آرامیس مشاور




چرا برخی مردان به دنبال مادر هستند، نه همسر؟

همسرت ، مادر تو نیست!
«مواظب باش کیف پولت را فراموش نکنی»! «می دانی ماشین بنزین ندارد؟» «اگر با این لباس نازک بیرون بروی حتما سرما می خوری».
انگار هنوز بزرگ نشده ... مدام باید برای کارهای مختلف پند و موعظه اش کنم... همیشه باید کارهاش روبه یادش بیاورم... احساس می کنم اگر همراهش نباشم یک جایی متضرر میشه... توانایی مدیریت پولش رو نداره و خیلی واقع به راحتی وسایلش رو گم میکنه ... برای تصمیم گیری خیلی به من تکیه داره و این کار به تنهایی براش ازار دهنده است.

بسیاری از شما با این گروه از آقایان آشنایی دارید. این افراد همیشه نیاز دارند تا یک زن در نقش مادری حمایت کننده همراه شان باشد. برای آنها تفاوتی نمی کند این زن مادر باشد یا همسر. انتظاری که از او دارند تقریباً از یک نوع بوده و شبیه به حمایت های مادرانه است. بسیاری از آنها حتی در انتخاب خود برای همسری هم ملاک هایی خاص و ویژه را مدنظر قرار می دهند . آنها تمایل دارند تا همسر خود را از میان دخترانی بزرگ تر و با تحصیلات بیشتر و شاغل در حیطه ای قابل اطمینان انتخاب کنند تا بتواند نقش مادری را برایشان به خوبی ایفا کند.
اگر بخواهیم مروری بر ویژگی های این گونه مردان داشته باشیم، می توانیم به خصیصه های گوناگونی در شخصیت این مردان برای طلب کردن این حمایت ها اشاره کنیم.
مردانی با اعتماد به نفس رشد نیافته و ضعیف همواره به حمایت نیاز دارند. اگر چه غرور مردانه آنها اجازه نمی دهد تا به صورت مستقیم این نیاز خود را اظهار و آشکارا حمایت کنند، اما این اقایان معمولا به صورت غیرستقیم حمایت طلب هستند و همسر خود را روش های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی تشویق می کنند. بگذریم از اینکه معمولاً پس از این ارائه خدمات، دلخوری خود را اعلام می کنند و اعتراض خود را به همسرشان مبنی بر گرفتن استقلال و آزادی، ایجاد محدودیت، روحیه مستبدانه و تحکم آمیز ابراز می کنند.
گروه دوم به مردانی اختصاص دارد که نتوانسته اند بخش والد و بالغ خود را رشد دهند و به خوبی از عهده مسئولیت های زندگی برآیند. چنین افرادی ذاتاً برای اداره امور شخصی به کمک نیاز دارند؛ چرا که بدون کمک نمی توانند کارهاه را به ثمر برسانند و از مهارت های یک زندگی معمولی محرومند. انان اغلب از کودک بی تدبیر و احساساتی و بی تامل وجودشان استفاده می کنند و با شکست های پی درپی روبه رو می شوند، به همین دلیل عادت کرده اند تا برای مواجه نشدن بیشتر با نتایج نامطلوب همواره از شخصی کمک بگیرند و حمایتش را بطلبند. این شخص در دوران مجردی، مادر و در دوران تاهل، همسرآنهاست.
گروه سوم را مردانی تشکیل می دهند که مادرانی قدرت طلب و سالار داشته و همواره در زندگی آموخته اند که برای کلیه امور با نظر و تصمیم های او هماهنگ بوده و طبق میل و اراده مادرشان رفتار کنند. در نظر این مردان، خانم ها مدیریت اصلی خانه را برعهده دارند و تصمیم گیرنده نهایی آنها هستند. بنابراین در گستره زیادی از زندگی شان اختیارت فراوانی را به همسرشان می سپارند.

باران رحمتی، ارشناس ارشد روان شناسی