آرامیس مشاور




چگونه در دوران نامزدی «شخصیت » طرف مقابل را بشناسیم؟

نامزدی با شناخت اضافه
«چطور بشناسمش؟» این سوالی است که خیلی از دختر و پسرها، چه در مرحله انتخاب، چه درمرحله نامزدی از مشاور یا روان شناس خود می پرسند. شاید به این سوال باید یک پرسش اساسی تر اضافه کرد:« چه چیزهایی را باید در مورد او بدانم؟» معمولاً ما وقتی در مورد ویژگی های اصلی یک نفر حرف می زنیم از کلمه «شخصیت» استفاده می کنیم.
برخلاف آن چه در عامه مطرح است ما آدم «بی شخصیت» نداریم. هر کسی شخصیتی دارد. اگر می خواهید احتمال موفقیت ازدواج تان بالا برود. باید بدانید که او چه شخصیتی دارد و ایا می توانید با این شخصیت زندگی کنید یا نه.

متاسفانه بسیاری از ما قبل از شروع یک رابطه ، حتی به اندازه زمانی که می خواهیم یک جفت کفش بخریم نیز سوال نمی کنیم و با این اشتباه ، فرصت کشف بسیاری از ویژگی های شریک آینده زندگی مان را از دست می دهیم.

1- شناخت، عاشقانه نیست.
عاشق شدن تجربه ای روانتیک است، اما سوال کردن و مصاحبه با همسر چنین نیست. در واقع خیلی ها فکر می کنند که نامزدی فقط دوره رمانتیک بازی است و نه دوره شناخت. معمولاً کسانی که در این دوره به شدت عاشق هستند و طرف مقابلشان را دربست می پذیرند، بعد از ازدواج به همان شدت عشق شان فروکش می کند و فرو می ریزد، چون متوجه می شود واقعیت با تصورات عاشقانه انها فرق داشته است.

2- از شناخت می ترسیم
گاهی نمی خواهیم جواب ها را بدانیم، چون ممکن است جواب های مناسبی نشنویم. یکی از دلایل رایج سوال نپرسیدن نامزدها از یکدیگر همین است، آن ها از هم نمی پرسند، چون می ترسند جواب آن چیزی نباشد که آن ها می خواهند. در واقع آن ها وقتی می فهمند نباید این کار را می کردند که با همسرشان زیر یک سقف هستند و همسرشان اصلاً آن چیزی نیست که تصور می کردند.

3- از شناخته شدن می ترسیم
ممکن است از این که نامزدمان سوال هایی بپرسد هراس داشته باشیم . نکند او هم چیزهایی در مورد من بداند؟ نکند این ویترینی که ساخته ام فرو بریزد؟ یادتان باشد شما با تمام وجود خودتان زیر یک سقف زندگی خواهی کرد و نه فقط ویترین زیبایی که ساخته اید. پس اجازه بدهید نامزد شما چیزهایی هم در مورد انباری وجود شما بداند.


این ویژگی شخصیتی را بشناس
انگار تا اسم شخصیت می آید، همه فقط یک موضوع توی ذهن شان می آید: برون گرایی و درون گرایی. اما این فقط یکی از ویژگی شخصیتی است. یک مکتب خیلی مشهور و قابل قبول در روان شناسی شخصیت می گوید تمام صفت های آدمی را اگر با هم جمع کنید و توی یک طبقه بندی کلی بریزید، به پنج عامل تاکید کنند و ببینند که فرد مشابه خودشان را یافته اند یا نه. یادتان باشد که شخصیت را نمی شود بعد از ازدواج عوض کرد.

اول: پایداری هیجانی
اگر شما آدم دمدمی مزاجی هستید ، یعنی گاهی زیادی افسرده هستید و گاهی زیادی خوشحال، یا به طور کلی ادمی هستید که دلشوره زیادی دارید ، نمی توانید با یک آدم معمولی معمولاً شاد یا یک آدم معمولاً غمگین زیر یک سقف زندگی کنید . البته در نظر داشته باشید که خانم ها بیشتر غمگینی و دلشوره را تجربه می کنند.
ثبات هیجانی شامل ثبات در موارد زیر می شود:

 • اضطراب. کسانی که ثبات هیجانی پایینی دارند معمولاً مضطرب هستند . آدم مضطرب رفتار بی قراری دارند و نمی توانند آرام بگیرند و در چشم هایشان نگرانی موج می زند. افراد مضطرب نمی توانند تمرکز کنند و مدام فکرهای منفی مثل «حالا چی می شه» یا «نمی تونم از پسش بربیام» یا «الانه که یه اتفاق بد بیفته» در سرشان تکرار می شود.
از لحاظ فیزیولوژیک آدم های مضطرب دست های عرق کرده ، ضربان قلب بالا و صورت قرمزی دارند. توجه داشته باشید کسانی که از لحاظ شخصیتی مضطرب هستند این صفت را معمولاً در همه موقعیت ها و زمان ها نشان می دهند.
خصومت و خشم. کسانی که ثبات هیجانی پایینی دارند خصومت و خشم بالاتری دارند. انها حس می کنند که مردم دشمنشان هستند و خشم زیادی را تجربه می کنند. این آدم ها کینه ای و به اصطلاح عصبی هستند.
• افسردگی: کسانی که واقعا به افسردگی مبتلا هستند لااقل پنج نشانه از این موارد را دارند. غمگینی، تمرکز، کم یا زیاد شدن اشتها، کم یا زیاد شدن وزن، کم یا زیاد شدن خواب، از دست دادن انرژی، دشواری در تصمیم گیری و فکر یا اقدام به خودکشی. اما روی هم رفته ، بعضی آدم ها از بعضی دیگر غمگین تر هستند.
در دوران نامزدی باید توجه داشته باشید که میزان غمگینی چقدر با غمگینی خودتان یکسان است.
• خودآگاهی: بعضی آدم ها نسبت به خودشان ، درون نشان و شخصیت شان آگاهی بیشتری دارند. یکی از نشانه های ثبات هیجانی همین خودآگاهی است.
• زود انگیختگی. بعضی از آدم ها تحریک پذیرند، بعضی زودتر به اتفاقات اطراف واکنش نشان می دهند. آن ها زودتر عصبانی می شوند، زودتر مضطرب می شوند و به طور کلی زودتر هیجانی می شوند. در دوران نامزدی می توانید دریابید که در این صفت چقدر به نامزدتان شبیه هستید.

دوم: برون گرایی
اگر توی دنیای خودتان سیر می کنید، تنها درس می خوانید ، تنها به سینما می روید و تنها مشکلتان را حل می کنید، حالا بخواهید با یک نفر ازدواج کنید که آن قدر برون گراست که می خواهد هر شب مهمانی باشد، یا مهمانی بدهد، وقتی در جمع مشکلش را مطرح می کند و حتی برای درس خواندن ترجیح می دهد برود کتابخانه عمومی و کلاً با جماعت حال کند. یک سال بتوانید تحمل کنید و بگویید او نیمه دیگر دایره وجود من است، دو سال خودتان را گول بزنید ، چند سال که گذشت و به عقب نگاه کردید ممکن است فاجعه ای اجتناب ناپذیر جدایی جلوتان باشد. همان مطلب که در مورد پایداری هیجانی گفته شد این جا هم صادق است.
برون گرایی شامل صفات زیر است:
• خون گرمی: برون گراها خون گرم تر از درون گراها هستند. آن ها زودتر با دیگران صمیمی می شوند و با او خوش و بش می کنند.
• اجتماعی بودن. خیلی فکر می کنند که برون گرایی فقط اجتماعی بودن. اما این که آدم با جمع راحت باشد فقط جزئی از برون گرایی است.
• جرئت مندی. کسانی که برون گرا هستند بیشتر از درون گراها حرف خودشان را با جرئت می زنند و عمل شان را قاطعانه پیش می برند.
• هیجان طلبی. برون گراها از درون گراها هیجان جوترند. آن ها به راحتی به هیجان نمی آیند. برای همین ممکن است دست به کارهای خطرناکی بزنند تا کمی هیجانی شوند.
• دارای هیجان های مثبت. برون گراها بیشتر از درون گراها هیجان های مثبت را تجربه می کنند. هیجان های مثبت هیجان هایی هستند که حال خوبی در آدم به وجود می آورند.
به عنوان مثال ، شادی از هیجان های مثبت است. آدم های برون گرا روی هم رفته شادتر از آدم های درون گرا هستند.
سعید بی نیاز، کارشناس ارشد روان شناسی