آرامیس مشاور




برِ پنبه آتش نباید فروخت

این روزها دخترها و پسرهای جوان، در گروه های سنی مختلف را در هر نقطه از شهر در کنار هم می بینیم که با یکدیگر راه می روند یا در کافی شاپ و سینما، پارک، مراکز خرید، و... قرار ملاقات می گذارند. برخی از خانواده ها مخالف این روابط هستند و برخی دیگر در سنین ازدواج آن را امری بدیهی و عادی می دانند. گروهی از اساتید، صاحب نظران و روان شناسان رابطه دختر و پسر پیش از ازدواج را نامطلوب می دانند و معتقدند این نوع روابط تأثیر منفی بر روی جامعه می گذارد در عوض برخی دیگر. آن را قبل از ازدواج ضروری می دانند. همه این نظریات در کنار هم سبب می شود. مسئله روابط دختر و پسر در خارج از چارچوب ازدواج به کلافی سر در گم تبدیل شود. دکتر سعید معیدفر جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این گفت و گو به مسئله رابطه بین دختر و پسر قبل از ازدواج و تأثیرات آن برجامعه می پردازد.


 این طور که به نظر می رسد رابطه دختر و پسر پیش از ازدواج به نسبت گذشته بیشتر شده است، به نظر شما چه تغییراتی در جامعه به وجود آمده که روز به روز این روابط بیشتر و بیشتر می شوند؟
پیش از پاسخگویی به این سئوال باید به این مسئله اشاره کرد که جامعه ایران جامعه ای اسلامی است و اکثر افراد آن مسلمان هستند. در کنار مسئله اسلام یک عرف رسمی هم در جامعه وجود دارد که نوعی حریم بین زن و مرد، دختر و پسر و به طور کلی محرم نامحرم وضع می کند. نگاه دین با نگاه عرفی که تحت عنوان ناموس، ناموس پرستی و امثال این ها در جامعه مطرح می شود همچنان به همان شکل قدیمی در جامعه باقی مانده، و نگاه دینی یا عرفی در حال حاضر نسبت به گذشته تغییری نکرده است. به طوری که روابط گسترده تر، و افراد بیش از پیش در جامعه، حضور دارند. حضور بیش از حد در جامعه، تحول در مشاغل، نقش و کارکرد بیشتز زنان در جامعه بر خلاف گذشته و به طور کلی حضور پررنگ تر آن ها در جامعه به مراتب شرایط پیشین را دچار تغییراتی کرده است. همچنین در حال حاضر مواردی مانند ارتباطات شفاهی، بیرونی، مجازی و ... آن قدر در جامعه وسعت دارد که اساساٌ قابل قیاس با گذشته نیست. امروزه مرزهای فرهنگی شکننده شده اند. و با جوامع دیگر و دنیای توسعه یافته در ارتباط هستند. در واقع نمی توان در چارچوب مرزهای یک کشور فکر کرد.


 پس معتقدید وضعیت جامعه درباره روابط دختر و پسر دچار نوعی دو گانگی شده است؟
تغییرات زیادی در همه ی زمینه ها در جامعه به وجود آمده است. در نتیجه این سوال به ذهن می رسد که این شرایط منجر به چه چیزی در جامعه خواهد شد؟ و تصور دیگری شکل می گیرد که چرا در جامعه این نوع روابط زیاد شده است؟ این چرایی از انجماد تفکر دینی و عرفی ناشی می شود. واقعیت های بیرونی متأثر از تغییرات هستند و در حوزه های بیرونی و ساختاری این تغییرات به وجود آمده اند. جامعه کار خودش را انجام می دهد،که این مسئله کاملاً محسوس و تأثیر گذار است و خواه و ناخواه در حصر باورهای پیشین نمی تواند باقی بماند.


 اینکه روابط دختر و پسر در جامعه گسترش پیدا کرده است از نظر شما مصداق دارد؟
همان طور که گفته شد یک طرف این مسئله تفکر دینی و عرفی و در مقابل آن، گسترش روابط در بیرون و تأثیرات آن در به هم خوردن سبک قدیمی است. به رغم تحریم هایی که بر اساس تفکرات گذشته و تأکید حوزه های رسمی به محدودیت این نوع روابط وجود دارد، روزانه شاهد این مسئله هستیم که در زیر پوست جامعه، آشکار یا نیمه آشکار، روابط بین دختر و پسر بیش از گذشته جریان پیدا کرده است.


 با توجه به اینکه معتقدید این نوع روابط بیش از گذشته گسترش پیدا کرده است، چه کاری می توان انجام داد؟
به نظرم جامعه ما نه در این زمینه بلکه در همه زمینه ها دچار نوعی دوگانگی و شکاف است. معیارهای دینی، سنتی و رسمی دیرینه تغییری نمی کند، در حالی که در بیرون و در بطن جامعه اتفاقات دیگری در حال شکل گیری است. در چنین شرایطی فقط می توان سازگاری عرفی را مطرح کرد. وقتی در حوزه ، اندیشه و فکر نوعی اختگی وجود دارد و همچنان بر روی ایده های قدیمی تأکید می شود، همچنین نمی توان مطابق با روز فکر کرد یا اندیشه جدیدی برای حل مسئله ای نو مطرح کرده در چنین شرایطی باید پذیرفت افراد جامعه نیز بر خلاف ایده ها و اندیشه ها رفتار کنند. دقیقاً نمی توانم فکر کنم چه کاری می توان برای این شرایط انجام داد. از سوی دیگر هر زمان هم که بخواهیم راجع به این مسئله صحبت و توصیه کنیم که روی این دو گانگی کار شود و برای ارائه راه حل جدید، ایده پردازی و نو آوری به وجود بیاید، باز هم این موضوع تبدیل به نوعی مصیبت جدید برای مسئولان جامعه می شود. چرا که این ایده های نو، برای متولیان عرف رسمی و دینی در جامعه را بیشتر از ناهنجاری هایی که در روابط دختر و پسر هست بر می انگیزد. در واقع به نظر می رسد داشتن اندیشه ای نو، برنامه و سیاست واقع بینانه برای رویارویی با این مسئله به مراتب بدتر از این خواهد بود که در جامعه به وفور شاهد این نوع روابط باشیم.


 روابط پیش از ازدواج چه مشکلاتی برای جامعه ما می تواند به همراه داشته باشد؟
روبرو شدن با مسئله ی روابط بین دختر و پسر در افراد مختلف متفاوت است. عده ای از افراد سنتی و مذهبی هستند و در قالب عرفی سعی می کنند تا حد ممکن هنجارهای گذشته را رعایت کنند. برخی از افراد، به ویژه در مناطق محروم، این روابط را در چارچوب عرف جامعه محلی می بینند؛ این مسئله می تواند حتی منجر به قتل های ناموسی در جامعه کم نیست و مواردی وجود دارد که با وجود فشارها و محدودیت های زیاد بر روی روابط، دختر و پسر اصرار به ایجاد ارتباط دارند؛ گاهی همین موضوع به قتل ناموسی می انجامد. اما در شهر های بزرگ نگاه به روابط دختر و پسر متفاوت است و به رغم همه ی موانع و محدودیت ها، این روابط وجود دارند و گاهی پذیرفته شده نیز هستند. همه این ها باعث می می شود نوعی دغدغه پنهان برای دخترها و پسرها به وجود بیاید و این سئوال به ذهن آن ها برسد که آیا این روابط درست است یا نادرست؟ برخی با کنار گذاشتن این دغدغه سعی می کنند فشار بیرونی را پاسخ بدهند و به راحتی رابطه برقرار کنند. گاهی اوقات این روابط آن قدر ناهنجار می شوند که حتی در کشورهای توسعه یاقته بافرهنگ کاملاً مدرن هم کمتر دیده می شوند. نتیجه این که عملاً در جامعه هر فردی هر کاری که دلش می خواهد انجام می دهد همین موضوع هزار و یک سوال در ذهن ایجاد می کند.


 باتوچه به مسائلی که به انها اشاره کردید، این موضوع برای افراد با سن پایین تر آسیب بیشتری را به همراه ندارد؟
به طور کلی این وضعیت برای همه ی جامعه آسیب زا است، حتی در سنین پایین هم این آسیب وجود دارد بسیاری از افراد جامعه دچار نوعی بی هنجاری شده اند، در نتیجه یک شکاف بین حوزه نظری و بیرونی دیده می شود. گاهی اوقات بی برنامه بودن، بی هدفی و عدم تطابق بین حوزه نظر و عمل به مراتب مشکلات فجیع تری را به نسبت سایر کشور های برای جامعه ی ما به وجود می آورد. این افق های نظری و بیرونی به یکدیگر نزدیک شوند.
می توان امید به حل این مشکلات داشت. برای مثال در کشورهای توسعه یافته روابط دخترو پسر، قبل از ازدواج، زیر نظر والدین است و در یک چارجوب قواعد اجتماعی وجود و جامعه برای بسیاری از مشکلات ناشی از آن راه حل ارائه می دهد. در حالی که در جامعه ی ما چنین چیزی وجود ندارد و نوعی بی هنجاری به وجود آمده است. روابط در این کشور ها از سن خاصی شروع می شود و در چارچوب خاصی قرار می گیرد، در حالی که در جامعه ما اصل روابط زیر سوال است. همین موضوع باعث می شود فرصتی برای هر نوع بی هنجاری و هرج و مرج به وجود بیاید.


 این که تفکیک جنسی در دانشگاه ها مطرح شده است، می تواند راهکاری برای کاهش آسیب های ناشی از روابط بین دختر و پسر باشد؟
گاهی اوقات انجام چنین کارهایی باعث می شود رفتارهای نا هنجارتری در جامعه استمرار پیدا کنند و شاید بتوان گفت ظاهر قضیه حفظ می شود، اما در عمل همه کار خودشان را می کنند و افراد تبدیل به قانون شکن می شوند. افراد شبیه گرسنگانی می شوند که می خواهند هر راهی را بروند که گرسنگی خود را از بین برند. در حالی که می توان وضعیت فرد را به خوبی متوجه شد و امکان رفع گرسنگی را به گونه ای که هنجارها شکسته نشوند فراهم کرد.


 به عنوان سئوال آخر، به نظر شما موانعی که برای ازدواج جوان ها وجود دارد دلیلی بر گسترش این روابط و افزایش رابطه جنسی در جامعه نیست؟
همه مبنای روابط دختر و پسر در جامعه را نباید مسئله جنسی گذاشت. متأسفانه بسیاری از افراد، رابطه جنس مخالف را در این مسئله خلاصه می کنند. در حالی که الزاماً همه روابط امروزی برای ایجاد رابطه ی جنسی نیست؛ حتی در گذشته هم این چنین نبوده است. اگر به گذشته نگاهی بیندازیم متوجه می شویم بسیاری از دخترها و پسرهای فامیل از کودکی با هم بزرگ می شدند و الزاماً نگاه جنسی نیز مطرح نبود. کودکان امروز در شرایطی بزرگ می شوند که همه چیز برایشان بر اساس جنسیت تعریف می شود. بنابراین رابطه بین دختر و پسر در جامعه رابطه ای جنسی تلقی می شود. در حالی که حتی در ازدواج صرفاً مسائل جنسی مطرح نیست و بخش عمده ای از روابط بین زن و مرد غیر جنسی است. البته این مسئله را می پذیرم که دشواری در امر ازدواج آشفتگی بین رواط دو جنس را بیشتر کرده است، اما در عین حال به همه موارد موجود، باید مبنا را بر عقلانیت و ارتباطی انسانی قرار داد.
بهاره جلالوند - گفت و گو با سعید معیدفر ، جامعه شناس

گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس