آرامیس مشاور




تغییرات ساختار خانواده در اثر درآمد بیشتر خانم خانه

اگر این ورق برگردد...
بالاتر بودن درآمد خانم در خانواده، می تواند برتمام روابط در سیستم خانواده تاثیر بگذارد. گاهی اوقات این تغییرات می تواند آسیب هایی جدی برای فرزندان خانواده به همراه داشته باشد.
طی سال های اخیر، دیدگاه زنان و مردان درباره زندگی خانوادگی تغییر کرده است . امروزه در اغلب کشورها سبک زندگی از خانواده هایی با یک نان آور ، به سمت خانواده هایی با دو نفر شاغل تغییر کرده، به گونه ای که زوج های هر دو شاغل، تعداد زیادی از زوج ها را تشکیل می دهند. (استولتزلوییک، 1992).

تصویر خانواده سنتی این است که در آن یک مرد در خارج از خانه کار می کند و فرزندان و همسر همه از درآمد او گذران زندگی می کنند، اما تصویر خانواده امروزی، زن و مردی با مشغله زیاد یا زن و مردی شاغل در بیرون از خانه را نشان می دهد که تعارض های شدیدی را بین نقش های خانوادگی و کاری تجربه می کنند. (کوپر، 1991)

در اغلب در موارد ، خانواده امروزی شامل زن و مردی است که هر دو بیرون از خانه کار می کنند و هر دو درآمد دارند. تغییر در نقش های سنتی زن و مرد در اثر شاغل شدن زنان، این خطر را ایجاد می کند که سیستم خانواده با دگرگونی شدیدی مواجه شود. مخصوصاً زمانی که میزان درآمد زن از مرد بیشتر است، احتمال این تغییر شدیدتر است. درآمد بیشتر زن، در صورت مدیریت نشدن می تواند تعارضات شدیدی را ایجاد کرده و عملکرد خانواده را مختل نماید. درآمد هر دو عضو زیر سیستم والدینی یعنی زن و مرد ، تاثیر دوگانه و متضادی برعملکرد خانواده دارد. درآمد بیشتر می تواند کیفیت زندگی را ارتقا دهد و یا می تواند کیفیت عملکرد خانواده را کاهش داده و آسیب زننده باشد. اما در صورت بروز چه مسائلی می گوییم تاثیرات منفی بیش از موارد مثبت است؟

تغییر در هرم قدرت
از عمده ترین تاثیرات منفی درآمد بیشتر زن نسبت به شوهر، تغییری است که در ساخت خانواده و سلسله مراتب قدرت ایجاد می کند. در خانواده سنتی، فرزندان و همسر از مرد انتظار دارند از نظر اقتصادی آنها را تامین کند . تامین اقتصادی قدرت تاثیر گذاری تربیتی را نیز به او می دهد. به عبارتی ، بخشی از نقش تربیتی پدر ناشی از این است که نبض اقتصاد خانواده را در اختیار دارد. موقعیت زیر را تصور کنید:
« پسر سیزده ساله ای درخواست می کند گوشی موبایل برایش خریداری شود. پدر عنوان می کند به گوشی مبایل نیازی نداری و به همین دلیل برایت نمی خرم. اما مادر می گوید پسرم خودم برایت می خرم. مادر در نهایت از درآمد خود، خواسته پسر را برآورده می کند.» در این خانواده ساختار قدرت به این دلیل تغییر کرده و در اثر شرایط پیش آمده پسر از پدر تاثیرپذیری ندارد. به عبارتی ، در هرم قدرت خانواده ، نقش پدر تنزل یافته است. در این گونه مواقع، حتی گاهی فرزندان پدر را به پدری نیز قبول ندارند و در مقابل درخواست های او می گویند: تو که مسئول ما نیستی، مادر ما را تامین می کند! باید توجه داشته باشیم که تنزل نقش پدر برای اینده خانواده خطرناک است.
با ادامه این روند در این خانواده، درخواست های مالی فرزندان همراه با افزایش سن بیشتر می شود و مادر به دلیل نقش مادری گاهی توان ایستادگی در مقابل آنها را ندارد. این یعنی هرج و مرج در خانواده. در شرایط بسیار وخیم ما شاهد خانواده هایی هستیم که در آنها فرزندان به مادر پیشنهاد جدایی از پدر را می دهند! پسری به مادر خود می گفت: مامان، چرا با این مرد زندگی می کنی، هشتصد هزار تومان درآمد او چه دردی از ما را درمان می کند، با سه میلیون تومان خودت زندگی می کنیم. اینجا تصمیم گیرنده خانواده پسر است که البته قدرت مالی مادر و برخوردهای اشتباه او این نقش را به او داده است. در این مورد، درآمد بیشتر مادر ، مرزها را نیز تخریب کرده است، به گونه ای که عملکرد زیر سیستم والدینی مختل شده است. بعضی اوقات نیز زنی که درآمد بیشتری دارد، به شوهرش احساس نیاز نمی کند و این فقدان احساس نیاز ، در رابطه روانشناختی آنها دخالت کرده و زیر سیستم زن و شوهری را تخریب می کند. برخی از مردان نیز درامد بیشتری زن را تهدید قلمداد کرده و با آن مبارزه می کنند.

تغییر در اقتدار
در زندگی خانوادگی، داشتن فرزندان سالم و رشد یافته اهمیتی اساسی، مخصوصاً در فرهنگ ما دارد. اگر مهم ترین نقش زیر سیستم والدینی را در نظام خانواده نقش تربیتی بدانیم، موفقیت در ایفای این نقش، هماهنگی و یکپارچگی زن و شوهر را می طلبد. البته لازمه تربیت ، اقتدار والدینی کاهش یابد یا باعث شود پدر و مادر در اهمال نقش تربیتی ناهماهنگ عمل کنند ، تربیت فرزندان سالم با مشکل مواجه می کند . درآمد بیشتر زن می تواند (البته نه لزوماً) هماهنگی والدین را در اعمال نقش تربیتی برهم زده و اقتدار والدینی را با مشکل مواجه کند. زمانی که فرزندان احساس کنند اگر یکی از والدین خواسته های اقتصادی آنها را برآورده نکند دیگری این کار را می کند، اقتدار والدینی و نقش تربیتی آنها در هم شکسته است. بعضاً با مواردی برخورد می کنیم که والدین به طور محترمانه فرزندان را تقسیم کرده اند. یکی از آنها نیازهای دختر را و دیگری نیازهای پسر را برآورده می کند و عاقبت این خانواده ...

تغییر در نقش ها
تغییر دیگری که در اثر درآمد بیشتر زن در ساخت خانواده ایجاد می شود، تغییر نقش ها است. در فرهنگ اسلامی ما، تامین اقتصادی خانواده برعهده مرد است. به عبارتی، از مسئولیت های مرد تلاش برای تامین مایحتاج زن و فرزندان است. گاهی اتفاق می افتد که در اثر درآمد اقتصادی بیشتر زن به مرد ، مرد با خیال راحت از اینکه درخانواده مشکل اقتصادی وجود ندارد، تلاش خود را کاهش داده و وظیفه تامین زندگی را برعهده زن می گذارد. این تغییر نقش و تبدیل شدن مرد به عنصری بی مسئولیت می تواند در هویت یابی فرزندان و همانند سازی سالم آنان خلل ایجاد نماید.

مهم مدیریت است
البته در صورتی که پولی که وارد خانواده می شود مدیریت شود و در خدمت جنگ قدرت بین زن و مرد قرار نگیرد، مسلماً درامد بیشتر زن و مرد، کیفیت زندگی و در نتیجه کیفیت تربیت فرزندان را ارتقا می بخشد . برای پیشگیری از مشکلات مطرح شده، زمانی که زن و مرد هر دو شاغل هستند و مخصوصاً زمانی که درامد زن از مرد بیشتر است، زن و شوهر باید توان مدیریت این شرایط را داشته باشند تا پول بیشتر به مشکلات بیشتر منجر نشود. البته وظیفه درمانگران خانواده نیز در این بین اساسی است.


دکتر علی محمد نظری، مشاور