آرامیس مشاور




پیامدهای دوستی با جنس مخالف

... ولی افتاد مشکل ها

روان شناسان غربی برای دوستی با غیرهمجنس، فایده های چندی را برشمرده اند. حدود 40 سال پیش الیزابت هرلاک در کتاب «رشد و تحول نوجوان» ، مزیت های زیر را برای رابطه های عاشقانه بیان کرد:
• تعدیل تصورات غیرواقعی، احساسی و رویایی، درباره عشق و افراد جنس مخالف.
• فراهم ساختن تجربه سازگاری با دیگران در موقعیت های متفاوت.
• کمک کردن به افزایش اعتمادبنفس و تعادل هیجانی
• کاهش تب و تاب و برانگیختگی عاطفی

• افزایش موقعیت نوجوان و تثبیت آن در گروه همسال خود
• روشن ساختن نقش های دو جنس و مرزهای روابط زن و مرد
• به وجود آوردن فرصت هایی خوب، برای داشتن زمان و لحظاتی خوش.
• گسترش دایره آشنایی ها، که سرانجام ممکن است به انتخاب همسر بینجامد. (ص 283)

20 سال بعد، روان شناسان برجسته حوزه نوجوانی مانند استین برگ (1993)، رایس (1999) و کب (2001) در آثار خود، با استناد به ده ها پژوهش معتبر علمی ، برای این گونه دوستی ها، هدف ها و فایده هایی مانند: تفریح و سرگرمی، همراهی و معاشرت بدون مسئولیت ازدواج، افزایش منزلت اجتماعی ، جامعه پذیری و به دست اوردن صمیمیت ، تجربه یا رضایت جنسی و تعیین و انتخاب همسر، و نیز آسیب ها و مشکلاتی همچون موارد زیر را بر شمردند:
• پنهان کردن و تحریف هویت؛
• بروز حسادت وخشم و افسردگی ناشی از آن؛
• افزایش خشونت در قرارهای عاشقانه؛
• گرایش به مصرف الکل؛
• گرایش به مصرف مواد مخدر؛
• مبتلا شدن به اختلالات هیجانی و عاطفی؛
• افت تحصیلی؛
• افزایش تصادفات رانندگی
• تشدید درگیرهای خانوادگی؛
• ازتکاب به رفتارهای بزهکارانه؛
• برقراری رابطه جنسی پیشرفته؛
• تجاوز در قرارهای عاشقانه؛
• دچار شدن به بیماری های مقاربتی مانند ایدز و هپاتیت؛
• بارداری های ناخواسته؛
• وادار شدن به ازدواج های زودهنگام که فرجام بیشتر آنها آشفتگی خانوادگی و یا جدایی همسران است.
می بینیم خوش بینی و ساده نگری روان شناسان نیمه دوم قرن بیستم ، که این دوستی ها را بیشتر از منظر بهره های هیجانی و عاطفی و یا همسرگزینی و ازدواج تایید می کردند، جای خود را به نگرانی ها و هشدارهای جدی آنها در اواخر قرن، به خاطر بروز انحراف ها و بیماری های جنسی می دهد. همین روانشناسان، علاقه های یک طرفه را که در بعضی افراد شکل می گیرد و نیز دوستی های چندنفره را که در سال های اخیر رایج شده است، آسیب زا و مشکل آفرین می دانند.
یک کارشناس ارشد روان شناسی بالینی درباره عشق یکطرفه می گوید:«بعضی دخترها وقتی وارد دانشگاه می شوند، به ادم خاصی دل می بندند؛ حتی بدون این قصد که به او نزدیک شوند. این مسئله می تواند از این جهت مشکل ساز شود که فرصت طلایی او را برای آشناشدن با آدم های مناسب از او می گیرد. دخترانی را سراغ دارم که به دلیل دل بستن به یک پسر خاص، جوانان مناسب و خوبی را که می توانستند با انها ازدواج کنند، از دست دادند.»

ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم...
دختران و پسران جوانی که سال های کودکی و نوجوانی را به سلامت و شادابی پیموده اند، با ورود به دانشگاه، گام در راه پر فراز و نشیب سرنوشت خود می گذارند؛ راهی که امید می رود سرانجام آن چکاد و بلند و نورانی موفقیت علمی، منزلت اجتماعی و کمال معنوی باشد. مسلم است که این راه چندان هموار و امن نیست. زمینه های درونی و عوامل گوناگون بیرونی، می توانند رهرو جوان، ساده دل و کم تجربه را با مشکلات و خطرهای زیادی روبه رو سازند و او را از رسیدن به هدف های والا باز دارند. یکی از مهمترین این بازدارنده ها رابطه با جنس مخالف است که هم با کشش درونی برانگیخته می شود و هم با زمینه های فراهم بیرونی و ترغیب و فشار دوستان به راه می افتد وشتاب می گیرد . دوستی و عشق ورزیدن یک پسر به دختری جوان، برای هر دوی آنها شیرین، پرهیجان و گرمابخش است. هر کدام از آنها در روزهای آغازین آشنایی، در خلوت خود می سرایند:
تا تو با منی، زمانه با منست
بخت و کام جاودانه با منست
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوف صد جوانه با منست
یاد دلنشینت ، یا امید جان
هر کجا روم، روانه با منست
اما دیری نمی گذرد که تشویش رهایی، اندیشناکی بی وفایی، خشم از هوسناکی بیم نامهربانی و افسردگی برآمده از جدایی، هر یک را به گونه ای در گرداب نومیدی و مرگ اندیشی فرو می برد. ان گاه در نیمه راه عشق، با اندوهی جانکاه مویه می کنند:
بسترم،
صدف خالی یک تنهایی است
و تو چون مروارید
گردن آویز کسان دگری...!
برای دور شدن از اسیب ها و رنج های فراوان این رابطه ها، خوب است نوسفران وادی عشق، اندرز رهروان تجربه اندوخته را بشنوند و به کار بندند.
نصیحت گوش کن جانا، که از جان دوست تر دارند.

دکتر محمود گلزاری ، روان شناس