آرامیس مشاور




مواجهه با آدم های درگیر، معرفی چهار نوع شخصیت مسئله دار

در مجله Psychology today مطلبی با عنوان نحوه مواجهه و رفتار با آدم های مسئله دار یا به قول خودمان درگیز منتشر شده است. نویسنده این مطلب دکتر هارااستروف مارانو» روان شناس امریکایی است.
شگفت آور است که یک برخورد چگونه به سرعت باعث آشفتگی شما می شود. درباره برداشت های خود تردید می کنید. احساس میکنید کار دیوانه واری انجام داده اید در حالی که مانند انسان خوبی رفتار کرده بودید، به بازی گرفته شدن به اشکال مختلف روی می دهد؛ افرادی هستند که کارشان را با آه و ناله انجام می دهند ، عده ای قلدری می کنند، برخی دیگر هم دمدمی مزاج یا جامعه ستیز هستند. اما نکته مشترکی در اکثر آنها هست: الگوی رفتاری آنها تحریک کردن و سپس ایجاد این حس در شماست که دلیلی برای واکنش نشان دادن وجود ندارد و اینکه دلیل همه اینها خود شما هستید. در نتیجه احساس بی ارزش بودن به شما دست می دهد. این ها نشانه های اصلی ای هستند که نمایانگر روبه رو شدن شما با یک انسان سرسخت مسئله دار و درگیر است.

نه! مشکل از شما نیست بلکه از آنهاست . ناراحتی از روبه رو شدن با این تجربه معادل تصادف کردن با ماشینی است که راننده آن پس از تصادف فرار می کند.
اما این کارها فقط به دست افراد جامعه ستیز انجام نمی شود، هر کسی می تواند در لحظاتی از زندگی اش فردی مسئله دار باشد. هریت لرنز، که یک روانشناس در ایالت تگزاس است و کتابی نیز درباره عصبانیت و قواعد روابط بین انسان ها منتشر کرده، می گوید: « همه ما با سابقه از کوره درفتگی و عصبانیت در گذشته، هنگام برخورد با یکدیگر با کوچک ترین تحریکی کنترل خود را از دست می دهیم.» لرنر اضافه می کند: « خصلت های مشخصی هستند که یک فرد را به شخصی که به سختی می توان با ان رابطه داشت تبدیل می کنند. حساسیت هایی همراه با حالت تدافعی که توانایی گوش دادن به حرف دیگران را از بین می برد، تنگ نظری که افراد را به سمت افزایش اعتمادبنفس و بی اهمیت قلمدادکردن دیگران می برد.
تجربه برخورد با این گونه انسان ها معمولاً ما را به این سمت سوق می دهد که رابطه با انها را کم و کمتر کنیم. اما گاهی فرد مسئله دار خواهر، برادر، همکار، رئیس یا حتی مادر شماست و مدیریت رابطه با کم کردن یا قطع کردن آن غیرممکن یا نامطلوب است. در چنین مواردی هدف کسب آمادگی لازم برای برخوردی مناسب است. تلاش ویژه ای لازم است و تا شخصیت شما حفظ شود و آرام باقی بمانید و ناراحتی پیش نیاید.
هر چند به طور معمول حضور چنین افرادی نگران کننده است ، خونسرد بودن در مقابل افراد غیر منطقی کمک می کند متوجه بشوید دقیقا با چه نوعی از مشکل روبه رو هستید. در واقع مزیت شما در آرامش تان است. این کار باعث می شود بتوانید تله عاطفی معینی را، که برای شما آماده شده، پیش بینی کنید . برای مثال، اگر در زندگی مشترک، همسرتان به فردی مسئله دار و درگیر تیدبل شد می توانید از پیشنهادی که لری آبزروز ، روان شناس خانواده ، ارائه کرده است، استفاده کنید؛
لری می گوید: به طور معمول پیشنهاد می شود در چنین موقعیتی گفتگویتان را قطع کنید . شیوه های گوناگونی نیز برای انجام این کار وجود دارد . یکی از شیوه های معمول این است که فریاد بزنید «ازت متنفرم» و در را پشت سر خود بکوبید و بروید. اما من پیشنهاد می کنم که چیزی شبیه این بگویید «من عاشقتم، دوست دارم به خاطر تو اینجا باشم. می خوام انتقاداتت رو بشنوم. اما وقتی برخورد خوبی نداری ، نمی تونم به حرفت گوش بدم. بیا بعد از صبحانه ، یه قرار گفتگوی پانزده دقیقه ای بگذاریم.»
در ادامه به چهار نوع شخصیت درگیر و مسئله دار می پردازیم:

