06/03 1392

13 گام اساسی در برقراری ارتباط مؤثر با نوجوان

مأموریت ممکن
شاید یکی از دغدغه های اصلی والدینی که فرزندان نوجوان دارند چگونه ارتباط برقرار کردن با آنها باشد خیلی از خانواده ها نمی دانند چه کارهایی باید انجام دهند که ارتباط با نوجوان شان به قهر کردن و لجبازی کشیده نشود؟ اصلا" از چه دری باید واردشد تا یک نوجوان با ما همراه شود و پای حرف های مان بنشیند. باور کنید حرف گوش کن شدن نوجوانان خیلی هم سخت نیست. کافی است بدانید چگونه و از چه دری وارد شوید و چه چیزهایی را در ارتباط برقرار کردن با او رعایت کنید. در این مطلب سعی می کنیم چند گام ساده را برای برقراری ارتباط با نوجوانان مرور کنیم.

1- جو را آرام کنید!

شاید اصلی ترین قدم برای داشتن یک ارتباط خوب بین نوجوان و والدین ایجاد امنیت روانی است. یعنی فراهم کردن محیطی که فرد در آن احساس آرامش و امنیت داشته باشد. در یک خانواده ی آرام، افراد احساس همبستگی دارند و حس می کنند برای هم مهم اند و می توانند روی کمک یکدیگر حساب کنند. اما برعکس در خانواده هایی که تنش و درگیری بین والدین بالاست این حس امنیت نابود می شود و نوجوان امنیت را در بیرون از خانه جست و جو می کند.


2- دمدمی مزاج نباشید!

والدینی که ثبات عاطفی ندارند یا به تعبیری دمدمی مزاج هستند، در برقراری ارتباط مثبت و دو سویه با نوجوانان شان دچار مشکل می شوند. یادتان باشد نوجوان به پدر و مادری که از نظر عاطفی متزلزل باشد نمی تواند تکیه کند؛ بنابراین والدین باید به بهداشت روان و سلامت روانی خود اهمیت دهند تا بتوانند به عنوان فردی سالم در برقراری ارتباط با نوجوان شان توانمند باشند. یک نوجوان دختر وقتی همیشه مادرش را مضطرب و نگران می بیند نمی تواند درباره ی مسائل خود با او به راحتی صحبت کند؛ یا پسر نوجوانی که پرخاشگری های مدام پدر و از کوره در رفتن های او را هر روز می بیند چگونه می تواند با پدر احساس صمیمیت و نزدیکی کند؟


3- نیمه ی پر لیوان را ببینید!

این روزها بیشتر روابط والدین و نوجوانان تلاش برای تصحیح رفتارهای اشتباه نوجوان است. آنها مدام توصیه می کنند نوجوانان شان بیشتر درس بخوانند یا تلاش می کنند عادت های به گمان خودشان اشتباه نوجوان ها را عوض کنند.
به زبان ساده پدر و مادرها در ارتباط با نوجوان همیشه نیمه ی خالی لیوان را می بینند؛ مثلا" شکست ها، نمرات بد، دوستان بد و بد رفتاری ها. در حالی که در کنار این موضوعات موفقیت ها و کارهای خوب نوجوان به راحتی نادیده گرفته می شود. « فاطمه کارنامه اش را با کلی ذوق به مادر نشان می دهد و خوشحال است نمرات قابل قبول و خوبی دارد اما مادر به محض دیدن کارنامه به او می گوید واقعا" خجالت نکشیدی ادبیات به این آسانی نمره ات 17 شده مگه از ریاضی سخت تر بود یادته شب امتحان چند بار گفتم برو بخون گفتی بلدم اگه بلد بودی که الان نمره ات باید 20 می شد » این بازخورد نامهربانانه مادر همه ی تلاش او برای امتحانات را زیر سؤال می برد.
مادر می توانست اول نمرات خوب او را مثال بزند و از او به خاطر تلاشش تشکر کند و خوشحالی اش را به خاطر نمرات خوب دخترش نشان دهد و در فرصت مناسب به او می گفت امیدوارم ترم بعد درس ادبیاتت را هم جدی تر بخوانی تا مثل بقیه ی نمره هایت عالی باشد. در صحبت با نوجوان باید تلاش کرد صحبت ها بیشتر مثبت و مشوق باشد تا منفی و سرزنشی. والدینی که در مکالمات خود با نوجوان به رفتارها و ویژگی های مثبت او توجه می کنند راحت تر می توانند خطوط ارتباطی خود را با نوجوان شان گسترده کنند و نوجوان تمایل بیشتری به ارتباط با آنها خواهد داشت و احساسات، افکار، نگرانی ها و دغدغه های خود را راحت تر بازگو می کند. در این نوجوان صمیمیت و حس اعتماد به والدین راحت تر شکل می گیرد و پدر و مادر به تکیه گاهی مطمئن برای درد دل و صحبت کردن و راهنمایی خواستن و مشورت تبدیل می شوند.


