آرامیس مشاور




ضرورت سنجش رشد همه جانبه کودکان از بدو تولد

پرداختن به رشد همه جانبه انسان یعنی در نظر گرفتن جنبه های رشد جسمانی و عاطفی او، آن هم از سطوح پایه و از بدو تولد کودکان امری مهم و قابل توجه است.
اما قبل از پرداختن به اهمیت و ضرورت سنجش های تکاملی برای کودکان بد نیست به بهانه انتشار این خبر از سوی مدیر مرکز مطالعات رشد و سلامت کودک جهاد دانشگاهی، به این امر بپردازیم که آیا این مهم جزء اولویت ها و وظایف تکلیفی جهاد دانشگاهی هست یا خیر؟
آیا نهادی که می خواهد این گونه سنجش ها را انجام دهد بهره مند از گروهی قوی که متشکل از روان شناس تربیتی، متخصص تعلیم و تربیت، روان پزشک، مفسر آزمون، پزشک، مددکار اجتماعی و ... هست؟
پس ابتدا باید شفاف سازی شود که این وظیفه به طور مشخص به عهده کدام نهاد است و چه کسانی و با چه توانی باید برای انجام آن اقدام کنند.

به طور طبیعی در زمینه آموزشی – تربیتی، این وظیفه بر دوش نهاد آموزش پرورش است. مثلا" اگر نیاز است برای ورود بچه ها به مراحل بالاتر آزمون هایی برگزار کنیم و عوامل حسی و جسمی شان مثل شنوایی و بینایی را از طریق آزمون های بینایی یا شنوایی بسنجیم؛ بهتر است آزمون هایی از رشد شناختی آنها نیز صورت گیرد. هدف اصلی پایگاه های سنجش این است که بچه هایی که دارای دشواری هستند شناسایی شده و در بدو ورود به دوره مدرسه برای رفع مشکل آنها اقدام شود. زیرا بچه هایی که دشواری دارند برای ورود به اجتماع بزرگتر از خانواده آمادگی لازم را نداشته و اگر بی آنکه مسائل شان حل شود وارد محیط های آموزشی شده در کنار دیگر بچه ها قرار گیرند، افت خواهند داشت. پس هدف اصلی آن است که از پایه این دشواری ها را بشناسیم و برای رفع و رجوع آنها اقدام کنیم.
البته آموزش و پرورش در این راستا تنها نیست و مواردی که نیاز به کمک دارد را به متخصصان مربوطه ارجاع می دهند، مثلا" گفتار درمان گر. در این میان وزارت بهداشت هم می تواند به آموزش و پرورش کمک کند.
البته این کار ها در دل نهاد بزرگی چون آموزش و پرورش هم نمی تواند به طور ناگهانی صورت کیرد و نیاز به اندیشه ورزی و هدف گذاری و یاری دیگر نهاد ها است. چرا که گاهی ممکن است ما هدفی زیبا پیش رو داشته باشیم اما به بودجه آن فکر نکنیم، یا از چگونگی تأمین نیروی مورد نیاز غافل بمانیم یا برای عملیاتی کردن هدف خود طرح و نقشه روشنی نداشته باشیم.
پس طبیعی است که یک نهاد به تنهایی نمی تواند این وظیفه مهم و دشوار را به دوش بکشد و نیاز به یاری نهاد های دارای قابلیت مثل دانشگاه ها و مراکز سنجش زیر نظر آنها، وزارت بهداشت و مراکز مشاوره خواهد داشت.
در حال حاضر، وزارت بهداشت از زمان تولد یک شناسنامه بهداشتی برای هر بچه تشکیل می دهد تا خانواده ها را ملزم کند برای واکسن ها و بهداشت ایمنی بچه طبق جدولی که تعریف و تنظیم شده عمل کنند؛ این کارنامه بهداشتی به عنوان یک پرونده محرمانه بعد ها به نهادی مثل آموزش پرورش
ارجاع داده می شود تا معلوم شود این کودک چه مشکلات و مسائلی داشته است.
اما از آنجا که شکل مطلوب این است که نگاه به انسان و توجه به وضعیت سلامت، ایمنی، آموزش و پرورش او باید جامع و مستمر باشد؛ بانک اطلاعاتی یا شناسنامه سلامت کودک که با تولد او تشکیل می شود بهتر است دربرگیرنده آزمون هایی درباره رشد هیجانی، زبانی، شناختی، خلاقیتی و غیره نیز باشد.
اطلاعات موجود در این پرونده می تواند در اختیار مددکاران قرار بگیرد تا بچه هایی که در هر زمینه ای نیاز به دریافت کمک دارند شناسایی شوند.
از طرفی وجود این بانک اطلاعاتی کمک می کند در کنار شناسایی ضعف ها، قابلیت های افراد هم به جامعه معرفی شود.
گام بعدی در این خصوص، تشکیل کارگاه هایی برای ارتقای سطح دانش جامعه و خانواده ها است.
باید با تدابیر و سیاست های خاصی اطلاعاتی به خانواده ها و جامعه داده شود که از طریق این طرح سنجش، به کودکی انگ زده نشود. این موضوع مهمی است و باید خیلی مراقب آن بود. چرا که این انگ ها به مراتب مشکل زاتر از مشکلات اصلی احتمالی کودک است.
مثلا" ممکن است خانواده ای این ایده و فکر را پیدا کند که فرزندش « چیزی نخواهد شد ». و گاهی ممکن است این لطمه را بزند که حالا که بچه دشواری دارد اصلا" چرا برای او هزینه کنیم و شاید حتی از فرستادن او به مدرسه هم اجتناب کنند.
پس برای تشکیل این پرونده ها به تیم کار آزموده و آگاه به علم روز در این زمینه نیازمندیم، زیرا پرونده ای که تشکیل می شود بر رشد روانی، تحصیلی، اعتماد به نفس و عزت نفس کودک هم اثر خواهد گذاشت.
پس این اقدامات حتما" باید توسط تیم متخصص انجام پذیرد که تأکید می کنم حتما" از روان شناس تربیتی، متخصص تعلیم و تربیت، پزشک، مددکار اجتماعی، مشاور تحصیلی، کارشناس آزمون که سنجش و تفسیر آن را به درستی انجام دهد و دیگر متخصصان این عرصه استفاده شود.
این اقدامات باید از سنین قبل از ورود به مدرسه یعنی از سطوح پایه در ابعاد مختلف رشد کودک ( رشد شناختی، عاطفی، هیجانی، جسمی و رشد اجتماعی ) او انجام شود.
در بسیاری از کشور های پیشرفته معمول است که با شناسایی همه جانبه کودکان از سطوح پایه، باعث پیشگیری از رشد دشواری ها می شوند و در حقیقت از این طریق روی نیروی انسانی خود سرمایه گذاری می کنند.
به ویژه در مورد بچه هایی که معلولیت یا مشکل خاصی دارند و پیش بینی می شود که در آینده مشکلات شان برای خود و اطرافیان شان بیشتر شود، جلوی ضرر را از پایه می گیرند.


دکتر فرخنده مفیدی، روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
گردآوری: مرکز مشاوره روان شناسی آرامیس