آرامیس مشاور




دانش آموزان و طلاق والدین

یادآوری چند نکته مهم درباره کودکان طلاق
آیا شما پدر و مادری هستید که به تازگی از همسرتان جدا شده اید؟ فرزند شما چند ساله است؟ آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که در استانه بازگشایی مدارس و پس از آن، فرزندتان با چه چالش هایی روبه رو خواهد شد؟ آیا می دانید که برای رویارویی با چالش های احتمالی چه کارهایی باید انجام دهید؟
طلاق و جدایی والدین برای کودکان و نوجوانان – بویژه در سنین مدرسه – تجربه ای دردناک است.برخلاف بزرگ سالان ، کودکان نمی توانند آینده را درست پیش بینی کنند و حدس بزنند که زندگی بدون پدر و مادر چگونه خواهد بود . آنها نمی دانند که از این به بعد چطور و چگونه باید نیازهای خود را برآورده کنند؛ چه کسی به آنها کمک خواهد کرد و روال زندگی و آینده آنها چگونه خواهد بود.

کودکان دبستانی – در سنین 6 تا 8 سال – در فعالیت های مدرسه، در فکر موفقیت و در ارتباط با همسالان ، در فکر رشد روابط هستند. این کودکان بعد از طلاق والدین ممکن است در انجام دادن تکالیف و وظایف مدرسه با مشکل روبه رو شوند. آنها معمولاً از فعالیت های اجتماعی کناره گیری می کنند و در ارتباط با همسالان خود مشکلات بسیاری را تجربه خواهند کرد.
بیشتر کودکان 9 تا 12 ساله، با والدینشان مخالفت می کنند. این کودکان بسیار آسیب پذیرند و به دقت رفتارهای والدینشان را زیر نظر دارند تا رفتارهای خود را شکل بدهند. هر چند در این دوره کودکان علل جدایی را بهتر از قبل درک می کنند، اما ممکن است آن را درست یا نادرست ارزیابی کنند. پژوهش ها نشان داده است که تقریباً 25 درصد این کودکان ، یکی از والدین را به عنوان «والد خوب» و دیگری را به عنوان «والد بد» می نامند. توانایی این کودکان از درک وضعیت روحی والدینشان باعث می شود تا به جای آنکه به دنبال کارهای خود و فعالیت های درس و مدرسه بروند، ناچار مسئولیت مراقبت روانی از والدینشان را به عهده بگیرند ؛ به این ترتیب ممکن است در مدرسه عملکرد ضعیفی داشته باشند و رفتارهای مشکل ساز و پر خطر از خود نشان دهند. مقاومت در برابر نظم و انضباط نیز در این کودکان بسیار دیده می شود.
در سنین 12 تا 17 سالگی ، در خواست نوجوان برای خودنظم دهی، شروع رفتارهای خودمختارانه، کسب موفقیت های تحصیلی و حرفه ای و شکل دهی رفتارهای صمیمانه با دیگران، ممکن است دستخوش بحران شود و این بحران ها ممکن است به ناسازگاری نوجوان بینجامد (هترینگتون و همکاران، 1999).
نوجوانانی که طلاق والدین را تجربه می کنند ، ممکن است به نظم و محدودیت واکنش بیشتری نشان دهند، بیشتر وقتشان را با دوستان و همسالان بگذرانند و نتوانند به اسانی روی تکالیف درسی خود تمرکز داشته باشند.
برای پیشگیری از مشکلات کودکان و نوجوانان در این شرایط، پدر ومادر ها باید مواردی را در نظر بگیرید.
در سنین 6 تا 12 سالگی ، کودکان نظراتی خاص برای حضور در خانه هر کدام از والدین دارند. که به صورت مساوی در خانه هر کدام از والدین باشند، اما این امکان پذیر نیست. پژوهش ها نشان داده اند برای کودکانی که به مدرسه می روند، جابه جایی زیاد، به آشفتگی در برنامه ریزی می انجامد و در عملکرد تحصیلی آنها اختلال ایجاد می کند.
استفاده از کودکان 6 تا 12 ساله به عنوان پیام رسان یکی از خطرات بزرگی است که ممکن است در این دوره روی دهد، چرا که فرزندان آن قدر بزرگ هستند که بتوانند پیام والدین را به یکدیگر منتقل کنند و نیز آن قدر کوچک هستند که نمی توانند در مقابل پدر و مادر شان نه بگویند. استفاده از کودک به عنوان ابزاری برای این کار می تواند روی تمرکز و توجه او آثار منفی و جبران ناپذیری داشته باشد.
نوجوانان به دلایل گوناگون ممکن است بخواهند از هر دو والد دوری کنند و بدین ترتیب از درس و مدرسه هم فاصله بگیرند. در چنین شرایطی سعی کنید آنها را درک کنید و از یک روان شناس بخواهید به فرزندتان کمک کند تا فاصله او با شما بیشتر از این نشود.
در سنین نوجوانی ، تصمیم گیری برای حضور در خانه هر کدام از والدین باید با مشورت نوجوان باشد. برخی از نوجوانان ترجیح می دهند بیشتر در خانه یکی از والدین باشند تا از این طریق راحت تر بتوانند با دوستان و همکلاسان خود ارتباط برقرار کنند.
نکته: توجه به این نکته ضروری است که برخی از نوجوانان موضوع حضور در خانه هر کدام از والدین را تبدیل به موضوعی برای تحت فشار قرار دادن والد دیگری می کنند تا از این طریق بتوانند به خواسته هایشان برسند. والدین باید مراقب باشند که در این دام نیفتند.
اشتغال ذهنی به جدایی والدین و مشکلات پس از جدایی، عامل مهمی برای کاهش توجه و تمرکز کودکان و نوجوانان پس از جدایی است. در صورت وجود مشکلات تحصیلی ، والدین باید فرزندان خود را درک کنند، از انتظار خود نسبت به آنها بکاهند و با کمک به درس و همزمان حمایت عاطفی ، آنها را یاری کنند تا بتوانند مرحله دشوار سازگاری پس از طلاق را با کمترین خطر و آسیبی سپری کنند.
اطلاع دادن به مربی و مسئولان مدرسه نیز مهم است. اگر مربیان از وضعیت روانی و مشکلات خانوادگی کودک با خبر باشند، نه تنها از انتظارات خود می کاهند، بلکه می کوشند بیشتر از کودک حمایت کنند. درک، توجه، محبت و مهربانی مسئولان مدرسه نسبت به این کودکان باعث می شود که آنها انگیزه بیشتری برای حضور در مدرسه و پیگیری فعالیت های درسی پیدا کنند.

نسرین اسماعیلیان ، کارشناس ارشد روان شناسی خانواده درمانی