آرامیس مشاور




نگاهی جامعه شناختی به آموزش جنسی مطلب ویژه

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نوشته شده توسط  | منتشرشده در: مقالات عمومی

آموزشی در سراسر عمر
بحث اموزش جنسی یا به عبارتی شناخت جنسی، به طور معناداری تحت تاثیر تعریفی است که از موضوع های وابسته به زندگی جنسی داریم. زندگی جنسی به طور خاص در مورد زنان ، با بلوغ آغاز نمی شود و با رسیدن به سن یائسگی پایان نمی یابد. . امر جنسی در زندگی افراد – چه زن و چه مرد – با تولد آغاز می شود و تا پایان عمر ادامه دارد، به این اعتبار امر جنسی را اصطلاحاً سراسر عمری یا lifelong تعریف می کنند.

اما آموزش جنسی که از دهه پنجاه میلادی به این طرف فضای اندیشه و آموزش های روان شناختی و اجتماعی و البته پزشکی را به خود اختصاص داده است، دقیقاً به چه معناست؟ گاه افراد وقتی با عنوان آموزش جنسی روبه رو می شوند، گمان می کنند، این بحث به سرفصل هایی مانند روش های پیشگیری از بارداری، جلوگیری از بیماری های مقاربتی، بهداشت جنسی ( مانند پوزیشن های رابطه جنسی) می پردازد. در واقع آنها آموزش جنسی را دامنه ای از اطلاعات جنسی دانسته و آن را محدود به درک کلاس های تنظیم خانواده در دانشگاه می دانند و در نتیجه فکر می کنند این سطح از آموزش را می توان از طریق اینترنت یا مطالعه کتاب به دست اورد. چنین برداشتی از آموزش جنسی با تعریفی که از امر جنسی به عنوان امر «سراسر عمری» ارائه دادیم در تقابل قرار می گیرد. چه بسا فرد در ابتدای بلوغ یا ابتدای جوانی می تواند این آموزش را دریافت کند و از آن بی نیاز شود و عملا ً مفهوم «سراسری عمری» به چالش کشیده می شود.
از سوی دیگر، نکته قابل توجه این است که چطور افرادی که سطح بالایی از دانش و آموزش جنسی را دریافت کرده اند، باز در رفتار جنسی خود دچار ابهام هستند یا حتی گاه با مواردی روبه رو می شویم که فرد به لحاظ جنسی ارگاسم را – به عنوان پیک موفقیت در رابطه جنسی البته با توجه به تعریف بین افراد جامعه – تجربه می کند، اما باز از زندگی جنسی خود خشنود نیست.
اینجاست که پای بحث شناخت جنسی به عنوان بحثی تعیین کننده نسبت به آموزش جنسی به میان می اید. نکته قابل توجه، جای خالی توجه به شناخت جنسی در سیاست های مربوط به آموزش جنسی است. شناخت جنسی را در نسبت به آموزش جنسی می توان این گونه تعریف کرد که اگر از آموزش جنسی بتوان به عنوان آگاهی جنسی نام برد، از شناخت جنسی می توان به عنوان خودآگاهی جنسی یاد کرد . به این اعتبار، شناخت جنسی در سراسر زندگی فرد امتداد می یابد، چه بسا که هر مرحله از زندگی فرد می تواند این شناخت را دستخوش تغییر قرار دهد، چرا که با رشد فرد و رفتن او از یک مرحله به مرحله دیگر، شناخت او از خود و میلش نیز تحت الشعاع قرار می گیرد. پیش از دوران بلوغ ، این شناخت بیشتر در ارتباط خود فرد با خودش قرار دارد، در دوران بلوغ، شناخت جنسی تحت تاثیر تفاوت هایش با دیگری – غیر هم جنس – قرار می گیرد. در دوران باروری ، او قابلیتی دیگر از خود ادراک می کند. در دوران یائسگی و یا سالمندی این تغییر ادامه پیدا می کند و در این دوران درک جنسی از میل یا شور جنسی به رابطه ای آمیخته با دوست داشتن در معنایی خاص تر تغییر ماهیت می دهد؛ چرا که در این دوران افراد عموماً بیشتر به همدیگر علاقه دارند ، چیزی که اریکسون از آن به عنان مرحله هفتم و هشتم، یعنی پرورش نسل و سالمندی یاد می کند.
اما شناخت جنسی به فرد کمک می کند بتواند در هر مرحله ، اقتضائات جنسی و میل خود را بشناسد و دامنه عملکرد آن را در زندگی اش دنبال کند . ما فرض را براین گذاشته ایم که میل جنسی مانند یک پدیده اجتماعی است که در جریان کنش در دل زندگی روزمره شکل می گیرد، بنابراین بسیار تحت تاثیر وضعیت زندگی اجتماعی فرد قرار دارد. از جمله رویکردهایی که با این پیش فرض به بحث شناخت جنسی و بررسی امر جنسی و البته چگونگی شکل گیری آن در زندگی افراد می پردازد، نظریه نمایشنامه جنسی است که سایمون و گانیون در 1972 مطرح کرده اند. آنها معتقدند جامعه پذیری جنسی یا شناخت جنسی در سه ساخت یا سه سناریو و نمایشنامه برای افراد شکل می گیرد. ارتباط فرد با خودش یا دریافت های او با توجه به تاریخچه زندگی فردی اش، ارتباط فرد با دیگری یا به عبارتی گروه همسالان یا پایگاه های مرجع و در نهایت ارتباط فرد با جهان اطرافش که از آن به عنوان سناریوی فرهنگی یاد می کنند.
بنابراین بازسازی و شناخت امر جنسی نیز می تواند با شیوه روایی یا نمایشنامه ای که به بازسازی و دوره بندی این سناریو ها در نزد فرد می پردازد صورت گیرد. تلاش کرده ایم کارگاه های آموزشی ای به این شیوه ترتیب دهیم و با استفاده از این شیوه حوادث زندگی جنسی زنان را دنبال کنیم. حوادث مهم زندگی جنسی زنان ایرانی مانند، بلوغ، ارتباط با ابروالد یا به عبارتی والدی که دانش یا جامعه پذیری زن بیشتر از طریق او به فرد منتقل شده است و البته بررسی این نوع ارتباط ، بررسی چگونگی آشنایی فرد با امرجنسی و مرور آسیب ها و فرصت های این گونه بررسی، تصویر افراد از رابطه جنسی که به طور مستقیم برعملکرد کنونی زندگی جنسی ایشان تاثیر می گذارد.
بنابراین این شیوه کارگاهی کاملاً به صورت مشارکتی برگزار می شود و برگزار کننده کارگاه بیشتر نقش آسان سازی ارتباط را دارد که به افراد کمک می کند سناریوهای زندگی جنسی خود را روایت و حتی تالیف کنند و آن را به عرصه خودآگاهی و شناخت برسانند. این شیوه از آموزش جنسی که متکی به شناخت جنسی است، همان گونه که گفته شد، با روش روایت صورت می گیرد و در انتهای کارگاه، هر کسی با شناسایی سناریوهای خود می تواند به خودآگاهی جنسی دست یابد و در و در زندگی جنسی خود تصمیم گیری کند. اهمیت این روش شناخت جنسی این است که به یک دوره از زندگی محدود نیست و هر لحظه از زندگی را پوشش می دهد و از سوی دیگر زندگی روزمره ما طوری طراحی شده که به دلیل تابو بودن امر جنسی، امکان پرداخت منسجم به این موضوع وجود ندارد، اما این شیوه به واسطه شفاف سازی برای فرد نزد خویشتن، امکان خود انتقادی و تولید خردجنسی و در نهایت خودآگاهی جنسی را فراهم می سازد.

مهناز ابراهیم پور، کارشناس ارشد جامعه شناسی

بازدید 2077 بار

نظر دادن

جهت ارتباط بعدی با شما، خواهشمند است ایمیل صحیح وارد نمایید.
کلیه اطلاعات شما نزد ما محرمانه خواهد بود.
لطفا نظرات خود را به زبان فارسی تایپ کنید.