آرامیس مشاور




تفاوت رفتار طبیعی و غیرطبیعی در کودکان

آیا فرزند من غیر طبیعی است؟
مشاهده علمی نشان می دهد که متداول ترین مشکلات رفتاری کودکان عبارتند از: شب ادراری ، ترس، دروغگویی، خشم و پرخاشگری، ناتوانی در تمرکز حواس، افسردگی، دزدی های کوچک، کمرویی، زودرنجی، ناخن جویدن، تیک، نگرانی، اضطراب، لکنت زبان و مخالفت جویی . شاید باگفتن این تحقیق آرام تر شده باشید، زیرا تصور می کنید که شما تنها والدی نیستید که فکر می کنید کودکتان مشکل دارد. اما پیش از تمام این موارد و دست به کار شدن برای پیدا کردن مشکل یا اختلال در فرزند خود، باید بدانیم ملاک رفتار طبیعی و غیر طبیعی چیست؟

والدین باید توجه داشته باشند که بین بهنجاری و نابهنجاری و یا به عبارت دیگر، بین سالم بودن و بیمار بودن مرز مشخصی وجود ندارد، بلکه اینها به صورت پیوستاری هستند. بدین معنا که بهنجاری و نابهنجاری دو طبقه و قابل تفکیک از همدیگر نیستند.
بنابراین شما نباید با دیدن رفتارهای ناسازگارانه و غیرطبیعی ، کودکتان را نابهنجار تلقی کنید و روی او برچسب بیمار، نابهنجار و یا مشکل دار بزنید. برای نمونه ، اگر کودک شما کمی حواس پرت باشد، نمی توانید بگویید که وی نابهنجار و مبتلا به اختلال بیش فعالی با کمبود توجه است. همه کودکان و حتی ما بزرگسالان هم در طول روز گاهی دچار حواس پرتی می شویم.
تنها زمانی این اختلال باید روی کودک گذاشته شود که حواس پرتی به حدی رسیده باشد که در مسائل تحصیلی و اجتماعی وی تداخل ایجاد کند؛ بدین معنا که رشد کودک از لحاظ اجتماعی و تحصیلی به پای همسن و سال های خود نرسد. والدین نباید عجله کنند و با دیدن چند نشانه ، کودکشان را نابهنجار (بیمار) تشخیص دهند؛ زیرا وجود چند نشانه در کودک، گاه طبیعی است. با این مقدمه شما را به خواندن این مقاله دعوت می کنیم.

تمایز بهنجار و نابهنجار
مشکل در زمینه های گوناگون ، تعاریف گوناگونی هم دارد. مشکل از نظر لغوی به معنی مسئله، امر مبهم و مغشوش و آن چیزی است که به راحتی درک نمی شود و حل ان نیازمند تفکر و اندیشه است.
مشکل، موقعیتی نگران کننده و اضطراب آور ایجاد می کند و برآورده شدن نیازهای اساسی و عملکرد زیستی – روانی فرد را به مخاطره می افکند و کارامدی او را کاهش می دهد. حال پرسش، مهمتر این است که چطور و با چه ملاک های بین رفتار بهنجار و نابهنجار در کودک تفاوت قائل شویم؟ برای پاسخ به این سوال، باید به سه متغییر یعنی فراوانی ، شدت و تداوم و همچنین دو اصل، یعنی اصل تناسب سنی و پیش بینی اینده، توجه داشته باشید؛ روی هم رفته پنج عامل را در نظر بگیرد.
1- فراوانی یا تعداد رفتار
فراوانی به تعداد و میزان رخداد یا انجام یک رفتار مربوط می شود. می توانید رفتار کودکتان را مشاهده کرده و تعداد بروز آن را ثبت کنید و آن را با دیگر کودکان مقایسه کنید. بدین ترتیب ببینید که آیا فراوانی آن کم است یا زیاد، یا شیه به دیگران!
2- شدت یا نیرومندی رفتار
شدت رفتار، بیانگر نیرومندی یک رفتار است. شما در طول روز، رفتارهای گوناگونی از کودکتان مشاهده می کنید و نیرومندی یک رفتار شاید بیشتر از دیگری باشد؛ اینکه کودکتان با چه شدتی رفتار خاصی را انجام می دهد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
3- تداوم یا مدت زمان رفتار
تداوم رفتار، نشان دهنده ثبات و پایایی رفتار در طول زمان بوده و گذرا یا پایدار بودن نشانه های رفتاری را می رساند ؛ اینکه بدرفتاری خاصی، چه مدت است که در کودک تان مشاهده می شود، در این قسمت است.
