آرامیس مشاور




او همسرت است، نه پدر یا مادرت!

گاهی فکر می کنیم از رفتار همسرمان ناراحت شده ایم، اما یاد آوری رفتار های والدین مان ما را ناراحت کرده است.
حتما" شما هم این تجربه را داشته اید. این که کسی را برای اولین بار ببینید اما حس کنید خیلی آشناست، یک جایی او را دیده اید یا یک حس قدیمی را در شما زنده می کند. معمولا" این جور وقت ها توجیهات عجیب و غریبی به کار می بریم. مثلا" می گوییم انگار در یک جهان دیگر همدیگر را دیده ایم یا در یک زندگی دیگر و از این حرف ها. اما واقعیت این است که آن آدم ها و رفتار و سکنات شان یک آدم مهم در گذشته را به یاد ما می آورد. مهم ترین آدم ها زندگی ما در گذشته، پدر و مادرمان هستند. البته تا این جای ماجرا مشکلی نیست. اما وقتی یکی از همان آدم های ظاهرا" آشنا همسرمان باشد و از آن طرف ما تجربه های ناخوشایندی با پدر یا مادرمان داشته باشیم، این احساس آشنایی می تواند دعوا های کش داری را شروع کند. برای این که ما همسرمان را از پدر و مادرمان جدا کنیم باید از گام های زیر عبور کنیم.

گام 1. آیا واقعا" همسرتان را اشتباه گرفته اید؟

وقتی آرزو از احمد درباره ی انجام دادن کار های خانه کوچک ترین انتقادی می کند، احمد برمی آشوبد. احساس می کند توانایی اش زیر سؤال رفته است. برای همین هر انتقاد کوچک آرزو باعث یک دعوای طولانی می شود. پدر احمد یک بازنشسته ی نظامی بود که همیشه کوچک ترین کارهای احمد را زیر نظر می گرفت و برای همه چیز دیسیپلین خاص خودش را داشت. در واقع احمد داشت احساساتی که در مقابل انتقاد های بی جای پدرش به او دست می داد را تجربه می کرد و نه احساساتی که در مقابل انتقادات به جای آرزو مناسب است.
در این مورد احمد واقعا" همسرش را به جای پدرش اشتباه گرفته بود. اما همیشه هم این طور نیست. برای این که تشخیص بدهید آیا واقعا" دچار تله ی اشتباه گرفتن همسرتان با والدین تان شده اید چند نشانه وجود دارد:
1- هیجان های منفی بروز می کند.
اگر یک رفتار یا حرف همسرتان ناگهان موجب اندوه، خشم، ترس، شرمندگی و کنترل شدن در شما شود احتمال این که در تله افتاده باشید زیاد است.
2- احساسات آشنا و قدیمی به نظر می رسد.
وقتی هیجان های منفی را تجربه و احساس کنید بار ها در گذشته در موقعیت های مشابه همین احساس را داشته اید، در واقع همسرتان را با والدین تان اشتباه گرفته اید.
3- وقتی احساسات تکرار می شوند.
اگر موقع بروز هیجان های منفی مخصوصا" خشم، این احساس را دارید که « دوباره شروع شد »، و از طرف دیگر دیگران می گویند خشمگین شدن شما خیلی بیشتر از حد است احتمالا" این به گذشته ی شما ربط دارد.
4- وقتی ذهن خوانی می کنید.
وقتی شما ذهن همسرتان را می خوانید، درباره ی انگیزه ی رفتارش فرضیه های منفی درست می کنید، چه صمیمی باشید و چه نه، احتمال این که این به گذشته ی شما ربط داشته باشد زیاد است.
5- وقتی احساس طرد و بد رفتاری از جانب همسرتان می کنید.
اگر حس می کنید همسرتان طرد کننده و بد رفتار است، اما دیگران بگویند این طور نیست، احتمالا" شما از بد رفتاری و طرد والدین تان ناراحت هستید.

گام 2. تحریف تان را بشناسید.

روی یک کاغذ جدولی سه ستونی شبیه جداول زیر بکشید. در ستون اول وقتی یک هیجان منفی درباره ی همسرتان داشته اید را شرح بدهید، در ستون دوم احساسات تان را بنویسید و در ستون سوم بنویسید چه فکر هایی درباره ی همسرتان در سرتان تکرار می شود.
حالا با توجه به گام نخست اگر احساسات قدیمی، تکرار شونده و شدید بودند جلوشان ستاره بگذارید. اگر فکر های تکرار شونده را درباره ی پدر یا مادرتان هم دارید جلوش ستاره بگذارید. ستاره های زیاد نشان می دهد حتما" قضیه ای در گذشته وجود دارد.

گام 3. چه کسی در اتاق است؟

در این گام باید معلوم کنید احساسی که الان نسبت به همسرتان دارید قبلا" نسبت به چه کسی تجربه کرده اید؟ شاید مادرتان خیلی شما را طرد می کرده یا شاید پدرتان شما را در حضور دوستان تان تحقیر می کرده است.
غیر از این باید معلوم کنید در آن موقع چه احساسی داشته اید؛ احساس خشم، طرد، مورد تمسخر واقع شدن، طرد شدن، بی اعتنایی یا ترس؟

گام 4. چه رفتار هایی از همسرم شبیه والدینم است؟

حالا مشخص کنید دقیقا" چه رفتار هایی از همسرتان شما را به یاد رفتار هایی از پدر و مادرتان می اندازد. حالا ببینید همسرتان هم واقعا" این را قبول دارد. یعنی قبول دارد منظورش انتقاد از شماست، یا طرد کردن شما یا کنترل شما؟ آیا او نسبت به والدین تان متفاوت عمل نمی کند؟ چقدر متفاوت؟ این طوری احتمالا" به نتیجه های متفاوتی می رسید. مثلا" ممکن است دریا به این نتیجه برسد که « گاهی حس می کنم رفتار های علی مثل رفتار های مادرم است که با خودخواهی از پدرم جدا شد. اما علی طرد کننده نیست. اتفاق های زیادی وجود دارد که نشان می دهد علی من را دوست دارد. »

گام 5. من چه کار می کنم؟

حالا ببینید واقعا" وقتی رفتاری از همسرتان سر می زند که شما را به به یاد پدر و مادرتان می اندازد، شما چه کار می کنید. سکوت می کنید؟ دعوا راه می اندازید؟ مقابله به مثل می کنید؟ در خودتان فرو می روید؟ لجبازی می کنید؟
بعد از خودتان بپرسید آیا این کاری که می کنم مسئله را حل می کند؟ همسرم معمولا" چه واکنشی نشان می دهد؟ آیا همیشه همین کار را می کنم؟ در بلند مدت این کارم چه اثری دارد؟
حالا که به این سؤال ها جواب می دهید متوجه می شوید راهکار های شما نه تنها مسئله را حل نکرده، بلکه خودش مسئله های جدیدی به وجود آورده است. مثلا" ناراحت شدن دریا از علی، علی را هم خشمگین کرده بنابراین حس کرده است کار بیرون از خانه اش مهم در نظر گرفته نمی شود. در دراز مدت هم این راهکار ها فقط باعث سردتر شدن یا پرتنش تر شدن رابطه ی شما با همسرتان می شود.


گام 6. از راهکار های جایگزین استفاده کنید.

حالا که می دانید همسرتان را با والدین تان اشتباه گرفته اید، باید روش خودتان را عوض کنید. باید از روش هایی مثل حل مسئله ی مشترک، گوش دادن، ابراز احساسات یا تغییر فرضیه ها درباره ی همسر استفاده کنید.
مثلا" فرض کنید دریا به جای احساس طرد شدن و تشر زدن به علی، احساساتش را به او بگوید، از علی قصدش را بپرسد و برای بیشتر بودن علی با او برنامه ای معقول با توافق طرفین بریزد.


سعید بی نیاز، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس