آرامیس مشاور




پدر، مادر، ما می ترسیم!

مشکل شایعی که شرط اولیه حل شدنش، آگاهی والدین است
با شروع فصل بازگشایی مدارس، بسیاری از مادرانی که فرزندان شان برای اولین بار به مدرسه می روند. با مسئله اجتناب کودک از رفتن مدرسه مواجه می شوند. با این که رفتن به مدرسه برای اغلب کودکان جالب و جذاب است، اما از هر 4 کودک 1 نفر ممکن است از رفتن به مدرسه سرباز بزند این کودک تنها یک نمونه از کودکانی است که با مشکل ترس از مدرسه مواجه شده است ترس از مدرسه به صورت بی میلی شدید برای رفتن به مدرسه و یا اجتناب از ماندن در مدرسه برای تمام روز، تعریف می شود.

کودکان مبتلا به این مشکل ممکن است کمی بیش از رفتن به مدرسه از علائم جسمی نامطلوب مانند سر درد، گلو درد و یا دل درد شکایت داشته باشند و بیماری شان به محض اجازه یافتن برای ماندن در خانه بهبود بیاید، و فردا صبح قبل از رفتن به مدرسه دوباره بروز کند ترس از مدرسه دارای شدت و ضعف بوده و در حالت شدید آن که بیشتر در ساعات اولیه روز اتفاق می افتد؛ کودک مدام از دردهای گوناگون می نالد،دچار بی خوابی و بی اشتهایی شده و هضم غذایش با دشواری همراه است هر چه سن کودک کمتر باشد، علائم بیشتری را نشان می دهد. کودکان کوچکتر معمولاً به والد خود می چسبند،و با گریه، التماس،و چانه زدن سعی در راضی کردن والدینشان دارند. این در حالی است که کودکی 9تا 12 ساله هنگام جداشدن از والد ناراحتی شدیدی را از خود نشان می دهند. و بیشتر از علائم جسمی مانند دل درد،سردرد، حالت تهوع، و استفراغ شاکی هستند و با این دلایل از رفتن به مدرسه امتناع می کنند. باید توجه داشت که ترس از مدرسه در مواردی نیز موجب می شود که کودکان به تمارض روی آورند تا با نگران کردن والدینشان،آنها را به این نتیجه برسانند که کودک را نباید به مدرسه فرستاد. البته این موضوع لزوماً به این معنی نیست که در همه موارد کودکان هیچ مشکل جسمی ندارند، بلکه والدین باید هشیار بوده و در صورتی که کودک به واقع بیمار است؛ برای معالجه او اقدام کنند. ترس از رفتن به مدرسه معمولاً صبح زود رخ می دهد و در مواقعی که مدرسه رفتن منتفی است، فروکش می کند. در روزهای تعطیل نیز کمتر دیده شده یا اصلاً دیده نمی شود، بسیاری از کودکان ممکن است دوره های کوتاه مدت و موقت ترس از مدرسه را که حضور در مدرسه برای آنها دشوار و فراتر از توان عاطفی آنها باشد، تجربه کنند. برای بسیاری از آنها این ترس موقت بوده و به طور خود به خودی بعد از مدت کوتاهی برطرف خواهد شد، اما برای عده ای نیز ممکن است به یک مشکل رفتاری تبدیل شده و تا زمانی که مداخلات درمانی انجام نشود، برای مدت طولانی باقی بماند. روان شناسان معتقدند اگر این دوره ترس از مدرسه بیشتر ازدو هفته ادامه پیدا کند، به ترس ازمدرسه حاد و در صورتی که بیش از یک سال تحصیلی ادامه یابد به ترس از مدرسه مزمن تبدیل شده است.
 یعنی کودک من استثنا ست؟
آمارها نشان می دهند که ترس از مدرسه، هم در دختران و هم در پسران وجود دارد؛ البته در دختران کمی بیشتر از پسران شایع است با وجود این که این ترس ممکن است در هر کودک یا دانش آموز 5 تا 17 ساله بروز کند، اما اوج بروز آن در کودکان 5تا 7 ساله و در نوجوانان 11تا 14 ساله و درست زمانی است که دانش آموز با چالش ورود به یک مقطع جدید روبه رو می شوند و با وجود اینکه این مشکل در برخی مناطق شهری از شیوع بالاتری برخوردار است،اما در دانش آموزان با پایگاه های اجتماعی اقتصادی متفاوت مشاهده شده است
 چرا این طوری می کند؟
ترس از مدرسه تقریباً همیشه به یکی از دو علت زیر بر می گردد؛ ترس مربوط به مدرسه یا ترس مربوط به خانه در مواردی که ترس مربوط به مدرسه است، دانش آموز در واقع دارد از یک موقعیت نامطلوب اضطراب آور موجود در مدرسه دوری می کند. این موقعیت اضطراب آور می تواند تعامل دشوار ما هم کلاسی ها، امتحانات و یا حتی یک پرسش کلاسی ساده باشد. کودکانی که خجالتی هستند و در همکاری و ارتباط با همسالان و یا اشخاص دیگر در مدرسه مشکل دارند؛ و با مشکلاتی در زمینه امتحان،پرسش شفاهی، کنفرانس های شفاهی در مقابل دانش آموزان دیگر، عملکردهای ورزشی و ...دارند، در این دسته جای می گیرند.
در مواقعی نیز که ترس مربوط به خانه است، دانش آموز در تلاش است به یک موقعیت دوست داشتنی که در خانه فراهم است. دست پیدا کند. در این موارد، مدرسه به خودی خود، نامطلوب نیست، اما کودک ترجیح می دهد تا در خانه یا محل کار والدین بماند و به فعالیت هایی مانند تماشای تلویزیون، بازی رایانه ای و ... بپردازد. گاه نیز فقط کسب توجه اشخاص مهم، به خصوص والدین وحضور در کنار آنهاست که کودک را از رفتن به مدرسه باز می دارد .
 اجتناب رفتن به مدرسه می تواند به دلایل زیر باشد
 برای دوری از موقعیتی که اضطراب افسردگی با علائم جسمانی نامطلوبی را به وجود می آورد.
 برای فرار از هم کلاسی ها، امتحان و یا یک پرسش کلاسی
 برای جلب توجه اطرافیان خارج از مدرسه
 برای به دست آوردن یک پاداش قابل توجه خارج از مدرسه
بسیاری از کودکانی که از رفتن به مدرسه اجتناب می کنند، از قبل دچار اختلال اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی و یا افسردگی هستند، ناتوانی های یادگیری شناخته نشده و اختلالات خواندن نیز می تواند نقش مهمی در بروز رفتار اجتناب از مدرسه داشته باشد در یک بسته بندی می توان دلایل ترس از مدرسه را به این صورت بیان کرد.

1) اضطراب جدایی؛ کودکان بااضطراب جدایی نگران این موضوع هستند که در غیاب آنها چه اتفاق هایی برای والدینشان می افتد، این اضطراب معمولاً در کودکان کم سن و سال پیش می آید و به اوقات تلخی های شدید پیش از رفتن به مدرسه منجر می شود. لازم به ذکر است که اضطراب جدایی برای کودکان زیر 4 سال موضوعی طبیعی به حساب می آمده و در ارتباط با رشد و تحول آنها توصیف می گردد، در سنین بالاتر نیز همه کودکان کم و بیش نسبت به والدین خود وابستگی عاطفی دارند و این وابستگی، اگر از حد تعادل خارج نشود، هیچ گونه مشکلی را برای والدین و برای کودکان به وجود نمی آورد. اما در مواردی که مادر بیش از حد کودک را به خود وابسته کرده و مراقب رفتار و حرکات اوست، کودک چنان شخصیتی منفعلی پیدا می کند که قادر نیست حتی برای زمانی کوتاه دوری از مادر را تحمل کند، این کودکان که دچار اختلال اضطراب جدایی هستند، معمولاً مادرانی افراطی، مضطرب، مردد، غیر منطقی، حساس و عاطفی دارند که اضطراب خود را با بیان افکار منفی و استرس زا به فرزندشان منتقل می کنند. آنها افرادی وسواسی کم تحمل، نکته سنج و موشکاف هستند که احتمالاً خود یا یکی از اطرافیانشان در کودکی دچار همین مشکل بوده اند.

2) اضطراب عملکردی، در دانش آموز در سنین بالاتر، علت اجتناب از مدرسه بیشتر در ارتباط با عملکرد آنها در امتحانات، صحبت کردن در کلاس و نگرانی از این موضوع است که افت درسی آنها بر روابط با همسالان شان تأثیر منفی بگذارد.

3) اضطراب اجتماعی؛ کودکان با اضطراب اجتماعی، به دلیل ضعفی که در مهارت های برقراری ارتباط دارند، با دشواری های قابل توجهی در موقعیت های اجتماعی و در برقراری رابطه با همسالان و معلمان خود مواجه اند. همین موضوع فشار روانی زیادی را به آنها وارد کرده است و می تواند موجب بی میلی شدید آنها به حضور در مدرسه و ایجاد تعامل با همسالان شان شود.

4) اضطراب عمومی؛ کودکان با این نوع اضطراب معمولاً از هر رویدادی می هراسند و نگران وقوع پدیده هایی مانند سیل و زلزله در زمان حضور در مدرسه هستند. این کودکان به دلیل این ترس افراطی خود تمایل دارند همیشه نزد والدین خود بمانند تا مبادا حادثه ای ناگهانی به آنها صدمه وارد کرده و یا آنها را از هم جدا کند.
یکی دیگر از دلایل امتناع از رفتن به مدرسه، می توان ناشی از یادگیری باشد. پدر و مادری که برای فرزندانشان، مفاهیم و نکته های منفی از مدرسه یا درس خواندن تعریف می کنند، تجربه های منفی توأم با وحشت و اضطراب خود را از دوران تحصیل و مدرسه، تنبیه و توبیخ ها به بچه ها انتقال می دهند و خواه ناخواه ذر امتناع و ترس از مدرسه را در افکار آنها می کارند.

سمیه بهجت پناه / کارشناس ارشد روان شناسی