افراد متخاصم
• علائم شناسایی: گاهی انفجاری، واکنشی ، اغلب بد عنق، نیش زن، غیرقابل اعتماد
• کجا آنها را می بینیم: دفاتر خلوت، در اینترنت معمولاً تحت پوشش ناشناس
• چیزی که در هنگام عصبانیت می گویند: «من دارم می یام که او خونه لعنتی رو آتیش بزنم.»
• چهره های سرشناس: مل گیبسون، مایک تایسون، توآمی کمپبل، کریس براون و راسل کرو.
افرادی که ابعاد مطبوع شخصیتی کمی دارند، به طور معمول با خصوصیاتی چون تحریک پذیری، خصومت و غیر مشارکتی بودن معرفی می شوند. فیوز انفجاری آنها بسیار حساس است و معمولاً نیش زدن و غیرقابل اعتماد هستند. آنان توانایی بازبینی رفتار خود را ندارند و در برابر انتقاد بسیار تند و حساس هستند. به دست آوردن دل دیگران جزء توانایی های آنها نیست و علاقه ای هم داشتن این مهارت ندارند. لرنر می گوید مسئله در واکنش های آنها در شرایط هیجانی است و این حرارت و شدت در طرف مقابلی که با انها روبه رو می شوید نیز افزایش می یابد. در نتیجه فقط این افراد عصبانی نیستند، بلکه شمایی که انتقادات آنها را به جان می خرید هم شاید شدیداً احساس بی عدالتی کنید . فرد متخاصم چندان از فکر خود استفاده نمی کند و شاید چیزی از حرف های شما را هم نفهمد. برخورد مناسب با افراد عصبانی نیاز به بلوغ و پختگی هیجانی بالایی دارد. واکنش شدید نشان دادن مسری است و شا هم در چنین موقعیتی احتمال دارد عصبانی شوید.
یکی از مظاهر متداول رفتار خصمانه ، به خصوص در محیط های کاری، رئیس ضعیف کش است. چنین افراد از قدرت خود سوء استفاده می کنند . آنها شما را جلوی دیگران تحقیر می کنند، بد دهن هستند. کنترل شدیدی به افراد زیر دست خود اعمال و مسائل بسیار جزئی را هم مدیریت می کنند. آنها فقط مخالف نیستند ، بلکه رفتار تحقیر آمیز و انتقادات غیر منصفانه ای نیز در برخورد با شما دارند. اگر ضعیف کش ها از نظر مهارت کاری افرادی کاآرمد باشند از مجازات های احتمالی مصون خواهند بود. در نتیجه آنها فشار بیشتری به زیردستی ها می آورند تا گردش کار را بالا ببرند. در شرکت هایی که ارزش گذاری براساس حجم کار انجام می شود فرار کردن از دست ضعیف کش های موفق ممکن نیست، زیرا اهمیتی ندارد آنها تا چه حد مشکل درست می کنند. مانند کودکان ضعیف کش ، روسای ضعیف کش هم به رفتار خود نگاه انتقادی ندارند معمولاً خود را بهتر از دیگران می دادند و نسبت به احساسات پرسنل شان توجهی نمی کنند . به طور عمدی از قدرت خود سوء استفاده می کنند، تا افرادی را که در موقعیت هایی پایین تری قرار دارند آزار دهند. مقابله کردن با یک ضعیف کش ممکن و اغلب ضروری است، اما این کار را باید با آرامش و حرفه ای انجام داد و البته نه در حضور دیگران، این کار فعالیتی پشت درهای بسته است.
ضعیف کش ها هرگز پیش چشم تماشاگران عقب نشینی نمی کنند. باید به یک ضعیف کش بگویید رفتارش پذیرفتنی نیست و البته مشخص کنید دقیقاً کدام کار او بد بوده است. «تو نمی تونی منو جلو دیگران کوچک کنی» و به طور خلاصه به او بگویید چطور می خواهید رفتارش را جبران کند. «ازت می خواهم در حضور دیگران از من حمایت کنی. هر موضوعی که در کار تو مربوط به من می شه قابل گفتگوی خصوصی است.»
پرخاشگری منفعلانه ، گونه ای بسیار قابل مشاهده از رفتار خصمانه است. مدلی که در آن رفتار خصمانه مخفیانه است و به شکل غیر واضحی بیان می شود؛ با شیوه های مخفیانه چوب لای چرخ پروژه کسی گذاشتن مثلا با پاسخ مناسب ندادن به درخواستی مشروع .اغلب مشکل است که در چنین مواردی خصومت را تشخیص داد ، اما نتایج معمولا مشخص است؛ اهداف و رویاهای شما بر باد می رود. این افراد همکاری تان را برای انجام کارها توجیه می کنند، اما اطلاعات مهمی را، که برای انجام آنها ضروری است در اختیار شما نمی گذارند.
کلماتی نیش دار یکی از ابزارهای معمول پرخاشگری منفعلانه است و سرخوردگی نتجه معمول آن؛ متوجه می شوید ناراحت و ناامید هستید اما نمی توانید به طور کامل مطمئن شوید محق هستید . در طول زمان اعتماد به هر پیشنهادی که فرد پرخاشگر منفعل ارائه می دهد غیر ممکن یا بسیار مشکل است.

افراد حساس به عدم پذیرش توسط دیگران
• علائم شناسایی : به طور مداوم در حال زیر نظر داشتن بی اعتنایی ها هستند، چه آنهایی که واقعاً روی داده اند و چه آنهایی تصور می کنند روی داده اند. کنایه ها را در خود می بیند. رفتارشان در بالاترین حد ناز و اداست.
• کجا آنها را می بینیم : در صندوق پستی الکترونیکی تان (به احتمال زیاد در ایمیلی که در آن خواسته شده بگویید چرا به یک تماس پاسخ نداده اید)، پشت صحنه نمایش یا کنسرت ها، شب شعر.
• چیزی که در هنگام عصبانیت می گویند: «بابت چیزی از دست من ناراحتی؟»
• چهره های سرشناس: مرلین مونرو، پرنسس دایانا و میشل کارتیه
فردحساس به عدم پذیرش از سوی دیگران ، نسبت به هر چیزی، که نشان دهد او را دوست ندارید یا با او مخالف هستید یا کاری که او می خواسته را انجام نداده اید واکنش عصبی نشان می دهد. همه چیز را ترجمه می کند و از این زاویه می بیند که «تو یه جورایی به من بی احترامی کردی یا منو دوست نداری» مارک لری ، استاد روان شناسی دانشگاه دوک می گوید : «این کار سختی است چرا که شما انگار باید در فضای اطراف آنها، که با پوسته تخم مرغ پوشیده شده است، راه بروید و حواس تان باشد که هر چیزی می گویید یا انجام می دهید روی نقاط حساس ذهنی آنها اثر نگذارد و آنها فکر نکنند شما آنها را بی ارزش قلمداد کرده اید.»
تهدید علیه این ادم ها در هر جایی پنهان شده است؛ افرادی که به دقت محیط خود را زیر نظر دارند تا علائم نادیده گرفته شدن خود را بیابند. شواهد را مورد بررسی مجدد قرار می دهند و رفتارهای اشتباه شما را در قبال خودشان پیدا می کنند. نکته کنایه آمیز اینجاست که در روابط با دیگران و در طول زمان زودرنجی ، منفی بافی و شک داشتن به خود باعث می شود دیگران به تدریج از آنها دوری کند.
افراد حساس به طرد شدن رفتار حساسیت آمیز خود را فقط برای پی بردن به بی اعتنایی های دیگران انجام نمی دهند، بلکه آنان انتظار طرد شدن را دارند و سعی می کنند از آن پیشگیری کنند. همچنین، وقتی رفتار شخصی با انها از روی تفکر و با استراتژی مناسبی باشد، به طور خودکار واکنش نشان می دهند. طرد شدن یا احساس خطر از آن، باعث می شود آنان متخاصم شوند. پرخاشگری واکنشی شان بیشتر نزدیک به واکنش منفعلانه است تا تخاصم علنی، اما رفتار همراه با تاز وادای آنان شکلی از رفتار پرخاشگرانه خواهد بود که نتیجه حساسیت به طرد شدن است. متاسفانه تعداد چنین افرادی به شکل روافزونی در حال افزایش است.
ترس از طرد شدن می تواند باعث از کار باز ایستادن چیزهایی می شود: در محیط کار، می تواند باعث شود افراد وظایف جدید را بر عهده نگیرند ، در عوض تعداد زیادی توضیح غیرمنطقی سر هم کنند که چرا پروژه های جدید یا استخدام های جدید اشتباهند. چنین همکاری شاید میلی به گرفتن راهنمایی یا درخواست کمک در وضعیتی ضروری نداشته باشد، چرا که از طرد شدن واهمه دارد در نتیجه شما و کارتان با توجه به این عدم برقراری ارتباط با مشکل روبرو می شوید.
محیط های رقابتی هم بدترین وضعیت را برای این گونه افراد به وجود می آورند.

