زمانی که در آلمان درس می خواندم، در کنار بخش های پزشکی در بیمارستان ها یا درمانگاه ها ، بخشی به نام بخش روان – تنی هم وجود داشت. مدیریت این بخش با یک روانکاو و روانشناس بود. از سوی دیگر پزشکان در آلمان واحدهایی را در حوزه روان – تنی می گذارنند تا در برخورد با چنین مواردی بتوانند بهتر عمل کنند . در جامعه ما ممکن است در رشته پزشکی چند واحدی در زمینه روانپزشکی وجود داشته باشد اما به این مقوله خاص؛ یعنی حیطه مسائل و بیماری های روان – تنی چندان توجهی نمی شود و یا مطالبی که خوانده می شود خیلی کلی و سطحی است.
در کل، یک دسته از مسائل روانی که حل نمی شوند، در نهایت به نشانه های جسمانی تبدیل می شوند. بر همین اساس فردی شاید به ظاهر نشانه بیماری های روانی مثل اضطراب یا افسردگی نداشته باشد اما ممکن است نشانه های جسمی معادل همان نشانه های روانشناختی را داشته باشد. ولی نتوان تنش های روانی را که می توانند بر اثر بحران های اجتماعی نیز تشدید شوند، هضم کرد یا بر آنها فایق آمد ، در اصطلاح با نوعی پرش های معماگونه در جسم روبه رو می شویم، این پرش های معماگونه خود را به شکل نمادین نشان می دهند. مثلا در جامعه ای که نهادهای اجتماعی و سیاسی نمی توانند آن چنان که باید حافظ قانون و منافع قانونی افراد باشند، فرد خشم حاصل از واخوردگی اش را به صورت درد (جسمی) بروز می دهد. روان هم تابع قانون بقای انرژی است . خشم و اضطرابی که نتواند از راه طبیعی و عادی خود تخلیه شود، از جای دیگری بیرون می زند.
در هر حال باید این مقوله را به متخصصان آموزش داد تا در تشخیص های خود دچار اشتباه نشوند و در نهایت افرادی را که دچار چنین مشکلاتی هستند به متخصص روانشناس یا روانپزشک ارجاع دهند. اگر این دسته بیماری ها که آمارشان در جامعه ما کم نیست ، به درستی درمان نشوند ، می توانند مشکلات زیادی برای جامعه ما پدید آورند.
دکتر سید حسین مجتهدی، روانکاو و مدرس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی