آرامیس مشاور




آگاهی از شخصیتی که مختل است.

آگاهی از سلامت شخصیت قبل از اردواج

همه ما هنگام انتخاب همسر به سلامت جسمانی طرف مقابل توجه می کنیم، حتی ممکن است در این مورد زیاده روی کرده و به خاطر یک نقص جسمانی کوچک و بی اهمیت از ازدواج با وی منصرف شویم، اما متاسفانه از کنار مسئله ای مهم تر به نام سلامت روان به راحتی می گذریم. نتیجه پژوهش های متعدد نشان داده اند که یکی از ارکان زندگی زناشویی موفق، سلامت روان زوجین است.
در این میان مسائل مربوط به سلامت روان اختلالات شخصیت به دلیل تاثیر مداوم و گسترده ای که بر زندگی فرد مبتلا و اطرافیانش می گذارند و همچنین به دلیل شیوع تقریبا زیاد آنها در جامعه از اهمیت خاصی برخوردارند.

صفات شخصیتی الگوهای پایداری از ادراک، برقراری ارتباط و تفکر درباره محیط و خویشتن هستند که در گستره وسیعی از زمینه های شخصی و اجتماعی ظاهر می شوند. تنها هنگامی که ویژگی های شخصیتی انعطاف ناپذیر و ناسازگار باشند و موجب اختلال قابل ملاحظه ای در عملکرد و روابط فرد یا پریشانی ذهنی وی شوند، اختلالات شخصیت را تشکیل می دهند.

یکی از از دلایلی که ما به سلامت شخصیت افراد اهمیت زیادی نمی دهیم، این است که نمی دانیم سلامت شخصیت به چه معناست، از طرف دیگر شناسایی اختلالات شخصیت کار ساده ای نیست و تنها پس از گذشت مدتی از رابطه با افراد مبتلاست که طرف مقابل به چیزی غیر عادی در این رابطه پی می برد.


ویژگی های اختلال شخصیت
گرچه به دلیل گسترده بودن طیف اختلالات شخصیت افراد مبتلا خصوصیات متنوعی را نشان می دهند، اما چند ویژگی در همه افراد مبتلا به انواع گوناگون این اختلالات وجود دارد. عبارتند از:


خود محوری

افراد مبتلا به اختلال شخصیت به کرات از جملاتی نظیر «من می خواهم»، «من دوست دارم» و ... استفاده می کنند. فرد دارای سلامت شخصیت هنگام تصمیم گیری به همان اندازه که نیازها و خواسته های خودش را در نظر می گیرد، نیازها و خواسته های دیگران را مدنظر قرار می دهد، اما افراد مبتلا به اختلال شخصیت فقط و فقط به خواسته های خودشان فکر می کند و بر مبنای آن تصمیم می گیرند. این رفتار در روابط این افراد نیز مشهود است. آنها زمانی با کسی رابطه برقرار می کنند که حس کنند این رابطه برایشان منفعت دارد و زمانی که تصور کنند رابطه دیگر برایشان سودی ندارد، به راحتی به آن خاتمه می دهند.
نپذیرفتن مسئولیت شخصی برای رفتارهای نامطلوب افراد مبتلا به اختلال شخصیت تقریبا هیچ گاه مسئولیت رفتارهای نابهنجار خود را نمی پذیرند. آنها دیگران را سرزنش کرده، کارهایشان را توجیه می کنند، ادعا می کنند که سوء تفاهمی پیش آمده، و سپس چنین وانمود می کنند که قربانی شرایطی که در آن قراردارند، هستند. افراد مبتلایی که به طرف مقابلشان آسیب جسمانی می زنند، معمولا فرد قربانی را مقصر می دانند. برای مثال، می گویند:«تقصیر خودت بود چرا این قدر مرا عصبانی می کنی که مجبور شوم دست رویت بلند کنم؟»
این جنبه از اختلال شخصیت به ویژه هنگامی که فرد مبتلا والد باشد، بسیار آسیب زننده است. این گونه والدین به خاطر بدرفتارها و بی توجهی هایشان فرزندانشان را توبیخ می کنند. آنها به فرزندانشان می گویند که مسئول افسردگی، بیکاری، فقر، خشمگینی و دیگر مشکلات والدینشان هستند.

توجه به خویشتن

افکار، احساسات و رفتارهای مبتلا به اختلال شخصت، بهنجار نیست. با این حال، انها همه رفتارهایشان را توجبه می کنند. از آنجایی که تصور می کنند قربانی شرایط جامعه یا دیگران هستند، به خود حق می دهند که از دیگران سوء استفاده کند، دیگران را فریب دهند و با آنها بدرفتاری کنند. افراد بهنجار در اکثر مواقع نمی توانند توجیهات آنها را بپذیرند.


عواطف و احساسات سطحی

احساسات و هیجان های افراد مبتلا به اختلال شخصیت،سطحی و متغیر است. این افراد نمونه بارز جمله «امروز عاشق است و فردا فارغ» هستند. از آنجایی که خیلی زود ناراحت می شوند، ممکن است در عرض چند لحظه عشقشان تبدیل به نفرت شود و همسر خود را چنان مقصر بدانندکه بدون هیچ توضیحی وی را برای همیشه ترک کنند.


متعهد نبودن به اخلاقیات

افراد مبتلا به اختلال شخصیت با افتخار و به کرات جمله «من هر کاری که بخواهم انجام می دهم» را به کار می برند و در عمل هم برای رسیدن به اهدافشان از هیچ کاری رویگردان نیستند. آنها مرزهای فردی و اجتماعی محدودی برای خود قائل هستند و به جمله «هدف وسیله را توجیه می کند» اعتقاد دارند.


روابط اجتماعی نامطلوب

هیچ کس نمی توانند با افراد مبتلا به انواع شخصیت رابطه ای آرامبخش، خوشایند و طولانی مدت داشته باشد. ناتوانی این افراد در درک احساسات و نیازهای دیگران و احترام گذاشتن به آنها موجب می شود افرادی که با انها رابطه دارند، احساس استرس و ناراحتی کنند. به طور کلی این افراد از برقراری رابطه سالم با دیگران ناتوان هستند.


متناقض بودن گفتار و رفتار

یک فرد صادق کسی است که بین گفتار و رفتارش هماهنگی تقریبا کاملی وجود دارد. زمانی که شخصی چند بار به شما قولی می دهد و هر بار به تعهدش عمل می کند، این کار وی موجب می شود که اعتماد شما به او بیشتر شود. در افراد مبتلا به اختلال شخصیت به دلیل عواطف سطحی و عدم پایبندی به مسائل اخلاقی، اختلاف میان حرف و عمل بسیار زیاد است. این مطلب در طولانی مدت سبب از بین رفتن اعتماد شریک زندگی نسبت به فرد می شود.


عدم نیاز به تغییر

چون اختلالت شخصیت، الگوهای پایداری از افکار و رفتار هستندکه معمولا از سنین کم (دوران نوجوانی) آغاز شده اند، فرد به آنها عادت کرده و دلیلی برای تغییر دادن خود نمی بیند . از افراد مبتلا به آنها کاملا سالم هستند و این دیگرانند که باید خود را تغییر دهند.
تشخیص اختلالات روانی ، مانند بیماری های جسمانی کار افراد عادی نیست. همان طور که ما برای رفع مشکلات جسمانی مان به پزشکان متخصص مراجعه می کنیم، برای برطرف شدن شک و تردیدمان و آگاهی از سلامت شخصیت همسر آینده مان نیز باید به متخصصان سلامت روان مراجعه کنیم. روان شناسان و مشاوران از طریق مصاحبه و آزمون های روانی می توانند به وجودمان این اختلالات و نوع آن پی ببرند. ما باید این نکته را نیز مدنظر داشته باشیم که همه افراد دارای ویژگی هایی هستند که ممکن است از نظر ما پسندیده نباشند، تنها در صورتی این ویژگی ها مشکل جدی ایجاد می کنند که به صورت مداوم مشاهده شوند و جزئی از رفتار عادی فرد باشند.
و نکته آخر اینکه هیچ یک از انواع اختلالات شخصیت به خودی خود و بدون درمان بهبود نمی یابند.

زهره قربانی، کارشناس ارشد روان شناسی
گردآوری: مرکز مشاوره روانشناسی آرامیس