4- اصل تناسب سنی
این اصل بیان می کند که با مشاهده یک نابهنجاری در کودک که متناسب با شرایط سنی وی است، برچسب مشکل، اختلال یا بیماری به کودک نزنیم. در واقع برخی از رفتارهای دوران کودکی ما با اینکه در نگاه اول به عنوان مشکل و نابهنجاری تلقی می شوند، اما به مرور زمان رشد خواهند کرد و مثل حیات اولیه باقی نخواهند ماند.
5- اصل پیش بینی آینده
اصل پیش بینی آینده بدین معناست که آیا رفتار کنونی کودک در رشد وی در آینده اشکال ایجاد خواهد کرد یا خیر؟ رفتارهایی مثل حرکات بیش از حد و یا عدم تمرکز و توجه را در کودک در نظر بگیرید، اینها براساس اصل تناسب سنی در دوره خاصی از رشد کودک انتظار می رود ، اما اگر در حدی باشند که جلوی رشد طبیعی کودک را بگیرند نا بهنجار به شمار می آیند.
حال یک مثال می آوریم تا شما بهتر متوجه شوید . فرض کنید یک کودک پنج ساله دارید که احتمال ابتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی یا همان ADHD را می دهید؛ ببینیم طبق پنج قاعده یاد شده چگونه می توانیم رفتار این کودک را بهنجار یا نابهنجار قلمداد کنیم:
وقتی ما این کودک را مورد مشاهده قرار می دهیم، می بینیم که برای مثال تعداد برخاستن از صندلی و نشستن یا وول خوردن او بسیار بیشتر از همسن و سالانش است (ملاک فراوانی). همچنین این کودک حواسش چنان پرت می شود که نمی تواند دستورات ساده را بفهمد و درک کند و دائماً پیروی از دستورات را فراموش می کند (عامل شدت رفتار).
از سویی کودک مورد نظر، مدت زمانی طولانی دچار چنین مسائلی شده است. رفتارهای بیش فعالی، تکانشگری و بی توجهی کودک حداقل شش ماه دوام داشته و همچنین غیرانطباقی و ناهماهنگ با سطح رشدی اوست، بدین معنا که کودک نمی تواند با محیطش انطباق و سازگاری داشته باشد (اصل تداوم). با دقت بیشتری می توانیم استنباط کنیم که میزان فعالیت و حواس پرتی کودک، در مقایسه با سنش بیشتر است و ما انتظار این میزان از فعالیت و حواس پرتی را از یک کودک شش ساله نداریم (اصل تناسب سنی).
در نهایت، مطابق اصل پیش بینی آینده، حدس می زنیم مشکلات حواس پرتی، بیش فعالی و یا تکانشگری این کودک سبب می شود تا از جهات گوناگون رشدی عقب افتاده و گسترش سازگاری و بهزیستی شان با مشکل روبه رو شود؛ مثلا در آینده نتواند تکالیف درسی اش را به خوبی انجام دهد یا در کلاس درس آرام بنشیند و خوب گوش دهد و شاید علاوه بر مشکلات تحصیلی، دچار مشکلات اجتماعی نیز می شود (اصل پیش بیین آینده) با این توصیفات می توانیم احتمال اختلال نقص توجه / بیش فعالی را برای این کودک در نظر بگیریم.
اما اگر همین کودک پنج ساله ، تعداد و فراوانی از صندلی بلند شدن و وول خوردنش کم بود، میزان این نوع رفتار ها قابل تحمل بود و شدید نبود، تنها گاهی کودک دچار حواس پرتی و فعالیت زیاد می شد و در بیشتر مواقع قادر به توجه مناسب و فعالیت به اندازه بود، همانند کودکان همسن و سال خود فعالیت داشت و همچنین مقدار حواس پرتی و فعالیت وی در زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی وی، مشکلی را ایجاد نمی کرد؛ تشخیص اختلال نقص توجه / بیش فعالی برای این کودک مطرح نبود.
همچنین والدین ، باید درباره مشکل ، به موارد زیر توجه داشته باشند:
نخست: ارائه تعریفی همه پسند ممکن نیست، زیرا نوع و شدت و ضعف هر مشکل، براساس قوانین و ارزش های حاکم بر ان جامعه تعیین می شود و در فرهنگ های مختلف متفاوت است.
دوم: مشکل از دیدگاه متخصصان علوم مختلف ، تعاریف و کاربردهای متفاوتی دارد؛ مشکل از نظر روان شناسی ، برهم خوردن حالت تعادل روانی و رفتاری است؛ از دید جامعه شناسی، عمل کردن برخلاف قوانین و موازین مقبول اجتماعی است و به اعتقاد علمای اخلاق، بی توجهی و بی حرمتی و تخطی از ارزش ها و اعتقادات و ضوابط اخلاقی است.
سوم: کودکان با توجه با سن در هر یک از دوره های کودکی، مشکلات معینی را بیشتر بروز می دهند در سه سال اول زندگی ، مشکلات آنان از نوع واکنش های روان تنی است (یعنی گرچه علت مشکل کودک مسائل روانی و تربیتی است، اما مشکل خود را به صورت جسمی، مانند دردهای شکمی نشان می دهد)؛ در سنین چهار تا شش سالگی بیشتر اختلالات زودگذر نظیر ترس، ناخن جویدن، انگشت مکیدن، پرخاشگری، شب اداری، تخریب و لجبازی در آنان مشاهده می شود؛ در سنین هفت تا یازده سالگی اختلالاتی نظیر دزدی ، لکنت زبان ، دروغگویی خودداری از مدرسه رفتن ، بیمارنمایی (تمارض) و تیک بیشتر رواج دارد یادآوری می کنیم که در کودکان معمولاً ترکیبی از انواع مختلف مشکلات مشاهده می شود.
چهارم: علل متعدی در ایجاد مشکل دخالت دارند که بدون شناسایی دقیق آنها درمان ممکن نیست. این عوامل در حالت کلی به دو دسته عوامل فیزیولوژیکی و غیر فیزیولوژیکی تقسیم می شود. عوامل فیزیولوژیک مسائل زیستی – ارثی، نقایص و ناهنجاری های جسمی و اختلال در عملکرد ترشح غدد را شامل می شود. عوامل روانی مانند سبک های تربیتی، ویژگی های شخصیتی؛ عوامل اجتماعی مانند خانواده و مدرسه و جامعه، عوامل اقتصادی و عوامل فرهنگی نیز از جمله موارد غیر فیزیولوژیکی هستند که مشکل را به وجود می آورند. گاه نیز ممکن است یک مشکل، معلول یک علت یا مجموعه ای از علت های باشد.
پنجم: چون علل به وجود اورنده مشکلات متفاوت است ، حتی برای حل مشکلات به ظاهر یکسان نمی توان از یک روش درمانی به طور قالبی استفاده کرد. بنابراین برای درمان مشکلات به طور موثر و موفقیت آمیز باید اصولی رعایت شود:
1. هر مشکل با توجه به شناخت دقیق علت ها درمان پذیر است و تا علل مشکل مشخص نشود، درمان صحیح ممکن نخواهد شد.
2. درمان باید گسترده و همه جانبه باشد و تنها به کنار نهادن علائم ظاهری اختلال بسنده نشود.
3. درمان باید به دست متخصص انجام گیرد و از همکاری افراد صلاحیت دار و نزدیکان کودک استفاده شود.
4. درمان باید پیگیری شود. درمان مشکل به طور کلی با شیوه های مشاوره و روان درمانی و روش های پزشکی انجام می شود؛ در مواردی نیز استفاده از هر دو روش برای درمان مشکل ضروری است. همواره باید به خاطر داشته باشیم که پیشگیری بر درمان تقدم دارد و بیشتر باید در زمینه پیشگیری تلاش کنیم.
البته به تجربه شاهد بوده ایم که برخی والدین نیز در شناسایی و بیان مشکلات فرزندان خود بسیار سهل انگاری کرده اند و با چشم پوشی و تادیده گرفتن مشکلات فرزندان خود قضاوت می کنند، که نتیجه آن تشخیص ندادن به موقع، سریع و همچنین عدم پیگیری درمان است. با این توصیف، یک توصیه کلی داریم:
اگر نسبت به برخی رفتارهای فرزند خود نگران هستید و ملاک درست و بدون قضاوتی برای ارزیابی ندارید، نزدیک مشاور یا روان شناس کودک بروید.
محمد ترکمان – کارشناس ارشد روان شناسی بالینی