همیشه مخالف
• علائم شناسایی: بی قراری، بدبینی، اشکال تراشی و مخالف با ایده های دیگران.
• کجا آنها را می بینیم: اتاق های چت اینترنتی، بلاک های سیاسی و مطب دکترها
• چیزی که در هنگام عصبانیت می گویند: «بله ، اما ...»
• چهره های سرشناس: وودی آلن، لری دیوید و هارولد کمپینگ
تجربه شما پس از روی دادن یک ناکامی کوچک چیست؟ این تجربه برای یک فرد همیشه مخالف، عصبی و روان رنجور به طور معمول با ناخشنودی ، بی قراری و تحرک سریع احساسات همراه است. لری معتقد است: «این افراد نمی دانند افراد مسئله داری هستند.» لری اضافه می کند «به سرعت روی اعصاب دیگران راه می روند . پرتوقع هستند و درباره همه چیز که آنها را طور خاص در محیط کار مسئله دار می سازد این است که مستعد کار شکنی اند . نگران اشتباه انجام شدن کارها هستند و با عقاید دیگران مخالفت می کنند. زیاد نه می گویند و با تکرارمنفی بافی ، تردید دیگران را برمی انگیزند و قوت قلب را از طراحان ایده های بدیع می گیرند.
یکی از صفات بارز این افراد شیوه بدبینانه تفکرشان است که به این فکر می کنند «چه اتفاق بد دیگری در زندگی من خواهد افتاد؟» لری می گوید گرچه این افراد در قبال مسئله دار بودن خود بی گناه هستند با این حال مواجه شدن با آنان مشکل است، زیرا همواره خواهند گفت : «بله، اما...».
تلاش برای بیرون کشیدن این افراد از فضای ذهنی شان کاری بیهوده است. معمولاً نسبت به تاثیرپذیری از بیرون مصون هستند. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که بدون این که آنان را تایید کنید درک شان کنید. مثلا بگویید «تجربه من کاملاً متفاوت است.»
راهکار اساسی در برخورد با افراد مسئله دار از هر نوع آن که باشند این است که حضور آرام خود را در فضاهای بسیار شدید احساسی حفظ کنیم. «باید واکنش شخصی را کاهش دهید، حتی اگر معنای آن کشیدن نفس عمیق برای آرام شدن باشد.» هریت لرنر اضافه می کند «این کار شما را قادر می سازد خوب گوش کنید و بفهمید افراد دیگر چه می گویند و به جای این که در بحثی بی ثمر شرکت کنید، به روشنی واکنش نشان دهید.»

افراد خودخواه
• علائم شناسایی : منافع شخصی در اولویت همیشگی آنها. همه چیز را شخصی می گیرند . امکان توافق را باقی نمی گذارند . تاکید دارند از دید همه به عنوان شخصی که حق دارد شناخته شوند.
• کجا آنها را می بینیم: برنامه های تلویزیونی بر پایه گفتگو، مجلس و کنگره و مدرسه یا دانشگاه هنر.
• چیزی که در هنگام عصبانیت می گیوند: «این مسیر منه یا اتوبان؟»
• چهره های سرشناس: پاریس هیلتون و کریس کریستی
این گروه از مردم احساس می کنند در هر چیزی که روی می دهد در اولویت هستند . لری معتقد است عده ای این گونه افراد رو به فزونی است که آنها را مسئله دار می کند. خواسته های بی امان آنان به همراه ناتوانی شان در رسیدن به توافق است. « در اوج مشکلات ملموس، لایه ای از سمبولیسم را اضافه می کنند، که همه چیز را درباره آنان شکل می دهد.» لری اضافه می کند «به جای این که سعی به رفع مشکل کنند زندگی خود را براساس معانی نمادین می گذارند.»
لری معتقد است که افراد خودخواه و هم خودمحورها دنیا را از زاویه ای می بینند که خود در مرکز آن قرار دارند، اما افراد خودخواه به طور خاص مستعدند در شرایطی که خواسته های آنان تامین نشود واکنش شدید نشان دهند.
لری که مدت طولانی در مورد «روان شناسی شخصیت » کار کرده است می گوید: در بحث های کنگره آمریکا ژست های متعددی از این تیپ دیده می شود، افرادی که می گویند «من مجبورم به همه نشان دهم حق با من است. و صحبت هایی این چنینی به جای اینکه تلاش کنند تا مشکل را حل کنند.» چنین افرادی تصور می کنند حق صدرصد با آنهاست و دیگران هم باید این گونه به آنان نگاه کنند. فکر می کنند اتفاقات باید مطابق نظرشان روی دهد.
کسی که یقین دارد دیدگاه ها، باورها و ارزش های او صحیح است نمی تواند گفتگویی مصالحه جویانه را تحمل کند. این راه من است و راه دیگری ممکن نیست . لری آبزروز می گوید«این افراد روابط، کارها و حتی جوامع را ویران می کنند. » همچنین اضافه می کند زمان هایی هست که هر کسی می تواند در آن زمان خودخواه باشد «به مانند این است که در لحظه ای یک اتفاق دکمه ای را فشار می دهد و ما جزء خودخواه ها می شویم و چشم اندازهای دیگر را از دست می دهیم.» اما در مورد افراد واقعاً خودخواه چنین واکنشی مستقل از محرک ها انجام می شود.
لری به همراه همکارش در دانشگاه دوک، بر روی این مسئله تحقیق می کنند که چگونه افراد خودخواه و خیلی خودخواه مستعد فعالیت انفرادی هستند.
آبزروز می گوید این کاملا طبیعی است که افراد منافع خود را در اولویت قرار دهند. اگراین طور نبود امکان بقا برای هیچ حیوانی مهیا نمی باشد. مردم همیشه درباره منافع خود خودخواه هستند. لری توضیح می دهد: «امروزه خودخواهی در حال رشد است چرا که بسیاری از قید و بندهایی که سنت در رفتار آدم ها ایجاد می کرد از بین رفته اند.»
در گذشته این که عصبانیت به عنوان نقصانی در شخصیت افراد شناخته شود موضوعی عادی بود. امروزه وقتی مردم با دیگران توافق نظر ندارند با کوچک ترین تحریکی از کوره در می روند. ما دیگر خویشتن داری را یک ارزش نمی دانیم لری معتقد است برنامه های تلویزیونی در دهه های گذشته کمک کرده اند خودخواهی زاد و ولد کند. زیرا اساس این برنامه ها بر واکنش های غیرعادی مردم روی چیزهایی است که یا هیچ نتیجه و اهمیتی ندارند یا نتیجه و اهمیت شان اندک است.

هفت شیوه خنثی کردن یک فرد مسئله مدار و درگیر
سوزان بیالی شیوه های برخورد با افراد نامعقول را توضیح می دهد.
1. زمانی را که با این افراد می گذرانید کمتر کنید. روابط متقابل را تا پایین ترین حد کم کنید.
2. رابطه را منطقی نگه دارید . ارتباطات باید براساس واقعیت و با کمترین جزئیات شکل گرفته باشند. سعی نکنید با افراد مسئله دار ارتباط برقرار کنید و دنبال دلیل برای رفتار و حرف های شان بگردید. پاسخ های آنان معمولا شما را ناراحت می کند.
3. در گفتگو روی آنها تمرکز کنید. یک راه پیشگیری از آلت دست قرار گرفتن یا تحریف شدن حرف های تان به دست آنان این است که صحبت هایتان را در کوتاه ترین اندازه ممکن به زبان بیاورید. یدتان باشد که آنها در جریان گفتگو جایگاه بسیار امن تری نسبت به شما دارند.
4. این رویا را که روزی تبدیل به انسانی خواهند شد که شما دوست دارید را فراموش کنید . وقت هایی هست که ما خاطراتی با آدم هایی به عنوان دوست ، نامزد یا هر چیز دیگر داریم، اما این افراد در نهایت با ناامید کردن شما رابطه را به پایان خواهند رساند.
5. از موضوعاتی که می توانند شما را به دردسر بیندازند دوری کنید. پیش از هر کنش متقابل با یک فرد مسئله دار موضوع را در ذهن تان بررسی و در صورت بروز مشکل از ان دوری کنید.
6. سعی نکنید نوع نگاه تان به زندگی را به آنان بفهمانید. خودتان را توضیح ندهید. آنها این را نمی خواهند و شما فقط به خاطر کوشش بیهوده تان احساس تان را بدتر خواهید کرد.
7. حواستان را پرت کنید . خودتان را سرگرم چیزی کنید، یا با شخص سومی وارد گفتگو شوید.

دکتر هارااستروف مارانو، مجله Psychology today مترجم : امیر فیروزی راد