در مورد شان دچار شبهه است.
3) سن
گاهی انتظارات تحت تأثیر شرایط سنی افراد است برای مثال، یک نوجوان که رفتارهایش به شدت تحت تأثیر شرایط سنی اش قرار دارند. انتظاراتی از دوست شدن و ازدواج دارد که برخاسته از معیار های همان دوره سنی است. به عنوان نمونه، زیبا بودن و ولخرجی کردن در این دوره بسیارمهم است. سن بالا نیز باعث افزایش توقعات افراد می شود.
4) تحولات اقتصادی و اجتماعی
گاهی انتظارات بر خاسته از جریانات، تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی هستند که بر چگونگی تصمیمات قشر جوان برای زندگی آینده تأثیرگذارند. مسائلی همچون چگونگی امرار معاش و گذران زندگی، داشتن سر پناه و مسکن برای اغاز و شروع یک زندگی، تناسب نداشتن دخل و خرج، تورم، رکود، بیکاری، نداشتن امنیت شغلی و افزایش آسیب های اجتماعی
5) مقایسه
گاهی انتظارات به دلیل چشم و هم چشمی است. برای مثال، اعتقاد به این که هرموردی که موقعیت بهتری داشته باشد به خصوص آنکه موقعیتش از موقعیت شوهر یا زن فلانی بالاتر باشد، انتخاب می کنم و تا آن مورد را پیدا نکنم، ازدواج نمی کنم، مثلاً در محیط روستایی ممکن است. دختری وجود داشته باشد که معتقد است به این خاطر که ببیشتر دختران روستا با پسرانی ازدواج کرده اند که از شهر آمده اند و زندگی شهری را مدینه فاضله می دانند. باعث می شود تا اگر پسری از روستا سراغشان بیاید، چواب منفی بدهند، به این امید که روزی پسری از شهر خواهد آمد و با او ازدواج می کند و با گذشت زمان مردد می شوند. که آیا در این وضعیت بمانند یا خیر و تصمیم گیری برایشان دشوار می شود
6) اطلاع رسانی رسانه ها ؛
گاهی انتظارات نامعقول، حاصل اطلاع رسانی غلطی است که رسانه ها در اختیار خانواده ها می گذارند. این انتظارات مثل پایبندبودن به باورهای سنتی اشتباه و پافشاری بر اجرای آنها در شرایط فعلی است. در حالی که جامعه در حال گذار شرایط جدیدی را تجربه می کند که در گذشته وجود نداشته است.
7) ابتلا به مشکلات روان شناختی
گاهی انتظارات نامعقول برای ازدواج ناشی از ابتلای دختران و پسران جوان به اختلال های روحی و روانی است که از آن تصور می کنند که معیارهای درستی را دارند و رفتار صحیح را انجام می دهند، در چنین شرایطی تردید در ازدواج ناشی از ویژگیهای همان اختلال است و فرد مبتلا تنها مجری اوامر اختلالش است نه چیز دیگر مثلاً افرادی که مبتلا به وسواس هستند، مدام در موقعیت های مختلف زندگی به ویژه تصمیمات مهم دچار تردید و بلاتصمیمی بسیار شده و از تصمیم گیری مناسب باز می مانند و یا تصمیم نمی گیرند و یا اگر تصمیم بگیرند، تا سال های سال خودشان را سرزنش می کنند که اگر کمی صبر می کردند، گزینه ی بهتری سراغشان می آمد.
8) کمال گرایی
گاهی مشاهده می شود که انتظارات نا معقول زمانی مشکل ساز می شوند که فرد انتظار دارد بیشتر معیارها در فردی که قصد ازدواج با او را دارد، وجود داشته باشد این مشکل پسندی باعث می شود تا تردید ایجاد شده و هنگامی که دختر یا پسر دوباره در همان شرایط قرار می گیرند. مجدداً آن معیار ها را در طرف مقابل پایش نموده و بار دیگر از دادن جواب مثبت صرف نظر کند. این جریان تا جایی ادامه می یابد که فرد مردد به تردید خود همچنان افزوده و سن او در حال افزایش است. در چنین شرایطی اطرافیان از او انتقاد نموده و در پاسخ به سئوال اطرافیان که می پرسند چرا ازدواج نمی کنی، می گوید فرد مناسب خودم را هنوز پیدا نکرده ام؛ در حالی که افرادی که تمامی این معیارها را داشته باشند، انگشت شمار هستند شاید یکی از روش هایی که کمک می کند تا انتظاراتمان را در این مورد معقولانه نماییم، این باشد که از خودمان سئوال کنیم چند مورد از موارد ذکر شده در بالا را در خودمان داریم که انتظار داریم طرف مقابل بیشتر آنها را داشته باشد.

 شکل گیری طرحواره ها
از دیگر عوامل ایجاد کننده شک و تردید در ازدواج می توان به شکل گیری طرحواره ها در انسان ها اشاره کرد. طرحواره به طور کلی به عنوان حفظ دیدگاهی اثبات درباره خود با دیگران در نظر گرفته می شود. با این تعریف کلی طرحواره می تواند مثبت یا منفی، سازگار یا ناسازگار باشد. طرحواره ها تأثیر عاطفی متقابل افراد در روابط صمیمانه را تحت تأثیر قرار می دهند. این باورها به ما قابلیت پیش بینی و قطعیت می دهند و ما نمی توانیم به راحتی از دست آنها رها شویم، چرا که آنها دانش ما را در مورد خودمان و جهان پیرامونمان را سازمان می دهند و کیستی ما و چگونگی درک جهان را تعیین می کنند. این طرحواره ها به ویژه در تصمیمات مختلف و مهم زندگی تعیین کننده و تاثیر گذار هستند از آن جمله طرحواره بی اعتمادی و بد رفتاری، احساس گناه نقص و شرم، احساس شکست، در زندگی، وابستگی و بی کفایتی، بی لیاقتی، بی مسئولیتی، بزرگ پنداشتن خود، جلب توجه و کسب تأیید، که می توانند ایجاد شک و تردید به طور کلی مانع از انتخاب همسر و یا مانع از انتخاب صحیح همسر شوند.

 تحریفات شناختی
در کنار طرحواره ها، تحریفات شناختی از دیگر عوامل تأثیر گذار بر انتخاب همسرند. این تحریفات شامل افکار یا باورهای غلط و اشتباهی است که ما انسان ها در زندگی روزمره و در تعاملاتمان با دیگران مرتکب می شویم. این باورهای غلط که گاهی نیز فرهنگی است و محصول تجارب گذشته ما در زندگی و اطلاع رسانی های رسانه ای در مورد معیار ها و ملاک های خوشبختی هستند می توانند به شکل بایدها و نبایدها،بزرگ نمایی ها، کوچک نمایی ها، نادیده انگاشتن جنبه های مثبت، تعمیم بیش از حد و ... تجلی یابند به عنوان مثال، در باید ها و نبایدها دختران و پسرانی وجود دارند، که معتقدند باید به شرایط ایده آل برای ازدواج برسند تا این پدیده رخ دهد. حال منظورشان از ایده آل آن است که فردی سراغشان بیاید که بسیاری از معیارها را داشته باشد، مثل تحصیلات، کار ثابت، منبع درآمد مناسب، و زندگی مستقل و یا اگر تحصیلات هم ندارد، پول کافی داشته یا ظاهری جذاب که در مقابل دیگران خودنمایی کند. یکی از روان شناسان بزرگ در این مورد می گوید که دختران و پسرانی که طرح واره رها شدگی را دارند، از برقراری روابط صمیمانه با دیگران اجتناب می کنند، چون می ترسند که مرد مورد نظر خود را از دست بدهند آنها ممکن است همسری را انتخاب کنند که نمی تواند متعهد باشد و رابطه پایداری برقرار کند تا در نتیجه آن طرحواره آنها نیز تأیید گردد ایشان معتقد است که افرادی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند، در بزرگسالی یا خود این کار را ادامه می دهند و یا افراد سوءاستفاده گری را به عنوان همسر بر می گزینند یا اگر در یک رابطه خوب وارد نشوند، کارهایی انجام می دهند تا طرف مقابل را به سمت سوء استفاده گری سوق دهند یا افرادی که به واسطه طرحواره بی اعتمادی به جنس مخالف کاملاً بی اعتماد بوده و هرگز ازدواج نمی کند.

 دگرگونی ارزش ها
یک بخش دیگر از دلایل تردید در ازدواج، دگرگونی ارزش ها است باید اشاره نمود که جوامع مختلف دارای ارزش ها، نگرش ها ، عادت های متفاوت و نسبتاً پایداری هستند که این عادت ها ثابت و غیر قابل تغییر نیستند. در حالی که ارزش ها و نگرش های سنتی میان نسل های پیشین جوامع رواج داشته، اما نسل های جدیدتر دارای ارزش های متفاوتی هستند با جانشین شدن نسل های جوان تر به جای افراد نسل های گذشته، جهان بینی مشمول در جوامع دگرگون می شود. موضوع تغییر نگرش های و ارزش های ایرانیان، به ویژه جوانان در بسیاری از تحقیقات اجتماعی به صراحت بیان شده است؛ تا جایی که برخی محققان در این زمینه معتقدند که ارزش های فرهنگی ایرانیان یا در حال شکل گیری و یا در حال باز تولید هستند در این میان، طبیعتاً جوانان بیشتر در معرض تأثیر پذیری از جریانات و فرایند های تغییر هستند. با توجه به مقتضیات ویژه این دوره، آمادگی بیشتری برای همراه شدن و پذیرفتن هنجارها و ارزش ها و نگرش های جدید و متفاوت از نسل های پیشین را دارند در عین حال تعاریف جوانان امروزی از مفاهیمی چون آرامش، خوشبختی، متفاوت شده و فاصله میان این تعاریف با تعاریف والدین از دیگر مشکلات مردد بودن آنهاست.
حال با توجه به توضیحات داده شده می توان نتیجه گرفت که این عوامل دست به دست هم می دهند،تا شک و تردید در میان جوانان برای ازدواج ایجاد شده و برآورده نکردن این عوامل و انتظارات به ایجاد احساس تهدید و ترس از انتخاب همسر منجر می شود. در چنین شرایطی بهترین پیشنهاد به جوانان برای روبه رو شدن با چنین تهدیداتی مراجعه به روان شناسانی است که در این مورد تجارب ارزنده ای دارند و می توانند به افراد کمک کنند تا با بررسی دقیق تر شرایط فعلی خود و اصلاح معیار های ازدواج در خود به این تهدیدات پایان داده و انتخاب سالمی داشته باشند.


روح الله حدادی / کارشناس ارشد روان شناسی بالینی