آرامیس مشاور




آیا با هر کسی می توان ازدواج کرد؟

اینجا خط قرمز است
حتماً شما هم بارها این جمله را شنیده اید که در زندگی هر انسانی سه رویداد مهم وجود دارد: تولد، ازدواج، و مرگ، از آنجایی که ارادهُ فرد تنها در یکی از این سه واقعه یعنی ازدواج دخیل است، پس دقت و تیزبینی در امر انتخاب همسر کاملاً بجاست. البته منظور ما این نیست که به اصطلاح مته به خشخاش بگذارید، بلکه حرف ما این است که افزایش دانش و آگاهی در زمینهُ انتخاب همسر، مانند هر کار مهم دیگری ضریب اطمینان انتخاب شما را افزایش می دهد. آشنایی با معیارها در تصمیم گیری تان، یکی از روش هایی است که احتمال داشتن زندگی زناشویی موفق را افزایش می دهد، به همین دلیل ما به معرفی و راه های شناسایی یکی از معیارها پرداخته ایم. کار دیگری که انتخاب شما را آسان تر می کند، کنار گذاشتن مواردی است که به هیچ عنوان مناسب ازدواج نیستند.

آشنایی شما با ویژگی های افراد نامناسب موجب می شود وقت و انرژی خود را صرف رابطه ای که فرجام خوشی نخواهد داشت نکرده و بتوانید با فردی که شرایط مناسبی دارد، زندگی خوب و آرامی را تجربه کنید. این نکته را درنظر داشته باشید که همهُ مانقاط ضعفی داریم، اما مشکلات افرادی که در گروه های زیر قرار دارند، به قدری زیاد و شدید است که همهُ زندگی شما را تحت الشعاع قرار خواهد داد فکر نکنید که مورد شما استثنا ست، البته ممکن است افرادی در یکی از گروه های زیر قرار داشته و زندگی زناشویی نسبتاً خوبی هم داشته باشند، اما این احتمال به قدری کم است که به امتحانش نمی ارزد. به علاوه معمولاً دلیل این که زندگی چنین زوجی به نظر شما خوب می رسد، این است که همسر فرد مسئله دار، کاملاً نقش قربانی را ایفا کرده و از هیچ چیز شکایتی نمی کند.
سه گروه از نامناسب ترین افراد برای ازدواج عبارتند از :
1)افراد متأهل
همین مسئله که این افراد با توجه به تعهدی که به همسر (و فرزندانش) دارد درگیر رابطهُ دیگری شده، بهترین دلیل نادرست بودن این ارتباط است. شاید بهانهُ طرف مقابل شما این باشد که همسرش او را درک نمی کند و اختلافات زیادی با هم دارند. راه های مختلفی برای حل مشکلات زناشویی وجود دارد. مانند گفت و گو با همسر دربارهُ مشکل، کمک گرفتن از افراد با تجربه، مراجعه به روان شناس و ... اما در هیچ منبع موثقی به برقراری رابطه و ازدواج مجدد به عنوان راه حل اشاره نشده است. بیشتر افراد متأهلی که به نامزدشان قول پایان دادن ازدواج اولشان را می دهند، به این وعدهُ خود عمل نمی کنند. البته در صورتی که قول خود را عملی کنند نیز مشکل دیگری پیش می آید: شما چطور می توانید به شخصی که به خاطر شما خیلی راحت خانواده اش را کنار گذاشته اطمینان کنید؟ اگر هم خانم هستید و فکر می کنید می توانید با این شرایط کنار آمده و همسر دوم شوید، به این فکر کنید که با این ازدواج به چه چیزی می رسید؟ پذیرفتن چنین شرایطی برای اکثر خانم ها ممکن نیست و به احتمال زیاد بعد از مدتی انتظارات شما هم از همسرتان افزایش پیدا می کند و به این ترتیب جو نامساعدی ایجاد می شود که برای شما و همسرتان خوشایند نیست.
2)افراد مبتلا به اختلالات شخصیت
از آنجایی که اختلالت شخصیت الگو های رفتاری ناسازگارانه و انعطاف پذیر پایدار و باثباتی هستند که از اوایل جوانی در فرد مشاهده می شوند، تغییر دادن آنها تقریباً غیر ممکن است. به علاوه، موضوع دیگری که درمان این نوع اختلالات را با مشکل مواجه می سازد، این است که مبتلایان از اختلال خود رنجی نمی برند و در نتیجه در صدد درمان هم بر نمی آیند. در چنین روابطی بیشترین آسیب متوجه همسر فرد مبتلا می شود.
3)افراد معتاد
زندگی با افراد معتاد بی شباهت به ازدواج با یک فرد متأهل نیست. در اینجا هم برای شما رقیبی وجود دارد؛ رقیبی که متأسفانه نمی توانید با او صحبت کرده و متقاعدش کنید که از زندگی تان بیرون برود. افراد معتاد بنابر نوع اعتیادشان، به یک نوع مادهُ خاص وابستگی دارند، بنابر این بیشتر وقت و انرژی خود را صرف به دست آوردن آن کرده و از دیگر امور مهم زندگی خود که یکی از آنها شما هستید غافل می شوند. به عبارت دیگر، اولویت اول این افراد مادهُ مخدر است و بقیهُ چیزهای در مراتب بعدی قرار می گیرند. اگر فرد مورد نظر شما اعتیاد دارد، اما قول داده که ترک کند، فکر نکنید که علاقه مند شدنش به شما باعث ترک وی می شود. اگر قبلاً چندبار اقدام به ترک کرده و موفق نشده، احتمالاً این بار هم موفق نخواهد شد، البته استثنا همیشه وجود دارد، اما کار عاقلانه این است که ما بر مبنای کلیات تصمیم بگیریم نه استثنائات، فراموش نکنید که شما نه مددکار اجتماعی هستید و نه فرشتهُ نجات، بلکه یک انسان اید و درست به اندازهُ هر انسان دیگری حق دارید زندگی آرام و بی دغدغه ای را تجربه کنید
زهره قربانی / دانشجوی دکترای روان شناسی
گرد آوری : مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس