آرامیس مشاور




آشیانه خالی؛ اصطلاحی لطیف برای روزهایی غم انگیز

شاید شما هم اصطلاح «آشیانه خالی» را شنیده باشید . اما منظور از این اصطلاح در روان شناسی چیست؟
دوره سنی 30 تا 65 سال را به صورت معمول به عنوان افراد میانسال می شناسیم. افرادی که به نوعی نسل تکیه گاه نیز به شمار می آیند. از سویی بچه ها و جوان ترها به آنها وابسته اند و از سوی دیگر افراد مسن جهت مراقبت و حمایت از آنها انتظار کمک و رسیدگی دارند. شاید در چیین موقعیت دشواری نیز، کمتر مشکلات احتمالی این نسل دیده می شود. در این جا قصد داریم یکی از مسایل مربوط به این نسل یعنی نسل میانسال را با هم مرور کنیم ؛ سندرم آشیانه خالی.

سندرم آشیانه خالی نوعی احساس اندوه و یا تنهایی است که بعد از اینکه فرزندان به منظور ازدواج ، تحصیل و یا کار خانه را ترک می کنند برای پدر و مادرها روی می دهد. نکته مهم اینکه این احساس اندوه به صورت معمول بیماری نیست، بلکه تنهایی واکنشی طبیعی به تغییری در زندگی است. البته اگر قرار بر شدت یافتن این اندوه باشد، به شکلی که کارکرد عادی فرد را در زندگی مختل کند، در آن صورت دیگر ما با یک بیماری روبه رو خواهیم بود.
سندرم آشیانه خالی می تواند چندان شدید نباشد ، در نتیجه در بسیاری از مواقع قابل شناسایی نیست. با توجه به نکته نیز آمار دقیقی از اینکه چند درصد از مردم دچار این وضعیت می شوند در دسترس نیست؛ اما با قطعیت می توان گفت که همه پدر و مادرها نه تنها دچار این وضعیت نخواهند شد ، که حتی برخی ابزار می کنند که بعد از رفتن فرزندان، تازه فرصت یافته اند به برنامه های مورد علاقه خود برسند . مسافرت بدون بچه ها و به اصطلاح مسافرت مشابه ماه عسل یکی از فرصت هایی است که همسران بعد از سال ها در این زمان خواهند داشت!
اما متاسفانه همه پدر و مادرها فرصت لذت بردن از این زمان فراغت را ندارند و برخی نیز احساس می کنند آشیانه آنها خالی شده است.

واکنش هایی نادرست
شاید برخی تصور کنند سندرم آشیانه خالی نوعی شلوغ کردن ماجرایی ساده است ؛ اما متاسفانه باید گفت که گاهی در نظر نگرفتن این موضوع می تواند پیامدهای ناگواری هم در سلامت روان والدین و هم در زندگی فرزندان داشته باشند. برای نمونه گاهی والدین تمایلی به ازدواج یکی از بچه ها نداشته و به صورتی غیرمستقیم بر سر راه ازدواج و یا اشتغال او سنگ اندازی می کنند. گاهی نیز ممکن است والدین بدون اینکه متوجه باشند در زندگی فرزند متاهل خود دخالت هایی بکنند که نتیجه آن به هم خوردن زندگی مشترک او خواهد بود.

مادران در معرض خطر بیشتر
تجربه نشان داده که احتمال بروز سندرم در مادران بیشتر است، اما این به معنای آن نیست که پدران دچار این مسئله نخواهند شد؛ اما چرا به صورت کلی چنین اندوهی در مادران بیشتر دیده می شود. متخصصان در این زمینه دلایلی را عنوان کرده اند؛ از جمله اینکه مادران در نقش هویتی خود نگهداری و حمایت از فرزندان را نهادینه کرده اند و در نتیجه بعد از جدا شدن فرزندان، از نظر هویتی دچار بحران می شوند.
مادران – بویژه مادران خانه دار- ساعات زیادی از روز را صرف رسیدگی به امور بچه ها می کنند و نبودن فرزندان می تواند در برنامه روزانه آنها اختلال به وجود آورد و همین امر به اضطراب و یا اندوه در آنها بینجامد.
متاسفانه بسیاری از مادران زمانی را برای برنامه های شخصی خود ندارند و البته برنامه ای نیز برای انجام فعالیت های لذت بخش برای خود ترتیب نمی دهند؛ در نتیجه در زمان بیکار شدن، توانایی برنامه ریزی برای فعالیت های مورد علاقه خود را ندارند.
در کنار این موارد می توان به نکته دیگری نیز اشاره داشت و آن عدم بهره مندی بیشتر مادران از قدرت اقتصادی به منظور گردهم آوردن دوباره اعضای خانواده است؛ چرا که یکی از روش های شایع برای دوباره جمع کردن اعضای خانواده دور هم استفاده از قدرت اقتصادی است، به این معنا که برای نمونه به بهانه سفر دسته جمعی یا مهمانی ، بچه ها دوباره در کنار والدین جمع می شوند.
گاهی نیز ممکن است پدر با انجام کمک های مالی به فرزندان خود تلاش کند تا آنها را به خود نزدیک سازد. تامین مسکن برای فرزندان در نزدیکی خود نیز یکی دیگر از گزینه های در پیش روی است؛ اما با توجه به اینکه قدرت اقتصادی به صورت معمول در دست پدر خانه است ، ممکن است مادر نتواند از چنین روشی بهره گیرد و در عوض در زمان احساس نیاز به حضور فرزندان ناچار به استفاده از روش های دیگری چون شکایات جسمی شود.

پدر و مادر ها چه کنند؟
در صورتی که پدر و مادرها بعد از تنها شدن به برخی نکات توجه داشته باشند ، می توانند احتمال بروز سندرک آشیانه خالی را کاهش دهند.
برنامه ریزی برای داشتن برنامه متنوع و شرکت در برنامه هایی چون ورزش مستمر ، کلاس های هنری و یا گشت های کوتاه. خوشبختانه چنین برنامه هایی را بیشتر شهرداری ها با هزینه های منطقی برگزار می کنند.
اصلاح باورهای غیر منطقی مانند «من دیگر به درد نمی خورم »، «بچه ها من را دوست ندارند، وگرنه هر روز به من سر می زدند.»
تعریف اهداف جدید در زندگی ، همچون یادگیری فعالیت هنری جدید.
برقراری روابط با دوستان تازه بویژه افراد هم سن و سال و دارای موقعیت همسان که درک خوبی از موقعیت آنها داشته باشند.

فرزندان چه کنند؟
داشتن ارتباط با پدر و مادر به صورت منسجم و مرتب می تواند یکی از بهترین کمک ها از سوی فرزندان باشد. اگر فرزندان بتوانند به والدین این موضوع را منتقل سازند که نقش آنها در زندگی فرزندانشان به اتمام نرسیده است، کمک مهمی کرده اند. در عین حال بهتر است شما به عنوان فرزند به نکات دیگری نیز توجه داشته باشید :
اگر امکان سر زدن منظم به والدین خود را ندارید ، سعی کنید با تلفن از حال آنها با خبر شوید .
اگر تصور می کنید والدین به ویژه مادر شما با طرح شکایات جسمانی سعی در جلب نظر شما دارد، در عوض طرح این موضوع با او، ارتباط خود را تقویت کنید. در این صورت می توانید امیدوار باشید که مسائل جسمانی نیز کاهش یابد.
توجه داشته باشید که در صورت بروز افسردگی، لازم است شما آنها را برای انجام درمان نزد متخصص ببرید و برای تغییر وضعیت به انها کمک کنید. بنابراین بد نیست که با علائم افسرگی آشنا باشید.

شیوا امینی کارشناس ارشد مشاوره