آرامیس مشاور




گفت و گو با دکتر عزت الله کرد میرزا درباره رویارویی با ناکامی

رویارویی با ناکامی
شکست و ناکامی در عشق تجربه ای است که افراد بسیاری در طول تاریخ آن را تجربه کرده اند و خواهند کرد. در گفت و گو با دکتر عزت الله کردمیرزا روان شناس، عضو هئیت علمی دانشگاه پیام نور و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی این تجربه و راه های واکنش صحیح به آن را از لحاظ روان شناختی مورد بررسی قرار داده ایم.

 واکنش افراد نسبت به شکست و ناکامی در عشق چگونه است؟
رویارویی با شکست و ناکامی در عشق را خیلی ها تجربه کرده اند. اما واکنش به صورت معنوی سازی بروز می کند. این نوع واکنش بیشتر در خانم ها دیده می شود. یعنی فرد بعد از ناکامی در عشق فرد دلخواهش،به نوعی به خدا نزدیک می شود. از دنیای مادی رو برمی گرداند و به خالق روی می آورد. در برخی دیگر، واکنش به صورت عدم پذیرش واقعیت است. فرد تلخ کامی را مدام مرور می کند و حاضر نیست از شکست عبور کند. به طور مثال بعد از ناکامی در رابطه ای مدام دفتر خاطرات و نوشته هایش راجع به فرد مورد نظر را مرور می کند. یا به صورت مکرر پیامک های او را می خواند و مرور می کند. در این افراد بازگشت به زندگی عادی و بیرون آمدن از اثرات شکست خیلی طول می کشد. چون فضای ذهن شان را در مقابل منطق و برهان بسته اند؛ که در صورت ادامه این وضعیت می تواند اثرات وخیمی مثل افسردگی حاد یا جملات اضطرابی داشته باشد. نوع دیگر واکنش، تداوم دوست داشتن طرف مقابل به رغم ازدواج است در این حال، فرد شکست را تجربه می کند و هم خودش و هم معشوق با افراد دیگری ازدواج می کنند،اما هنوز نتوانسته عشق قبلی را فراموش کند. حتی گاهی به گذشته فلش بک می زند. و یاد او را همراه با خود دارد. این فرد،دوست داشتن معشوق را تا پایان عمر حفظ می کند. حتی می گوید حاضرم طلاق بگیرم و او نیز طلاق بگیرد و با هم ازدواج کنیم. چنین افرادی وابستگی شدید عاطفی و تجدید خاطرات را با خود نگه می دارند و حل کردن مسئله را نوعی خیانت به عشق می دانند. این واکنش در خانم ها بیشتر دیده می شود.
در نوعی دیگر واکنش افراد، متعهد بودن به عشق از دست رفته دیده می شود. با این که منطق می گوید آب رفته به جو باز نمی گردد و باید به زندگی ادامه داد. اما باز هم خانم هایی هستند که بین عقل و عواطف دچار تعارض می شوند و نمی خواهند از افرادی که از آنها عبور کرده است. عبور کنند و حتی حاضر نیستند گزینه دیگری را در ذهن راه دهند. واکنش ها در این افراد بیشتر احساسی است تا عقلانی در برخی افراد بازگشت به عشق پیشین دیده می شود. در این موقع بعد از ناکامی، یکی از طرفین اصرار به ادامه رابطه دارد. واسطه می فرستد و به روش های مختلف ابراز عشق می کند.

 در این نوع واکنش نیز بین زن و مرد تفاوت هایی دیده می شود؟
بله، در خانم ها بازگشت مجدد به دلایل عاطفی است، اما در آقایان رنگ و بوی جنسی دارد. یعنی از عادت جنسی شان دل نکنده اند یا فکر می کنند دیگر فرصت مناسبی برای رابطه جنسی به دست نخواهند آورد. در عده ای نیز، جایگزینی فرد دیگر اتفاق می افتد . در این موارد ممکن است فرد به صورت عکس العملی اقدام کند و برای آرام کردن خودش وپر کردن خلاء معشوق به سرعت فرد دیگری را جایگزین کند تا خود را التیام دهد و غم واندوهش را بکاهد. گاهی نیز این کار برای تنبیه طرف مقابل و انتقام گرفتن از او انجام می شود یا به این دلیل که فرد فکر می کند عادت کرده است همیشه کسی را کنار خود داشته باشد و نمی تواند تنها بماند.

 واکنش های دیگربه ناکامی در عشق چیست؟

نوع دیگر واکنش پناه بردن به موضوعاتی غیر از عشق اولیه است، یعنی فرد ناکام به عنوان واکنش جبرانی یا به درس و ورزش و کار پناه می برد که این واکنش سازنده است یا به مشروبات الکلی و مواد مخدر که این واکنش تخریبی است. واکنش برخی افراد، در پیش گرفتن راه انتقام جویی است، آنان وقتی در رابطه با ناکامی و طرد روبه رو می شوند،به انتقام جویی روی می آورند.مثلاً اگر فردی در خانواده ی فرد مورد علاقه شان باعث این ناکامی شده باشد، انتقام و غضب را نسبت به او در دل می گیرند. به طور مثال اگر مادر معشوق فردی مانع ازدواج شده باشد، بعدها که ازدواج کرد همان احساس غضب را نسبت به مادر همسرش نشان می دهد. در حالی که ممکن است مادر همسرش رفتار خوبی با او داشته باشد. اما او به خاطر تجربه ییشین آن حس انتقام را همراه خود دارد.در نوع دیگر واکنش ، فرد ناکامی را تجربه ای برای روابط بعدی می داند، در این حالت فرد به شکست به عنوان کسب تجربه نگاه می کند و رفتار های افراطی ندارد. این فرد معتقد است زمانی موفق هستیم که عامل خطا را حذف،رابطه مان را تحلیل و خطا ها رااصلاح کنیم، چنین افرادی می گویند بعد از شکست طرف مقابل را شناختیم و فهمیدیم برای دوام رابطه باید فاصله ای را بین خودمان با معشوق حفظ کنیم،منطق را هم در کنار احساس در تصمیم گیری های مان لحاظ کنیم در برخی افراد این واکنش به صورت کوشش برای تصمیم گیری عاقلانه بروز می کند. بعضی افراد- بیشتر خانم ها – در رویارویی با شکست احساس می کنند عواطف و اندیشه شان به بنبست رسیده است و نمی توانند از راهکارهای قبلی در روابط شان استفاده کنند جملاتی مانند «دیگر اصلاً نمی دانم چه کنم»« اختیار خودم را ندارم» . «به بن بست رسیده ام»و ... از آنان شنیده می شود. این افراد با گذر زمان که زخم ها و احساسات شان فروکش کرد به عقل رو می آورند یعنی به این نتیجه می رسند که به عقل روی آورند و می گویند « بهتر است کنار عواطف عقل را هم بکار ببریم» «بهتر بود تمایلات جنسی خود را کنترل می کردیم تا روابط عاطفی مان سالم بماند» نوع دیگر از واکنش را می توان تمسخر عشق پیشین نامگذاری کرد. در این واکنش فرد بعد از ناکامی و التیام آن، بدون این که به رابطه ی قبلی قداست بدهد،اساساً ارتباط رازیر سئوال می رد و به خود میگوید «عج بچه بودم» « چرا این انتخاب را کردم؟» « چرا ویژگی های منفی اش را نمی دیدم؟» و... اینها باعث می شود فرد عشق قبلی را به انتقاد بگیرد. این واکنش در برخی افراد به صورت منصرف شدن از عشق و ازدواج بروز می کند. فرد دیگر از این که بخواهد عاشق شود منصرف می شود. مثلاً با خانواده اش که مانع ازدواجش شده اند، لج می کند. یا می گوید :«دیگر دردسر های عشق جدید و آشنایی جدید را نمی خواهم من برای رابطه ی جدید پیر شده ام » یا این که به جنس مخالف بی اعتماد می شود یا ترس از شکست مجدد باعث می شود وارد تعهد جدید نشود یا این که روشنفکر مابانه بر حورد می کند و می گوید « تا خودم به رشد لازم نرسیده ام، وارد رابطه ی جدید نمی شوم.»

 چه اتفاقی می افتد که فردی در ارتباط عاشقانه اش دچار ناکامی و شکست می شود؟
روی کردی در روان درمانی وجود دارد به نام گشتالت درمانی در این رویکرد می گویند هر جا تمامیت ما به خطر افتد،ناکامی را تجربه می کنیم، هر جا در تصمیم گیری ها، پرونده های باز زیادی از قبل داشته باشیم، که حل نشده باشند، درموقعیت های جدید یه طرف ناکامی می رویم، در واقع آدم هایی که پرونده یا گره های عاطفی حل نشده دارند و اقدام جدی برای حل آنها نکرده اند، ممکن است ناکامی خود را شکل دهند. آدم هایی که در تصمیم گیری مهارت ندارند، دررویارویی با جنس مخالف روش هایی برای تصمیم گیری به کار می بند که دردسر ساز است. هر جا تصمیم گیری احساسی باشد ناکامی غیر قابل اجتناب است به طور مثال نبودن بعضی ها را در زندگی مان اضطراب آور می دانیم،از این رو فرد خاصی را تسکین دهنده می دانیماما وقتی آن فرد وارد زندگی مان شد، زندگی پوچ می شود. یا آدمی را فقط برای این که دوستش داریم انتخاب می کنیم، بدون عقلانیت تصمیم گیری می کنیم یا حتی کسی را برای کنترل عذاب وجدان خودمان انتخاب می کنیم، در چنین مواردی دچار ناکامی می شویم، تصمیم گیری های اخلاقی نیز ممکن است منجر به شکست شود، چرا که تابع باید و نبایدهای اخلاقی است نه تفکر. در چنین مواقعی می توان انتظار وقوع ناکامی را داشت.

 در مواجهه با ناکامی در عشق چه باید کرد؟
نخست این که اول تصمیم گیری عقلانی را باید آموخت. این تصمیم گیری شامل مراحل زیر است.
1) روبه روشدن با یک تصمیم : در این مرحله فرد شرایط خود را درک می کند، بی توجه نیست و می داند دوره گذرا پر استرس ترین دوره زندگی است و برای عبور از آن باید تصمیم گرفت.
2) خلق حق انتخاب و جمع آوری اطلاعات : در این مرحله فرد باید بارش فکری داشته باشد و راه های مختلف را بنویسد
3) ارزیابی گزینه ها: می بایست فرد پیامدهای اجرا را پیش بینی و مرور کند
4) انتخاب یک از تصمیم ها و متعهد شدن به آن
5) طرح ریزی برای تصمیم : یعنی تصمیمی را که به آن متعهد شده است تحلیل و بررسی کند و پتانسیل خودش را بسنجد و نیز شایستگی های فرد مناسب خودش را ارزیابی کند
6) اجرای تصمیم: که نیاز به زمان بندی و استفاده از تخصص مشاوران و مشورت دوستان اَمین دارد.
7) ارزیابی پیامدهای ناشی از تصمیم: بعد از مدتی ازاجرای تصمیم بررسی کند آیا درست عمل کرده است و برآیند منطقی این تصمیم چیست؟

 برای اجتناب از بروز احساس ناکامی و شکست زیاد چه می توان کرد؟
یک اصل کلی وجود دارد دآن این که به جای واکنش افراطی پرخاشگرانه یا توأم با اضطراب یا اجتناب و فرار، قبل از قطع رابطه توضیحات منطقی و دلایل گفته وشرح داده شوند. اگر فرد راضی شد ناکامی رخ نمی دهد. اما اگر قانع نشد، نباید تلاش خاصی برای دفاع از خودش داشته باشد، ممکن است فرد ناکام شروع به پرخاشگری کند. لذا نباید مقابله به مثل کند. می بایست به جای زبانش گوشش کار کند و فرصت دهد فرد هیجاناتش را ابراز کند، یا از راهنمایی های مشاور بهره بجویند تا طرفین آسیب کمتری ببینند.یا از افراد کلیدی استفاده شود که هردو طرف را می شناسند و بر آنها نفوذ دارند. راه دیگر این است که توصیه می شود افراد مهارت کنترل خشم را یاد بگیرند.
توجه داشته باشید در رابطه سه جور بازی داریم :
1) بازی برنده –برنده در این حالت هردو دیدگاهی راجع به رابطه دارند که خوب و مطلوب است اما متناسب با هم نیست هردو می خواهند «من» باشند.
2) بازی بازنده –بازنده در این حالت انتظار هر دو طرف در آن رابطه برآورده نشده است وهر دو می خواهند یکدیگر را ترک کنند و تلخ کام شده اند
3) بازی برنده –بازنده در این خالت اگر ناکامی رخ دهد یک دیدگاه غلبه می کند. این راحت ترین راه برای عبور است یعنی یکی به نفع دیگری کوتاه می آید.


مهر آفرین نیکپور، ماهنامه سپیده دانایی