آرامیس مشاور




جنبه های مثبت و منفی « خوش باشی » در جوانان

خوش باش! ندانی به کجا خواهی رفت ...
هر نسلی، نسل بعد و قبل از خودش را به داشتن ویژگی هایی که نمی پسندد، متهم می کند. این اتهام زدن انگار جزئی از طبیعت روابط ما آدم هاست. اما تغییر کردن هم جزئی از طبیعت ماست. اصلا" نسل یعنی « گروهی از آدم ها در یک بازه ی زمانی تجربه های اجتماعی متفاوتی را تجربه کنند ». اینها را گفتیم تا برسیم به موضوع این پرونده. اینکه جوانان ما به « خوش باشی » روی آورده اند، اینکه به هر تجربه جدی می گویند ؟ So - what، چندان در بند افتخارات گذشته و برنامه ریزی برای آینده نیستند، اینکه می خواهند خوش باشند و به گمان خودشان عمر بر باد ندهند.

البته این ویژگی ها به صورت یک طیف در نسل سوم و چهارم وجود دارند. هرچه نسل چهارمی تر باشید ( یعنی سنتان یایین تر باشد ) بیشتر این ویژگی ها را در هم سن و سال هایتان می بینید. انگار ما هم داریم زود قضاوت می کنیم! بگذارید هم جنبه های مثبت و هم جنبه های منفی این ویژگی نسلی را ببینیم ، این شما و این همه ویژگی های نسلی تان.


+ 1- در حال زندگی کردن

جوان امروز در حال زندگی می کند و از حال لذت می برد. در حال زندگی کردن خیلی هم بد نیست. روان شناسان انسان گرا و روان شناسان گشتالت هر دو تأکید می کنند که در حال زندگی کردن سالم تر از در گذشته و آینده زندگی کردن است. یکی از روان شناسان گشتالت به صراحت گفته است که در گذشته زندگی کردن یعنی افسردگی و در آینده زندگی کردن یعنی اضطراب. با این حساب در حال زندگی کردن جوان ها لااقل از این جنبه ی سلامت روانی شان را تضمین می کند. در حال زندگی کردن پیوند عمیقی با بعضی از آموزه های فرهنگی خود ما هم دارد. کسی که بیشتر از همه بر این نوع زندگی کردن تأکید می کند، جناب خیام است. همین جا می شود ده ها رباعی از خیام آورد که فقط می خواهد بگوید در حال زندگی کن و در حال خوش باش. زندگی در اکنون زندگی شادتری هم هست. اینکه تمرکز را بگذاریم روی لحظه های فعلی و بدون نگرانی از گذشته و آینده بگذاریم، بیشتر باعث شادی مان می شود تا اینکه خودمان در زمان حال حاضر باشیم و دلمان در گذشته و آینده سیر کند.


+ 2- آسان تر حل کردن بحران هویت

درباره ی بحران هویت در همین بخش روزگار جوانی مطلب نوشته ایم که می توانید آن را بخوانید. مسئله اینجاست که وقتی جوانی کند، راحت تر می تواند بحران هویتش را حل کند. یعنی وقتی که جوان در 18 سالگی واقعا" مثل 18 ساله ها رفتار کند نه مثل 30 ساله ها، راحت تر می تواند سبک های مختلف زندگی یا جهان بینی را امتحان کند، بنابراین با آگاهی سبک زندگی خودش را انتخاب می کند و نه با اجبار. به زبان روان شناس ها، جوان هایی که تسلیم عقاید نسل قبل می شوند، به درستی بحران هویتشان را حل نکرده اند اما آنها که خودشان دنبال هویت خودشان می گردند، به شیوه سالم تری بحران هویتشان را حل می کنند. به نظر می رسد جوان های امروز به گروه دوم شبیه ترند. خلاصه اینکه، این « که چی؟ » گفتن های پشت سر هم همیشه هم بد نیست.


+ 3- اعلام استقلال

چه کسی می تواند انکار کند که نسل امروز جوان ها به شدت مستقل تر از نسل های قبل هستند. البته این استقلال در سبک زندگی و شیوه فکر کردن است و نه استقلال مالی. اما همین استقلال فکری در نتیجه ی نوعی لجاجت آگاهانه با شیوه ی فکر کردن نسل قبلی پدید آمده است. ضمن اینکه شیوه ی اندیشیدن این نسل با روح زمانه ی پست مدرن که در آن مکتب ها و ایدئولوژی ها دیگر قدرت پیشین را ندارند، سازگارتر است. جوان های امروز به ایدئولوژی خاصی نمی چسبند و خودشان ایدئولوژی های خودشان را می آفرینند.


_ 1- بی مسئولیتی

در تحقیق های بومی روان شناسان مشخص شده است که جوان های امروزی از 5 عامل بزرگ شخصیت، در عامل C از نسل قبل نمره های یایین تری می گیرند.عامل C مجموعه ای از وظیفه شناسی، منظم بودن، مسئولیت پذیری و وجدان کاری داشتن است. به نظر می رسد که خوش باشی بر همه این ویژگی ها پیروز شده است! خوش بودن به طرز ذاتی با مسئولیت پذیر بودن در تضاد است. یک زندگی بدون وظیفه، نظم و مسئولیت لااقل در کوتاه مدت زندگی خوشحالانه تری است. برای همین وقتی که موضوع اصلی داستان زندگی جوان ها همین خوش باشی باشد، موضوع های کسل کننده دیگر خود به خود حذف می شوند. اما این بی مسئولیتی و بی نظمی در دراز مدت تبعات نامناسبی برای جوان ها دارد.


_ 2 بی برنامگی

وقتی که برای نسلی خوش گذرانی در حال اولویت داشته باشد، معلوم است که دیگر برنامه ای برای آینده نخواهد داشت. برای نسل فعلی این اتفاق افتاده است. می توان با جرأت این نسل را، نسل بی افق نامید. بخشی از این بی افق بودن، خود خواسته است یعنی خود جوانان ترجیح می دهند خیلی به آینده بلند مدت فکر نکنند. بخشی از آن هم به شرایط اجتماعی بر می گردد، یعنی شرایط اجتماعی به شکی است که چندان نمی شود برای آینده برنامه ای داشت.


_ 3 - ناامیدی

عجیب است، اما نسلی که ظاهرا" در زمان حال خوش می گذراند، وقتی که بحث آینده پیش می آید، امید چندانی به خوب بودن اوضاع ندارد. این ناامیدی آن قدر فراگیر است که بعضی از روان شناسان، اصطلاح افسردگی اجتماعی را برای توصیف این ویژگی انتخاب کرده اند.

ماهنامه سپیده دانایی
گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس