آرامیس مشاور




مادران وقفی

چگونه هم مادر خوبی باشیم و هم خودمان را فقط به تربیت بچه ها محدود نکنیم؟
همه مادران رفتار یکسانی با کودک خود ندارند. برخی از آنها معتقدند بچه دار شدن نباید هیچ وقفه ای در فعالیت های اجتماعی آنها، مثل کار، درس یا فعالیت های دیگر، ایجاد کند. این گروه از مادران پس از پایان یافتن دوره مرخصی شش ماهه خود، نوزاد را به پرستار یا مهدکودک می سپارند و فعالیت اجتماعی خود را با جدیت هر چه تمام تر و به صورت تمام وقت از سر می گیرند. البته گروهی دیگر نیز از مادران هستند که با به دنیا آمدن فرزندشان ، فعالیت اجتماعی خود را رها می کنند و زمانی که فرزند آنها اصطلاحاً از آب و گل در می آیند، فعالیت خود را زا سر می گیرند و به تدریج به حجم آن می افزایند، اما در این بین مادرانی نیز هستند که سال های خانه داری و بچه داری شان تمامی ندارد، و یا بچه دار شدن برای همیشه با هر گونه فعالیت اجتماعی خداحافظی می کنند!

از بین این سه گروه مادران، شکی نیست که رفتار مادران گروه اول، چه از منظر روان شناسی و چه از نظر آموزه های دینی ، پسندیده نیست و لازم است مادر در سال های اولیه زندگی کودک، زمان قابل قبولی را با فرزند خود سپری کند و به نیازهای او به موقع و مناسب پاسخ بدهد. اما سوالی که پیش می اید این است که مادر تا چه زمانی فعالیت های اجتماعی خود را به خاطر فرزندان تعطیل کند؟ آیا می تواندمثل گروه دوم پس از چند سال دوباره به فعالیت های گذشته خود باز گردد و اصلا لازم است این کار را بکند؛ یا بهتر است مانند گروه سوم مادران زندگی خود را وقف فرزندان و خانواده کند و به چیزی جز نیازهای آنها نیندیشد.

مشکلاتی که تعطیلی کامل فعالیت اجتماعی ، برای مادر ایجاد می کند
برای بررسی این موضوع ابتدا ببینیم رفتار مادرانی که همه فعالیت های خود را برای طولانی مدت یا برای همیشه کنار می گذارند و به امور فرزندان می پردازند ، چه تاثیراتی بر زندگی آنها خواهد داشت.
• افسردگی
مهم ترین مشکل تعطیلی کامل فعالیت های اجتماعی، برای مادر به همراه خواهد داشت، افسردگی است. در این گروه مادران، احساس بیهودگی و ملالت تدریجی ، نوعی کسالت مزمن را به وجود می آورد که می تواند سرمنشاء افسردگی باشد و ادامه زندگی را برای آنها غیرممکن سازد. این حالت به خصوص پس از ترک خانه توسط فرزندان به دلیل ازدواج یا ادامه تحصیل، تشدید می شود؛ چرا که چنین مادرانی همه هدف زندگی خود را در مراقبت از فرزندان تعریف کرده اند و حال با رفتن فرزندان ، گویی هدف زندگی خود را از دست داده اند.
• روابط نامناسب با همسر
مادرانی که همه وقت و انرژی خود را در مراقبت از فرزندان صرف می کنند و جایی برای نیازها و اهداف شخصی خود در زندگی قائل نیستند؛ اغلب مشابه همین رفتار را در مورد نیازها و اهداف شخصی همسرشان نیز دارند. همین بی تفاوتی نسبت به نیازهای یکدیگر، روابط بین همسران را تحت تاثیر قرار می دهد و از کمیت و کیفیت آن می کاهد.
• دخالت بی جا در زندگی آینده فرزندان
این گروه از مادران طبیعی است که حق بزرگی برای خود نسبت به فرزندان شان قاتل خواهند بود. همین طرز تفکر، همراه با افزایش اوقات فراغت مادر، به دلیل بزرگ شدن فرزندان و عدم نیاز به مراقبت های همیشگی و تمام وقت پیشین ، می تواند منجر به اظهار نظر و دخالت های بی مورد در زندگی شخصی فرزندان شود.
• مادران وقفی، کودکان ناپخته
تعطیلی کامل فعالیت های اجتماعی، صرفا برای مادران مشکل زا نیست ، بلکه این رفتار تاثیرات منفی و غیرقابل جبرانی بر همه اعضای خانواده و به خصوص فرزندان می گذارد.
• رشد روانی نامناسب
کودکانی که بیش از اندازه مورد مراقبت واقع می شوند، معمولاً لوس و از خود راضی بار می ایند. برای این کودکان تحمل ناملایمات زندگی ممکن است به قدری سخت باشد که آنها را به فشار های روانی دچار کند، یا حتی به خودکشی برساند.
• عدم استقلال
محبت ها و مراقبت های بیش از حد مادر، این اجازه را به کودک نمی دهند که به تنهایی سرپای خود بایستد و به تمرین استقلال بپردازد، به این ترتیب احساس اعتماد به نفس و استقلال کودک به خوبی پرورش پیدا نمی کند. این کودکان ، همچنین ، به این دلیل که همیشه تحت حمایت دیگران بوده اند، نمی توانند در دفاع از خود مستقل باشند؛ و همین عدم استقلال می تواند سرمنشاء مشکلات اخلاقی و رفتاری بی شماری، نظیر افسردگی و اعتیاد، در دوره نوجوانی و بزرگسالی باشد.
• اشکال در معاشرت و عواطف
کودکانی که همیشه مادرشان مسئول تامین نیازهای او بوده و همه نیازهایشان بی کم و کاست و توسط شخص دیگری تامین شده است، روحیه ضعیفی دارند به سرعت دلگیر می شوند. به همین خاطر این کودکان در مهارت های اجتماعی اغلب ضعیف هستند و در زندگی اینده خود نیز با مشکل رو به رو می شوند.
احساس حقارت
محبت های نابه جا و بیش از اندازه پدران و مادران، یکی از عواملی است که باعث پیدایش احساس حقارت در کودک می شود. کودکی که بیش از اندازه محبت ببیند، با ولادت فرزند دوم سخت ناراحت می شود و در خود احساس حقارت می کند؛ چرا که بخشی از محبت های اختصاصی او اکنون نصیب نوزاد جدید شده است. این موقعیت جدید ممکن است منجر به بدرفتاری ها و بد اخلاقی هایی در کودک شود و مشکلاتی را برای خانوده به وجود بیاورد.

چطور وقتی هم برای خودمان بگذاریم؟
با توجه به آنچه تا کنون در مورد پیامدهایی منفی تعطیلی کامل فعالیت های اجتماعی مادر، چه برای فرزندان و چه برای خود او، گفته شد ؛ لزوم ایجاد تغییرات برای این دسته از مادران کاملا روشن است. راهکارهای زیر می توانند در بهبود شرایط مفید باشند.
1- اعتدال را رعایت کنید
قبل از هر چیز فراموش نکنید هدف از این تغییرات این نیست که مادر را از منزل بیرون بیاوریم و او را از وظایف خود نسبت به خانواده ، غافل سازیم. بلکه، هدف از آگاه ساختن مادران نسبت به وظایف، نیازها و شرایط خود همسوی ارتقای سطح سلامت خانواده و فرزندان است. بنابراین سعی کنید در اعمال تغییرات ، حد اعتدال را رعایت کنید و در همه حال وظایف مادری و همسری خود را در اولویت قرار دهید.
2- مشکلات اول تغییرات را تحمل کنید
به یاد داشته باشید اعمال هر تغییری در ابتدا دشوار و حتی غیرممکن به نظر می رسد . بنابراین لازم است صبور باشید و با در نظر گرفتن اهمیت موضوع ، برای برداشتن اولین گام ها نهایت تلاش خود را بکنید.
3- کم کم حجم فعالیت ها را زیاد کنید!
برنامه خود را عاقلانه ، متناسب با شرایط خانواده و با انعطاف لازم انتخاب کنید. برای این منظور میتوانید، در ابتدا، از کلاس های پاره وقت یا فعالیت هایی که امکان انجام آنها در خانه وجود دارد، آغاز کنید و به تدریج به حجم و گستردگی برنامه خود بیفزایید.
4- به دیگران توضیح دهید!
ممکن است در ابتدا با بروز مقاومت هایی در اطرافیان روبه رو شوید، بنابراین لازم است از قبل اهمیت موضوع را برای همسر و فرزندان تان توضیح و برنامه خود را برای آنها به وضوح شرح دهید. همچنین به آنان این اطمینان را بدهید که برنامه شما انعطاف لازم برای هر نوع تغییری را دارد.

یوسف حمیدی ، کارشناس ارشد روان شناسی