4- دنیای نوجوانان را درک کنید!

شاید کمی سخت باشد اما نتیجه اش حتما" خوب خواهد بود: خودتان را جای نوجوان بگذارید یعنی سعی کنید بفهمید الان وضعیت و موقعیت را چگونه می بینید و انگیزه اش از انجام کارهایش چیست؟ مثلا" چرا دوست دارد موهایش را این مدلی درست کند؟ چرا این رفتار را از خود نشان می دهد و از همه مهم تر چه چیزی باعث می شود تلاش کند بعضی چیزها را از شما مخفی کند؟ ترس او از شماتت یا سرزنش شما یا ترس از اینکه مانع انجام این کار شوید یا چیزهای دیگر؟ یکی از راه هایی است که به شما کمک می کند بتوانید از دریچه ی چشم های او دنیا را نگاه کنید. مطالعه کردن درباره ی دنیای نوجوانی یکی از راه های شناخت ویژگی های این دوره ی سنی است.


5- با او حرف بزنید!

اگر پدر و مادر ساعات زیادی از روز درگیر انجام کارهای خود هستند و نوجوان پشت درهای بسته ی اتاق در دنیای اینترنت و فیلم غرق است و صحبت های مادرانه در حد « غذایت را خوردی »، « نمره ات چند شد؟ »، « بیدار شو مدرسه دیر شد » و صحبت های پدرانه در حد « پول توجیبی این هفته ات را بگیر » و « هزینه ی کلاس هایت پرداخت شد » باشد یعنی باید منتظر یک اتفاق ناخوشایند در این خانواده بود. این اتفاق دور شدن هر روز نوجوان از والدینش است.
هیچ چیز در یک خانواده مهم تر از ارتباط اعضای خانواده باهم نیست و هیچ چیزی نباید جایگزین مکالمه و صحبت کردن باشد. گذاشتن زمانی برای در کنار هم بودن و صحبت کردن، نوجوان را به خانه بر می گرداند و احتمال آسیب او را کاهش می دهد. بنابراین سعی کنید حتما" زمانی را برای صحبت با او اختصاص دهید. سعی کنید یادتان باشد صحبت های دوستانه باشد نه آمرانه. برای این کار دامنه ی علائق او را شناسایی کنید و در آن زمینه اطلاعاتی را به دست آورید. صحبت با نوجوان درباره ی مسائل مورد علاقه اش شما را به او بیشتر نزدیک می کند و درهای بسته ی رابطه را به سوی شما باز می کند.


6- مقایسه نکنید!

قبول کنیم نوجوان ما فردی منحصر به فرد است؛ او خودش است و بس. توانایی ها و ضعف ها، احساسات، خواسته ها و تمامیت وجود او با دیگران متفاوت است. بنابراین مقایسه کردن هیچ کس با دیگری امکان پذیر نیست. شاید باورش برای تان سخت باشد که بپذیرید همین مثال زدن موفقیت های نوجوانان هم سن و سال او و گفتن این که « مگه تو از اونا چی کم داری؟ » یکی از داس هایی است که با آن به ریشه ی رابطه تان با نوجوان می زنید. به جای این کارها سعی کنید به او در شناخت استعداد ها و توانایی هایش کمک برسانید و بستری را فراهم کنید تا او راحت تر بتواند توانمندی هایش را رشد دهد


7- با او مشورت کنید!

به جای تحمیل مسائل با او مشورت کنید و از او نظر بخواهید. در امور ساده و روزمره ی منزل، برنامه ریزی های تان برای خرید کردن و غیره تا حد امکان از سلیقه ی او هم استفاده کنید و در انجام کارها از او همفکری بخواهید. این کار شما باعث می شود مشورت کردن را یاد بگیرید. بنابراین در تصمیم گیری های مربوط به خودش با شما مشورت خواهد کرد. دقت کنید اگر از شما مشورت خواست اول شنونده ی خوبی باشید. به خوبی گوش دهید و فوری شروع به نصیحت نکنید. بعد از اینکه خوب همه ی حرف ها و احساساتش را درک کردید، راهنمایی هایی را که لازم می بینید به او ارائه دهید و به جایش تصمیم نگیرید بلکه به او پیشنهاد بدهید و نهایتا" مسئولیت تصمیم گیری را به خودش واگذار کنید.


8- احساساتش را بپذیرید!


والدین می بایستی از برخورد های منفی و شدید و کوچک جلوه دادن احساسات نوجوان یا گفتن اینکه چقدر اشتباه کرده است، پرهیز کنند. مثلا" مسخره کردن نوجوان تان وقتی از شکست تیم مورد علاقه ی ورزشی اش ناراحت است، یکی از آن درک نکردن احساسات است. به جای اینکه به او بگویید « خوب حالا از برد و باخت تیم چی به تو می رسه؟ » سعی کنید شدت علاقه ی او را به تیم ورزشی مورد علاقه اش درک یا لااقل سکوت کنید. مسخره کردن او یا بی اهمیت جلوه دادن احساساتش باعث بی اعتماد شدن او به شما می شود و حس می کند دنیای شما خیلی از او دور است، او را نمی فهمید و نمی تواند در بقیه ی زمینه ها نیز روی شما حساب کند. پیش بینی می کند مسخره اش خواهید کرد یا درکش نمی کنید.


9- به اندازه نصیحت کنید!

خیلی از والدین وظیفه ی اصلی پدر یا مادر بودن شان را در نصیحت کردن به نوجوان شان خلاصه می کنند. آنها در صورت بروز مشکل برای نوجوان همیشه با شکایت از وضع پیش آمده با ناراحتی این جمله را مطرح می کنند « باور کنید خودم اندازه ی یک روان شناس می دونم. بارها نصیحتش کردم گفتم این کار و نکن ولی گوش نداد ». غافل از این که خیلی اوقات نوجوانان سؤال و جواب ها و نصیحت های تکراری والدین را کاملا" دیوانه کننده می دانند. آنها در برابر سؤال جواب های بی انتها ی والدین شان جوابی سرسری می دهند یا دقیقا" به والدین چیزی را می گویند که آنها می خواهند بشنوند نه واقعیت را.


10- به نوجوان تان مسئولیت بدهید!

به فرزند نوجوان تان مسئولیت هایی را واگذار کنید. انجام دادن همه ی کارهای او شما را به پدر و مادر نمونه تبدیل نمی کند، بلکه از فرزندتان یک نوجوان بی مسئولیت خواهد ساخت. بنابراین سعی کنید به او مسئولیت هایی بدهید و انجام کارهایش را به خودش واگذار کنید. اجازه دهید با عواقب خوب یا بد این مسئله خودش رو به رو شود. از طرفی، دلیلی ندارد مدام به او دستور دهید و به او گوشزد کنید کارهایش را انجام دهد. به جای تکرار دستورات، که باعث رنجش و عصبانیت او می شود بهتر است آنها را قانونمند کنید و پاداش و تنبیهی برایش در نظر بگیرید و بقیه را به خودش واگذار کنید.


11- الگوی مناسبی باشید!


یک اصل مهم این است که بچه ها بیشتر از اینکه حرف های ما را گوش دهند و به خاطر بسپارند، کارهای ما را می بینند و یاد می گیرند. پدر و مادری که به راحتی دروغ می گویند نمی توانند صداقت را از نوجوان شان انتظار داشته باشند.


12- روشن صحبت کنید!

گاهی خیلی از مشکلات بین والدین و نوجوانان به این خاطر است که والدین موضع گیری روشن و دقیقی ندارند. والدین باید درباره ی قوانین و مقررات خانه دقیق و واضح صحبت کنند و مثلا" خواسته های شان را درباره ی رابطه با دوستان و همکلاسی ها، زمان برگشتن به خانه، شرکت در مهمانی ها، استفاده از اینترنت، موبایل و ... به روشنی مطرح کنند.


13- نوجوان تان را بپذیرید!

پذیرش به معنای تأیید بی چون و چرای نوجوان و همه ی خواسته هایش نیست بلکه به معنای دوست داشتن نوجوان و جدا کردن عمل و رفتار از خود نوجوان است. به این معنا که حتی زمانی که رفتار نوجوان تان را قبول ندارید، به او بگویید او را دوست دارید، می پذیرید، برایش احترام قائل هستید و مشکل شما با رفتار او یا اشتباهی است که انجام داده است. باید نشان دهید کار او را دوست ندارید نه خودش را.


شیرین بهشتی، کارشناس ارشد روان شناسی
گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس