آرامیس مشاور




آنچه باید درباره اختلالات یادگیری بدانیم

اختلالی که سراغ نوابغ نیز می رود
اگر فرزندتان فقط در درس ریاضی ، خواندن و نوشتن دارای مشکل است، شاید دچار یکی از انواع اختلالات یادگیری است.
اختلال یادگیری با عقب ماندگی تفاوت دارد . بسیاری از این کودکان ، فقط در فراگیری یک درس خاص ناتوان هستند؛ در حالی که کودک عقب مانده در همه موارد عقب تر از سن خودش است.


«مهیار پسر بچه ای هشت ساله است . با این که امسال دوم دبستان است نمی تواند بخواند. مهیار حروف را می شناسد اما هنگام خواندن عقب می افتد. خطوط را درهم و برهم می بیند. با این که مادرش هر روز با او در این زمینه تمرین می کند، پیشرفت چندانی ندارد. البته درهمه درس ها ضعیف نیست، به عنوان مثال ریاضیات او خوب است. در مهارت های دیگر نیز توانایی خوبی دارد؛ ساختن برخی وسایل (کاردستی ) را دوست دارد، خوب نقاشی می کشد و در تیم فوتبال کلاس شان بازی می کند. مهیار میانگین هوش بالایی دارد، اما خواندنش بسیار بدتر از آن چیزی است که از چنین دانش آموزی با این میانگین هوشی انتظار میرود!»

«هلیا امسال هم در ریاضی مانند سال گذشته مشکل دارد. هر چه قدر دیکته و علوم او خوب است و با کمی تمرین می تواند بهترین نتایج را بگیرد، ریاضی او ضعیف است. پدر و مادر هلیا سال گذشته مجبور شدند برای او معلم خصوصی بگیرند و امسال نیز با این که کلاس سوم دبستان است. به نظر می رسد مجبور باشند دوباره برای او معلم بگیرند. بخش غم انگیز ماجرا آن است که سال گذشته به رغم گرفتن معلم خصوصی نیز، همه مشکلات هلیا در ریاضی حل نشد.»
شرح حال اول مربوط به کودکی است که دارای اختلال یادگیری در خواندن است و شرح حال دوم مربوط به کودکی است که از اختلال یادگیری در ریاضی رنج می برد.این دو کودک به رغم داشتن هوش طبیعی و توانایی ذهنی مطلوب، در یکی از دروس به صورت محسوسی از باقی درس ها ضعیف تر هستند. اما « اختلال یادگیری» چیست، چه نشانه هایی دارد و چه طوری می توان به کودکان مبتلا کمک کرد؟
از عوامل بی شماری که ممکن است موجب بروز مشکلات درسی در مدرسه شود، در واقع، انها چیزی بیش از مشکلات تحصیلی هستند. وقتی می گوییم فرد اختلال یادگیری دارد یعنی در مقایسه با فردی که از نظر هوشی با او همتراز است در موضوعی ضعیف تر است. بررسی های انجام شده حاکی از آن است که برخی از دانش آموزان به رغم اینکه ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی آنان حاکی از بهنجار بودن شان است هوش شان عادی است اما هنگامی که به مدرسه می روند و در جریان یادگیری دچار مشکلات جدیدی می شوند و خود را متفاوت از دیگران می یابند.


تفاوت اختلالات یادگیری با عقب ماندگی چیست؟
اختلال یادگیری با عقب ماندگی تفاوت دارد. بسیاری از این کودکان ، فقط در فراگیری یک درس خاص ناتوان هستند؛ در حالی که کودک عقب مانده در همه موارد عقب تر از سن خودش است. کودک مبتلا به اختلال یادگیری با وجود توانایی ذهنی کافی در چگونگی استفاده از حواس پنجگانه و عکس العمل های عاطفی درزمینه فهمیدن، تجزیه تحلیل کردن و بیان،نقایص خاصی دارد. نکته مهم این است که این نقص در کودکان محدود و فقط در یکی دو حوزه است و شامل همه عملکردهای آنها نمیشود.


انواع اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری، با توجه به مهارت ها، گروه بندی می شوند؛ یعنی برای هر نوع مهار اصلی یک نوع اختلال یادگیری وجود دارد.
1- اختلال خواندن (اشکال در پردازش صداها، وارونه خوانی و ...)؛ در این اختلال، پیشرفت خواندن نسبت به سن و هوش، نارسایی و نقص شدید دارد. این دانش آموزان به علت مشکلی که در خواندن دارند نمی توانند کتاب های درس علوم، ریاضی و امثال آن را بخوانند و بنابراین در آن درس ها نیز با مشکلاتی روبه رو می شوند. در واقع، آنها در فهم کلمات، جملات یا پارگراف ها مشکل دارند. جابه جا سازی و معکوس کردن حروف مثال های زنده ای از این اشکال هستند. بیش از 80 درصد دانش آموزان دچار اختلال یادگیری، مشکلاتی را در خواندن از خود نشان می دهند.
2- اختلال ریاضیات (مشکل و ضعف در محاسبه ی ذهنی علمیات حسابی)؛ این اختلال ناشی از بی معنا بودن ارقام و اعداد یا ناتوانی در انجام اعمال ریاضی است. این کودکان، مهارت های محاسبه ای ضعیفی دارند و چپ و راست را قاطی می کند. آنها در حل مسئله ای حساب یا درک مفاهیم ریاضی مشکل دارند.
3- اختلال بیان نوشتاری و دیکته نویسی (مشکل در برگرداندن اطلاعات از وضعیت شنیداری – شفاهی به وضعیت دیداری- نوشتاری)؛ یکی از علامت های مهم اختلال املا عدم مهارت و انواع کاستی های مهارتی در نوشتن است به گونه ای که فرد، نوشتن در یک فضای مشخص را مشکل می یابد. برخی علائمی که به تشخیص اختلال املا کمک می کنند عبارت اند از: خوانا نبودن نوشته ها، اندازه غیرطبیعی آنها، مشکل در هجی کردن کلمات، وارونه بودن کلمات، حذف کلمات ، گرفتن حالت های عجیب دست یا کاغذ در هنگام نوشتن.


سن شیوع، میزان شیوع و تفاوت بین دو جنس
آمار دانش آموزانی که اختلال یادگیری به معنای خاص دارند بین 4 تا 12 درصد گزارش شده است که نسبت پسران به دختران 2 به 1 تا 4 به 1 است. بی تردید شمار افرادی که دچار برخی مشکلات یادگیری هستند به مراتب بیش از این است؛ اما تخمین شیوع این اختالات یکسان نیست و در دامنه 1 تا 30 درصد پژوهش های مختلف گزارش شده است. در ایران نیز میزان ابتلا به اختلال خواندن 11 درصد براورد شده است.
در بیشتر موارد شروع اختلال در فاصله زمانی پیش از دبستان تا کلاس دوم مشخص می شود . شروع پیش از کلاس اول معمولا نشانگر نوعی تاخیر رشدی در زبان، تاخیر در عملکرد در مقایسه با همسالان پیش دبستانی و مهدکودکی است.
شروع در اوایل ورود به مدرسه معمولا به شکل نمره های پایین، یادگیری ضعیف و اشکال در انجام تکالیف مدرسه مشخص می شود. با این وصف؛ تشخیص اختلال یادگیری در سال های قبل از ورود به مدرسه بسیار کار دشواری است. معمولا مشکلات یادگیری با درمان بهبود می یابند و در برخی موارد، مشکل با شدتی کمتر تا بزرگسالی ادامه می یابد.


آسیب های جسمانی و روانی مبتلایان
اختلال یادگیری در اندام ظاهری کودک آشکار نیست. کودک مبتلا به این وضع می تواند دارای بدنی قدرتمند، چسمانی قوی، گوش های تیز و هوش بهنجار باشد؛ در عین حال، چنین کودکی درعملکرد ناتوان است. نارسایی او به همان اندازه واقعی است که ناتوانی پای فلج. معمولا والدین تا پیش از مدرسه رفتن این کودکان، با علائمی مانند دیر صحبت کردن، تا اندازه ای دست و پا چلفتی بودن و زیاد شلوغ کردن آنها متوجه این اشکال خواهند شد.
اما مشکل واقعی از زمان شروع می شود که کودک به کلاس اول می رود و سعی می کند خواندن و نوشتن بیاموزد. چنین کودکی به دلیل داشتن هوش طبیعی وقتی وظایف درسی را مشکل می یابد و پیشرفت های همکلاسان خود را می بیند، احساس پریشانی و سردرگمی می کند. دانش آموزان مبتلا به این اختلالات، که در ترکیب با کلاس عادی درس می خوانند، بیشتر از همسالان سالم خود طرد و منزوی می شوند. بنابراین ، این کودکان از میزان خطر بالاتری برای داشتن مشکلات هیجانی و رفتاری برخوردارند.
مشکلات درون فردی و بین فردی مانند انزوا، افسردگی، خودکشی و بزهکاری در میان این کودکان متداول است. این مشکلات موجب تشدید مسائلی خواهند شد که به وسیله اختلال یادگیری به وجود آمده و ممکن است به پیامدهای منفی جدی در بزرگسالی بینجامند. در واقع، مشکلات آنها تنها به افت تحصیلی و اتلاف بودجه پایان نمی پذیرد بلکه به سرزنش و تحقیر دانش آموزان، تشکیل خودپنداره ضعیف و کاهش عزت نفس آنان می انجامد و سلامت روان شان را به مخاطره می اندازد.
این مشکلات از دانش آموزان و مدرسه به خانه و خانواده می گشاید و اضطراب و ناخشنودی به بار می آورد. در نتیجه اختلالات یادگیری می تواند آسیب سختی را به بهداشت روانی جامعه وارد کند.


علل اختلالات یادگیری
ثابت شده است علل بروز ناتوانی های یادگیری نسبتا مبهم است. اما به طور کلی می توان در ارتباط با علت این اختلال ها به عوامل فراوانی اشاره کرد که البته شامل عوامل زیستی ، ژنتیکی ، روانی محیطی و اجتماعی است. شواهد ژنتیکی نشان می دهد اختلالات یادگیری در برخی خانواده ها بیش از دیگران است. از نظر فیزیولوژیکی بسیاری از متخصصان بر این باورند علل اساسی و عمده اختلالات یادگیری ناشی از آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه وارده به دستگاه عصبی مرکزی است. عوامل بیوشیمیایی اختلال های متابولیکی گوناگون نیز در حکم عواملی هستند که موجب اختلال های یادگیری می شوند؛ مثل هایپوگلیسمی، کم کاری تیروئید و غیره. ممکن است کودکان مبتلا به این اختلالات، در عملکردهای روانی پایه مانند ادراک، به یادآوری و شکل دادن به مفاهیم، با مشکلاتی روبه رو باشند. گاهی تدریس ناکافی و ناصحیح یا طرح و برنامه ریزی آموزشی ضعیف موجب بسیاری از این اختلالات می شود. گاهی نیز انتظارات معلمان از کودکان (توقعات فوق العاده بالا یا فوق العاده پایین) در نحوه تدریس آنان اثر می گذارد.


درمان اختلال یادگیری
متاسفانه به بسیاری از دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، برچسب کودن، کم ذهن، عقب مانده و امثال آن زده می شود، که هیچ کدام صحیح نیستند و با قاطعیت می توان گفت اگر این مشکلات به موقع و به جا تشخیص داده شوند قابل درمان است. بد نیست بدانید افرادی چون آلبرت انیشتین، نابغه ریاضی، توماس ادیسون، مخترع و مبتکر و نابغه آمریکایی، اگوست رودین و مجسمه ساز بزرگ فرانسه، لئوناردو داوینچی و بتهون همگی دچار اختلالات یادگیری بودند.
با توجه به این که بنیادی ترین عامل در درمان این کودکان معلم است، لازم است معلم درصدد جستجو و کاربرد راهبردهای مورد نیاز این کودکان برآید. یکی از موثرترین روش های تدریس به این دانش آموزان ، روش تجزیه تحلیل و به عبارتی ساده سازی تکلیف درسی است. استفاده از این روش به این صورت است که معلم پس از انتخاب موضوع درسی مناسب و مشخص کردن هدف آن، هدف کلی را به اهداف جزئی تقسیم می نماید و برای هر یک، مراحل آموزشی از ساده به مشکل در نظر گرفته می شود معلم همچنین می تواند برای برنامه اموزشی خود از حداکثر امکانات تکنولوژی آموزشی بهره گیرد. به دلیل این که این اختلال سه نوع عمده دارد؛ برای هر کدام از انواع اختلالات نکات ویژه ای وجود دارد، که باید در زمان درمان در نظر داشت.


درمان حسابی
اگر بخواهیم به گونه ای اختصاصی تر به راهکارهای درمانی کودکان دارای اختلال یادگیری بپردازیم بهتر است برای درمان اختلال ریاضیات، ابتدا نوع و الگوی خطاهای ریاضی کودک شناسایی شود. بدین ترتیب می توان تاکید اصلی را معطوف ترمیم حوزه ای کرد که کودک در آن ضعف دارد . لازم است از موارد عینی و شبیه سازی شناسایی برای نشان دادن مفاهیم انتزاعی استفاده و کودک ترغیب شود از مواد یادگیری معینی استفاده کند تا مفاهیم را به خوبی درک و به انها تسلط پیدا کند.
در این روش، اغلب آموزش اصول کمی مانند ترتیب ، اندازه، فضا و فاصله با استفاده از موارد قابل لمس و کلام شروع می شود و در نهایت به تقویت قوه استلال و تفکر می انجامد.
فلش کارت ها هم برای مشق ریاضی به کار می روند تا عملیات های ساده ریاضی به حافظه سپرده و خودکار شوند.
درمان خواندنی
برای درمان اختلال خواندن از برنامه های متنوعی استفاده می شود، که آگاهی کودک را درباره حرکات لب و زبان و رابطه آنها با برخی حروف و صداها افزایش دهد.
در کنار آن لازم است به دانش آموزان آموزش دهند به جای حفظ طوطی وار، از منطق استفاده کند. از کتاب های درشت چاپ با فواصل زیاد بین حروف استفاده شود. همچنین ممکن است کودک گفتن حرف را به ترتیبی که آن را ردگیری و مشاهده می کند، تمرین کند.
به علاوه، یادسپاری واژه هایی که کودکان مدرسه ای بیشتر با انها سرو کار دارند، برای خواندن دیداری بسیار مناسب هستند. سطح خواندن روان را می توان با استفاده از آموزش ریشه، پیشوند و پسوند کلمه های متداول به کودکان افزایش داد. بازی با واژه ای آهنگین (مانند غار – باز) نیز سودمند است.
درمان نوشتنی
برای درمان اختلال دیکته نویسی لازم است کلاس های آموزشی هم راستا با پیشبرد مهارت های نوشتن برگزار شود. معلم این دانش آموزان باید به اندازه کافی به دانش آموزان وقت بدهد فعالیت های نوشتن را کامل کنند. همچنین می تواند امتحان آنها را به صورت شفاهی بگیرد. راهکار درمانی دیگر عبارت اند از: آزادی انتخاب موضوع توسط شاگرد ، تمرین های کافی برای به ارامش رسیدن دست ها و بازوها، تمرین کردن حروف مشکل، برگزاری کارگاه های آموزشی نوشتن و تشویق آنها برای نامه نوشتن به دوستان و نزدیکان.
البته لازم به ذکر است این مداخلات به دلیل علل متعدد اختلالات یادگیری، می تواند بسیار گسترده تر و متنوع تر باشد.
آنچه از نظر نباید دور داشت
نکته بسیار مهم در آموزش این کودکان، کوشش برای رشد مهارت های اجتماعی و حرفه ای آنان است که از نظر موقعیت شغلی و ادامه زندگی مستقل آنان حائز اهمیت اساسی است. برای نوجوانان مبتلا، تدوین برنامه های درمانی و آموزشی از جمله آموزش مهارت های اساسی، آموزش شغلی، آموزش های عملی و مهارت زندگی، که لازمه انتقال از دوره نوجوانی به بزرگسالی است. ضروری به نظر می رسد.
بسیاری از این مهارت ها برای کاهش رفع مشکلات مربوط به سازگاری و ادراک اجتماعی است. در این خصوص می بایست به مهارت هایی همچون توانایی ایجاد ارتباط با همسالان ، تسلط بر رفتار شخصی، تمایل به کار و اجرای وظایف محول، احساس مسئولیت در کار، دستیابی به مفهوم واقع بینانه از خود، ایجاد نظم و انضباط در زندگی، ایجاد انگیزه پیشرفت، پیگیری در کار، اداره اقتصادی خود و استفاده صحیح از اوقات فراغت اشاره کرد.
استفاده از روان شناسان و مشاوره روان شناسی به این کودکان ، آنان را آماده می کند به سرخوردگی حاکی از شکست های تحصیلی غلبه کنند و از بروز مشکلات آتی جلوگیری می کند. والدین نیز باید سعی کنند از طرح و بیان مشکل کودکان برای دیگران خودداری کنند.
چند نکته راهنما
برخی از نکات که اجرای آنها توسط خانواده و معلمان در پیشگیری و درمان اختلال های یادگیری موثر تشخیص داده شده اند عبارت اند از:
1- وقتی به این نتیجه رسیدید مسائل رفتاری و هیجانی دانش آموز ریشه در مشکلات یادگیری دارد، در اختیار گذاشتن سیستم های حمایتی و ترمیمی مناسب اولویت اولیه محسوب می شود.
2- معلمین این کلاس ها باید آزموده و ورزیده باشند تا بتوانند جریان معمول کلاس درس را تغییر دهند و به این کودکان کمک کنند.
3- بهتر است معلمان هر دانش آموز با استعدادهای ذهنی او تناسب دارد، رهبری و راهنمایی کنند.
4- لازم است روش های آموزشی این بچه ها متنوع باشد تا با همه درجه های استعدادهای ذهنی متناسب شوند، چون همه دانش آموزان یکسان و با یک روش یاد نمی گیرند.
5- مدرسه نباید از وضع اجتماعی و بهداشتی دانش آموزان غفلت کند، برای این کار لازم است در مواقع معین، پزشک مدرسه از دانش آموزان معاینه به عمل آورد و در صورت احساس ناراحتی به پیشگیری و درمان بپردازد.
6- بیش از آن که فقط روی ضعف های فرزندتان تمرکز داشته باشید او را تایید کنید و به نقاط قوتش پاداش دهید. انعطاف پذیر باشید، ازکودکان دارای اختلال، انتظارهای مناسب داشته باشید و به آنها اطمینان دهید با تلاش و کمک صحیح قادر خواهند بود مبارزه کنند و موفق شوند.
7- به تکالیف مدرسه فرزندتان علاقه نشان دهید. درباره موضوع ها و کارهایی که باید انجام شود سوال هایی بپرسید و سوال هایی که مستلزم ارائه جواب های طولانی بیش از یک یا دو کلمه است مطرح کنید.
8- عوامل فردی که می توانند به بهبود نشانه های این اختلال کمک کنند عبارت اند از: عزت نفس، مهارت های کلامی بالا و ادراک مشخص از اختلال فرد.

مونا امراللهی نیا- کارشناس ارشد روان شناسی